داستان معلم ریاضی

داستان معلم ریاضی

سال نوی تحصیلی بود و همه ی بچه ها در این انتظار بودند که معلم جدیدشان کیست.

مدیر مدرسه به داخل کلاس آمد و خانم معلم جدید را معرفی کرد و گفت :” بچه های عزیز ، خانم معلم قرار است امسال به شما ریاضی یاد بدهد. “.

همراه با معلم پسر بچه ی کوچک دیگری نیز همراه مدیر بود .

مدیر او را نیز معرفی کرد و گفت : ” بچه ها ، لوئیس از امروز همکلاسی جدید شماست.”

زنگ ریاضی شروع شد و همه دوست داشتند بدانند که خانم معلم چه درسی به آن ها یاد میدهد. اما خانم معلم از بچه ها خواست که یک برگه از کیفشان در بیاورند و پیش از آنکه به درس جدیدی بپردازند ،

یک امتحان تعیین سطح برگزار کند.او چندین سوال به آن ها داد و بعد از آن ها خواست که این سوال ها را تک به تک ،

به روی تخته ی سیاه حل کنند.نوبت به لوئیس رسید.

او هیج چیز از ریاضی نمی دانست.او حتی یک جمع ساده را نیز بلد نبود. آن روز همه ی بچه ها لوئیس را مسخره کردند.

هر کسی لوئیس را میدید او را مسخره می کرد و به او توسری میزد و به او می گفت : ” خیلی خنگی لوئیس. “.

لوئیس از آن به بعد همیشه در کلاس ریاضی مسخره می شد ،

اما خانم معلم هیچگاه لوئیس را سرزنش نمی کرد و همیشه از او می خواست که به سوال ها جواب بدهد و لوئیس هم هر بار اشتباه جواب میداد.

هر باری که لوئیس اشتباه به یک سوالی جواب میداد ،

معلم از شاگردان می خواست که سریعا اشتباه لوئیس را پیدا کنند و هر اشتباهی که او مرتکب شده است را برای لوئیس توضیح دهند.

لوئیس ابتدا خیلی از این وضعیت ناراحت بود ،

اما چند هفته بعد و درست سر امتحان ریاضی ،

همه چیز به کلی عوض شد.

لوئیس بالاترین نمره ی کلاس را گرفت.

خانم معلم که تجربه ی زیادی در این امر داشت ،

خنده ای کرد و لوئیس را تشویق کرد و به او یک دفتر بسیار زیبا هدیه داد. بچه های کلاس همه تعجب کرده بودند ،

یکی از آنها بلند شد و گفت : ” لوئیس تو که هیچی از ریاضی بلد نبودی ، چطور تونستی نمره ی بالای کلاس رو بیاری؟ ” .

لوئیس در جواب به آنها گفت : ” من اوایل از اینکه مرا مسخره می کردید ، بسیار ناراحت می شدم و خیلی عذاب می کشیدم.

اما بعدها با خودم فکر کردم که من چرا باید ناراحت شوم ، وقتی دوستانم ،

حالا به هر طریقی حتی با مسخره کردن ، اشکالات مرا می گویند و درس ها را برایم توضیح میدهند؟

از آن پس آموختم که از هر اشتباهی درس بگیرم و دیگر آن اشتباه را تکرار نکنم.این عدم تکرار اشتباهات من بود که باعث شد من نمره ی خوبی از درس ریاضی بگیرم.” .

دوستان من ، در زندگی سعی کنید از اشتباهات خود درس بگیرید.

اگر می خواهید موفق شوید ، بدنبال راه های عجیب و غریب نباشید ، سعی کنید ابتدا اشتباهاتتان را اصلاح کنید.