اصول نویسندگی
ما در مقاله چگونه نویسندگی را شروع کنیم ؟
مبانی شروع نویسندگی را یاد گرفتیم حال می خواهیم به طور دقیق در مورد اصول نویسندگی با هم صحبت کنیم
اصول نویسندگی
در سنگ نگاره ای در یونان بوستان ، که بنا بر ادله ی مورخین به دوره ی آغازین پیدایش خط منتهی میشود ، نوشته است :
” بنویس ، زنده بمان.”
تفسیرهای متعددی از این عبارت شده است ، اما آنچه واضح تر از هر تعریفی است ، دریافت این پیام است که نویسندگی چیست که با بقای آدمی رابطه ای مستقیم دارد.
هر نویسنده با ثبت احوالات و روایات شخصی خود ، نه تنها برگه ی سفیدی از مجموعه ی اوراق خود ، بلکه لوحی از الواح جهان هستی را به کلمات آراسته می کند.
ترجمان این سنگ نگاره ی یونانی را می توان به زبانی منظوم ، در شعر استاد شفیعی کدکنی مشاهده کرد که میفرماید :
” بِسُرای تا که هستی ، که سرودن است ، بودن.”
او نیز که از نویسندگان بزرگ و محققین بزرگ حوزه ی ادبیات است نیز ، معتقد است نویسندگی در هر قالبی که صورت پذیرد ، یکی از ارکان بقای آدمی است.
نوشتن نمودی از گفتار
نوشتن را می توان نمودی از زبان گفتار دانست که انسان های اولیه برای راحتی کار خود توانستند آن را توسعه دهند و به شکل های گوناگون از آن استفاده کنند.
به طور مثال آثاری در غارها کشف شد که نشان می داد انسان های اولیه برای اینکه بتوانند به درستی ارتباط برقرارکنند نقاشی هایی را روی دیواره ها کشیده اند تا مفهوم و معنای زندگی زمان خود را نشان دهند.
با این توضیح این سؤال پیش می آید مگر نقاشی ها نوشته هستند؟ اگر بخواهیم به صورت سطحی به این سؤال پاسخ دهیم باید بگوییم خیر اما اگر بخواهیم در ژرفای نوشتن غرق شویم باید بگوییم تصویری که با ما صحبت کند و به ما بفهماند چه چیزی اتفاق افتاده است خود نوعی نوشتن است.
بعد از اینکه انسان های اولیه پیشرفت کردند و به این موضوع پی بردند که برای ارتباط بیشتر باید بنویسند در نهایت در بین النهرین اولین نوع نوشتن در حدود ۳ تا ۴ هزارسال قبل به وجود آمد و آن ها توانستند با خطوطی قراردادی که معنا و مفهوم خاصی داشت منظور خود را به دیگران برسانند.
اینگونه بود که خط و به طور کل نوشتن رونق گرفت و کم کم این موضوع در کل دنیا همه گیر شد و انسان ها توانستند حتی تاریخ را ثبت کنند.
با این حال افرادی پیدا شدند که داستان هایی را از گذشته می نوشتند و در اختیار دیگران قرار می دادند.
این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که افراد حتی مهارت های خود را یادداشت می کردند و در اختیار دیگران قرار می دادند.
حال سوالی دیگر در اینجا مطرح می شود و آن ذکر این مسئله است که ، اصول نویسندگی چیست؟ حقیقت نویسندگی چیست؟ چگونه نویسندگی را شروع کنیم ؟
همه ی این سوال ها را می توان با بسیاری از تعاریف متعدد پاسخ داد. در قدم اول باید به تعریف نویسندگی پرداخت.
نویسندگی چیست :مجموعه ای از روایات ذهنی است که در دل معیارهای کلامی جای گرفته و به وسیله ی خط و در قالب نوشته عرضه می شود.
نویسندگی را می توان ، یکی از مهم ترین ابزار شرح وقایع ، بروز احساسات ، ثبت گذر احوالات انسانی از دریچه ی افکار و امیال و … دانست.
نویسندگی هیچ پدیده ی غریبی نیست. نویسندگی هیچ مقام و جایگاه اجتماعی ، سیاسی و … ، نمی خواهد
.نویسندگی حتی اصولی قطعی نیز برای خود ندارد. اما تمامی آنچه ما درباره ی آن با شما در میان میگذاریم ، من باب گشایش بحث و دخول به شهر نویسندگی و آشنایی با اصول نوشتن است.
شما با این مطالب به دنیای نویسندگی وارد می شوید ، اما دروازه ی خروجی آن حقیقتا بر کسی آشکار نیست
گمان ما نیز این است که این شهر به حدی زیبایی ها و ظرافت های فراوان دارد که راهی برای خروج در آن تعبیه نشده است و همه شیفته ی آنند.
اما بعد ، ما بهر ترتیب برای گشایش این دروازه نیاز به مقدماتی داریم ، این مقدمات را در این یادداشت با هم مرور می کنیم.
آنچه در ذیل می خوانید ، دو اصل مهم در نوشتن است که بسیار اساسی هستند و از مجرای تجربه و علم نویسندگی در اختیار شما قرار گرفته است.
ذهن خود را کنترل کنید.
یکی از دو اصل مهم در نوشتن ، کنترل ذهن است .
کنترل ذهن به اندازه ای مهم است که می توانیم آن را پیش نیاز تمامی موارد دیگری که بدان اشاره خواهد شد ، بخوانیم. ذهن ، کِشتی تندروی ما در دریای اندیشه است.
ما به وسیله ی این ذهن ، فراتر از عالم هستی ، به شناخت و پرداخت در باب هر آنچه در این جهان وجود دارد می پردازد. این که می گوییم باید ذهن خودتان را کنتر ل کنید، چیز غریبی نیست ، بگذارید اینطور برایتان شرح دهیم :
” تصور شما از نویسندگی باید به گونه ای باشد که هنگامی که پشت میز کار خود و یا برگه ی سفیدی که تهیه کرده اید ، برای امر نوشتن حاضر شدید ، تصویر جهان شما نیز باید متفاوت شود.
بگذارید راحت تر بگوییم ، برگه ای که پیش روی شماست و قلمی که در دست شماست ، دنیای جدید شما را در نویسندگی تعیین می کنند.
نوشته ی شما جهانی جدید است. شما برای آنکه به این جهان جدید سفر کنید، نیاز است که تمامی دغدغه ها و مشکلات خودتان را رام کنید.
چرا میگوییم رام کنید؟
چرا نمیگوییم کنار بگذارید؟
نکته مهم در اصول نویسندگی در همین جاست هنگامی که ما قرار بر نوشتن گذاشته ایم ، تمامی وقایع اطراف ما از قبیل خوشی ها ، غم ها ، جنگ ها و هر آنچه اتفاق می افتد ، می تواند الهام بخش مسیر نوشتن ما باشد.
اما به شرطی که در تسلط ما باشند.
جهان خارج از دنیای کاغذ و قلم دنیایی است که در آن ما بنا بر موقعیت زندگانی خود:
گاه موثر و گاه متاثر
گاه فاعلیم و گاه مفعول
اما دنیای کاغذ و قلم برای ما شرایطی فراهم می کند که در آن ما عین ” تاثیر” و عین ” فعلیت” هستیم.
در دنیایی که ما در یک کاغذ می سازیم ، میزان غم ها با کلمات ما غصه دار می شوند ، معیار شادی ها با توصیفات ما پدیدار می شوند ، جنگ ها می توانند ویرانگر نباشند و صلح ها می توانند توطئه های بزرگی از ویرانی را به همراه داشته باشند.
پس این ماییم که در نهایت جهان خود را در قالب واژگان توصیف می کنیم.
پس یکی از اصول نوشتن این است که اگر ذهن خود را کنترل نکنیم
ما در دل حوادث و اتفاقات باز هم نقش می پذیریم و این نقش پذیری برای ما دچار اشکال و ایراد می کند.
این نکته کاملا امری جهان شمول است.تنها روایت های رمان گونه یا خاطره گونه ی ما تحت تاثیر فضا ی ذهنی ما نیستند.
بلکه حتی اگر ما یک کتاب علمی نیز بخواهیم بنویسیم ، میزان خصلت هر اتم در دستان ما تعریف می شود .
ما می توانیم با کنترل بر ذهن خود از شدت اثر تخریب یک اتم نیز بکاهیم.این راز بزرگی است که باید به آن آگاه باشیم :
” ذهن خود را کنترل کنیم و تعیین کننده ی اتفاقات در جهان شخصی خود باشیم.”.
هدف خود را تعیین کنید.
یکی دیگر از دو اصل مهم در نوشتن این است که در نویسندگی هدف خود را تعیین کنیم
شما باید پلان و نقشه ی نوشته ی خود را روبروی خود داشته باشید.
هر نویسنده ، مسیرهای مختلفی در ذهن خود ، برای بیان افکارش رسم می کند
اما یکی از معضلات نویسندگان این است:
که نمی توانند ایده ها و داده های ذهنی خود را بر روی کاغذ پیاده کنند.این مسئله در ابتدای کار شما بسیار طبیعی است و این اصلا به معنای ضعف شما در نویسندگی نیست.
بلکه تنها نیاز به آن دارید تا به وسیله ی ترازوهایی که ما آن را ” ترازوی نویسندگی” می خوانیم ، سطح کار خود را از جهات مختلف وزن کنید.
در ذیل به چند سوال اساسی می پردازیم ، که می تواند اولین مرحله از دغدغه های ذهنی شما را در نوشتن حل کند.
اولین مورد از اصول نویسندگی در هنگلام نوشتن
موضوع و سبک خود را تعیین کنید
پیش از اینکه شما دست به نوشتن ببرید ، بارقه هایی از مطالبی نو در ذهن شما شروع به تابش می کنند.
این بارقه ها ، محرکه های هر نویسنده ای می باشند ، اما نباید بگذارید این بارقه تبدیل به باریکه های از چند منبع نوری متفاوت بشوند. شما باید سعی کنید منشا ایده و موضوع خودتان را پیدا کنید.به آن فکر کنید و سبک آن را تعیین کنید.
همانطور که می دانید نویسندگی نیز دارای شاخه های متعدد است که هر کدام فرم خودشان را برای تحریر می طلبند.
بعنوان مثال اگر در باب تاریخ یک قوم یا حتی چیزی ساده تر نظیر خواص سیب می خواهید بنویسید ، باید بخاطر داشته باشید که سبک شما برای نوشتن به چه طریق خواهد بود. این سبک ، توسط عاملی به نام ” مخاطب ” تعیین میشود.
منظور ما از مخاطب تنها عده ی کثیری که به قصد خرید یک کتاب به یک کتابفروشی مراجعه می کنند ، نیست. بلکه منظور از مخاطب ، می تواند حتی یک موسسه یا نهادی باشد که برای آن مقاله یا کتاب می نویسید.پس عامل مخاطب تعیین کننده ی بعدی ما است.
دومین مورد از اصول نویسندگی در هنگلام نوشتن
مخاطب
یکی از چالش برانگیز ترین عوامل در نویسندگی است. حتی می توان گفت برای هر کدام از سطوح مخاطبین ، باید یک اصول نویسندگی جداگانه تحریر کرد.
مخاطبین ما از نظر جایگاه و مقام اجتماعی ، شخصیت ، جنسیت ، سطح سواد ، گروه سنی و قالب نشر مورد بررسی قرار می گیرند.
هر کدام از این موارد ، می تواند در بخش هایی از مسیر نویسندگی ما تاثیر گذار باشد.
سومین مورد از اصول نویسندگی در هنگلام نوشتن
جایگاه و مقام اجتماعی
هر فردی در جامعه صاحب یک مقام اجتماعی است و هر ارگان یا موسسه ای در جامعه صاحب یک جایگاه اجتماعی.
ما بنا بر موضوعی که انتخاب می کنیم ، موظفیم سطح مقام اجتماعی افرادی که برایشان قلم میزنیم را در نوشته هامان لحاظ کنیم.
اگر بعنوان مثال قصد ما از نویسندگی ، نوشتن یک رمان است باید بدانیم که مخاطب اصلی این رمان چه جایگاه اجتماعی را در جامعه داراست.
عمدتا در زمینه ی رمان باید بیاندیشیم که از یک معلم تا یک بازاری تا یک کارمند بانک نیز نوشته های ما را می خوانند.
پس ما در انتخاب واژگان و ساختار مطلبی را نگارش می کنیم که همه گیر باشد.
حال در مثالی دیگر
اگر ما برای یک ارگان یا یک موسسه ، مقاله ی تحقیقی و پژوهشی نگارش می کنیم ، یقینا تمامی ساختار و سبک نوشته ی ما باید دارای چهارچوب علمی و پژوهشی باشد.پس ، نخستین قدم در مخاطب شناسی ، مقام شناسی است.
چهارمین مورد از اصول نویسندگی در هنگلام نوشتن
شخصیت
هر آدمی در جامعه با توجه به جایگاه اجتماعی خود و بنا بر داده های دریافتی از اجتماع و محیط خانواده صاحب گونه ای از شخصیت است.
مسئله ی شخصیت شناسی در نوشته ها را می توان اینگونه بیان کرد که ما با توجه به هدفی که از نگارش مطلبمان داریم ، شخصیت سازی و تیپ سازی کارمان را همگام با جامعه ی مورد نظر خودمان می کنیم.
شاید این امر در یک مقاله ی پژوهشی ، امر موثری نباشد، اما هنگامی که کتابی با عنوان ” چگونه گذشته ی خود را فراموش کنیم؟ ” ، نگارش می کنید.باید در هر زمان تابلوی شخصیتی افرادی که این کتاب را می خوانند ، جلوی چشمتان باشد.
عمده ی مخاطبین این کتاب انسان هایی هستند که به درجه ای از انزوا ، عذاب های روحی و مشکلات از گذشته رسیده اند که به دنبال کتابی در این زمینه آمده اند و از سویی دیگر دلی پر امید دارند که این کتاب برای درد آن ها نوشته است.ما موظفیم که شخصیت مخاطبانمان را در کارهای خود لحاظ کنیم.
پنجمین مورد از اصول نویسندگی در هنگلام نوشتن
جنسیت
جنیسیت یکی دیگر از آن عوامل موثر در نوشتن است.
شما باید در هر زمان مخاطب خود را از لحاظ جنسی نیز تعریف کنید. اگر می دانید اکثر خواننده های شما قرار است بانوان باشند و شما یک نویسنده ی مرد هستید ، مسئولیت شما برای همگام سازی ذهن مخاطب برای فراموشی جنسیت شما و ارتباط گیری با مطلب شما ، مسئله ی اساسی است.
ششمین مورد از اصول نویسندگی در هنگلام نوشتن
سطح سواد
اصل مهمی که در نویسندگی بر انتخاب واژگان ، اصطلاحات و مباحث تخصصی می پردازد ، بحث بر سطح سواد مخاطب است.
بسیار مهم است که ما علاوه بر تعیین جایگاه اجتماعی ، بدانیم که مخاطب ما از چه سطحی از سواد بهره می برد. ما با جامعه ی دانشجویان اگر سر و کار داشته باشیم ، باید بسیار دقیق میان یک دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد تمیز قائل شویم.پس دیگر گامی که ما را در چهارچوب و اصول نویسندگی پایدار می کند ، توجه به سطح سواد مخاطب است.
هفتمین مورد از اصول نویسندگی در هنگلام نوشتن
گروه سنی
دیگر تعیین کننده ای که باید بر ترازوی نویسندگی قرار دهیم ، مسئله ی گروه سنی است.
ما بسته به شرایط و مقتضیات هر گروه سنی ، نوع نوشته ی خود را تنظیم می کنیم.اگر برای جامعه ی کودکان می نویسیم ، ادبیات به کار برده شده طبیعتا با ادبیات کودکان باید همخوانی داشته باشد
و اگر نوشته ای عمومی بعنوان مثال یک رمان می نویسیم ، باید چنان درکی از ادبیات معیار جامعه ارائه بدهیم که همه ی گروه های سنی کم و بیش حداقل به شالوده ی مطلب ما پی ببرند و علاوه بر آن جمعیت کثیری نیز آن را مورد فهم کامل قرار بدهند.
هشتمین مورد از اصول نویسندگی در هنگلام نوشتن
قالب نشر
بسیار امر مهمی است که شما از همین ابتدای کار تکلیف خود را بدانید که مطلبتان را بعنوان نوشته می خواهید از چه طریقی نشر دهید.
کلمه ی نشر در ذهن شما ممکن است با کلمه ی چاپ ، موازات معنایی برقرار کند اما باید توجه داشته باشید که نشر ، نحوه ی انتقال مطلب را نیز مشخص می کند.
بعنوان مثال شما باید با خود کنار بیایید که میخواهید یک خاطره نویس باشید و محل نشرتان ، دفترچه ی خاطرات شخصی باشد و یا اینکه یک رمان نویس در حوزه ی کتاب های جنایی باشید و همه جا کتابتان یافت شود.
میان این دو تفاوت های بسیاری از لحاظ محدودیت های محتوایی و آزادی در عرضه وجود دارد.دیگر قالب های نشر هم امروزه بیکار ننشته اند ، شبکه های مجازی ، ایمیل و فضای وبلاگ ها و سایت ها همگی به نوعی در حوزه ی نشر مطلب و نوشته های نویسندگان فعالیت می کنند. انچه مهم است ، هدف ما از انتقال مطلب در قالب مورد نظر است.
خب حالا این فرصت در اختیار شماست که با گزینه های موجود دو گام از گام های مهم در اصول نویسندگی را پشت سر بگذارید. این دو گام به شما فرصتی میدهد که دغدغه ها و فشارهای وارده ی پیش از نگارش از روی دوش شما برداشته شود.
اصول نویسندگی
در قسمت قبل به دو گام اصلی و اساسی در آموزش اصول نویسندگی پرداختیم ، بعد از آنکه این دو گام ابتدایی را برداشتید ، وقت آن است که به دیگر ابعاد نویسندگی خود ، خصوصا از لحاظ فنی بپردازید.در ادامه با فهرستی روبرو می شویم که به شما درک درستی از دیگر اصول نویسندگی می دهد که در تمامی مبانی آموزش نویسندگی از آن یاد شده است.
دانش کلامی و زبانی خود استوار کنید
اصول نویسندگی برای آغاز نگارش هر مطلبی به مثابه روند ساخت یک ساختمان کار می کند.اصول نویسندگی هر مرحله اش مانند یک بخش از این ساختمان است.ا
گر ما دو روش فوق را پی های نویسندگی بدانیم به جرئت باید بگوییم که دانش کلامی ستون های استوار ، نوشته ی ما هستند.
هر خانه ای بعد از پی ، بر پیکربندی و ستون بندی های قوی استوار است.اصول نویسندگی ایجاب می کند که هنگامی که به نوشتن مشغول می شویم ، در باب نوشته ی خود از دانش لغوی و ساختاری مطلوب بهره مند باشیم.
عمده ی کلاس هایی که در حوزه ی آموزش نویسندگی برگزار می گردد ، دوره ای را بصورت عمومی به شناخت و پرداخت در باب دستور زبان ، شیوه ی نگارش کلمات ، املای کلمات و … ، مطالبی از این دست اختصاص می دهد.
این راز هر نویسنده ی موفقی است که در بهترین قالب ممکن پیام خود را به مخاطب انتقال دهد.بگذارید یک مثال بزنم.فرض کنید ، در خیابان قدم میزنید و ناگهان متوجه می شوید که ساعتتان را در منزل جا گذاشته اید و می خواهید از فردی در خیابان ساعت بپرسید.
ابتدا به امر ، به این توجه می کنید که چه کسی در خیابان ساعت در دست دارد.
این همان شناخت مخاطب است.بعد از آنکه ساعت را در دستانش دیدید ، واژگان مناسب را برای برقراری ارتباط با او انتخاب می کنید.
اگر پسر بچه ی کوچکی بود ، لحن صدای خود را حتی در مقابل او تغییر میدهید و اگر فردی سالخورده بود با او رسمی تر و صحیح تر صحبت می کنید.
حال فرض کنید که زبان را از شما بگیرند و شما مجبور باشید که با ایما و اشاره این مطلب را به آنان بفهمانید.می بینید که چقدر کار سخت تر می شود و کار غیر ممکن تر.
در باب شناخت افراد می توان گفت دستور زبان و دانش کلامی دقیقا همین عمل را در یک نوشته پیاده می کند. با توجه به پیام و افراد ی که پیام را می خوانند ، لحن گفتار و واژگان تعیین میشود.اگر در مسئله ی مخاطب شناسی ما سبک گفتار را تعیین می کردیم و محتوا را مناسب سن یا سطح سواد مخاطب بنا می کردیم ، حال ما با مسئله ای روبرو هستیم به نام لحن.
اگر دستور زبان را از ما بگیرند و یا ما در دانش کلامی خود برای رساندن پیام ، دچار مشکل باشیم ، حال همان فردی را داریم که زبانی برای گفتگو ندارد و مجبور است با ایما و اشاره به دیگران بفهماند که ساعتش را در منزل جا گذاشته و به او ساعت را اعلام کنند.پس به یاد داشته باشید که یکی از اساسی ترین اصول نویسندگی ، تسلط بر دانش کلامی و زبانی است.
۲٫بر نقشه ی راه خود مسلط باشید
یکی دیگر از اصول نویسندگی که در مبحث آموزش نویسندگی نیز بر روی آن بسیار تاکید وجود دارد ، بحث نقشه ی راه است.
ما در نقشه ی راه سه اصل را بررسی می کنیم : موضوع ، محتوا و هدف. برای ما بعنوان یک نویسنده باید بسیار مهم باشد که قرار است در باب چه موضوعی با چه محتوایی و از چه دریچه ای با مخاطب حرف بزنیم تا به هدفمان برسیم.
شاید باورتان نشود ولی ساده ترین مسائل می تواند محتوای شما را تحت تاثیر قرار دهد و شما را از هدفی که میخواهید به آن برسید دور می کند.
مبحث مهم در بحث نقشه ی راه این است که پیش از هر مخاطبی ببینید آیا خودتان راضی می شود ، به این نقشه اعتماد کنید و با اعتماد به این نقشه پا در راه بگذارید؟
حال به توضیحاتی که در زیر می دهیم توجه کنید تا یکی از مهمترین مباحث آموزش نویسندگی و بررسی اصول نویسندگی را با هم مرور کنیم:
- موضوع: نخستین سوالی که باید از خود بپرسید این است که : ” می خواهم درباره ی چه چیزی بنویسم؟” ، ” قرار است از چه چیزی حرف بزنم؟” و ” چه طور بگویم که دقیقا در مورد چه چیزی صحبت می کنم؟”.
اینها سوالاتی ساده اما بسیار عمیق در مسیر انتخاب موضوع و سپس نوشتن در باب آن است.
شاید باورتان نشود اما اکثر آموزش های نویسندگی شما را میان موضوع و محتوا سر درگم می کنند ، اما حالا ما قصد آن داریم که بسیار ساده این قضیه را برای شما باز کنیم.
هر سوالی در باب مطلب شما که با ادات استفهام ” چه؟”
آغاز گردد ، می تواند بهترین و برترین سوالات برای انتخاب موضوع هستند.
اگر شک دارید که موضوع انتخابی شما مناسب است یا خیر ، سه سطح را برای موضوع خود انتخاب کنید.سطح اول) مطلب اصلی : بعنوان مثال شما اگر می خواهید در مورد “اقتصاد آمریکای شمالی در طول قرن سه و چهار میلادی” صحبت کنید ، مسئله ی اقتصاد باید پیش از هر مطلبی در صدر قرار گیرد.
سطح دوم) اولویت بندی :اولویت را بعد از مطلب اصلی مشخص کنید.اگر ما همچنان موضوع بالا را بعنوان نمونه در نظر بگیریم باید بگویمم که آیا ” اقتصاد آمریکا” برای ما مسئله ی اساسی است ، یا ” اقتصاد قرن سه و چهار میلادی” .هر کدام از این اولویت ها می تواند نقش محتوای ما را عوض کند.سطح سوم) ریز جزییات: هر آنچه که مطلب شما را محدود به یک حصار محتوایی می کند ، ریز جزییات شما را تشکیل میدهد .
در واقع شما با ریز جزییات یک حصار امن به دور موضوع خود می کشید ، اگر موضوع بالا را متصور شویم ، ریز جزییات را باید ” قرن سه و چهار میلادی” تعیین کنیم ، چرا که اگر ریز جزییات نباشد ، اقتصاد آمریکا به درازای تاریخ آن و اتفاقات آن حرف برای گفتن دارد و این مطالب نیز در صورت ادامه دار بودن از جامعیت برخوردار نیست.
برای این مطالب کلی، نویسنده از جزییات درون محتوایی استفاده می کند.ممکن است ما کتابی به نام اقتصاد آمریکا داشته باشیم، اما اگر به عنوان های آن نگاه کنید ، در می یابید که مانند موضوع فوق به دسته های ریز و جزیی تری تقسیم شده است و هر کدام به تفصیل صورت جداگانه ای از یک مقاله را دارد.
پس موضوع ما گام های نخستین ما را برای رسیدن به یک هدف کلی تعیین می کند و اگر این گام نخست ، کج گذاشته شود تا ثریا این دیوار کج خواهد رفت.
- محتوا: بعد از آنکه موضوع خود را انتخاب کردیم ، حال نوبت آن است که محتوای مناسب آن را بیابیم. در بالا گفتیم که هر سوالی که با ادوات استفهام ” چه ؟”
آغاز شود ، پرسش خوبی برای انتخاب یک موضوع است ، اما در باب محتوا باید بگوییم که هر سوالی که با ادوات ” چگونه؟” در باب موضوع آغاز شود ، بهترین و پرسش برای رسیدن به یک محتوای خوب است. اصل نویسندگی و اصول آموزش نویسندگی می گوید که همه چیز در محتوا رخ می دهد.
شما اگر هدف خوبی داشته باشید و حتی موضوع خوبی هم انتخاب کرده باشید و تمام موارد را هم تا بدینجا رعایت کرده باشید ، اما در محتوا ضعیف عمل کنید ، قافیه را باخته اید. محتوا یعنی چگونه گفتن ، یعنی چگونه به هدف رسیدن.محتوا به شما و مخاطب می گوید که در چه وضعیتی از مسیر قرار دارید.
شما نیز می توانید انتخاب کنید که از جاده ی اصلی اما سنگلاخ بروید و یا اینکه یک بیراهه ی صاف را که به آن مسلط ترید برای رفتن انتخاب کنید.
برای محتوا می توان مثال های گوناگون و متعددی زد اما در اینجا می خواهیم از ریاضیات برای آموزش این اصل نویسندگی استفاده کنیم ، کاری که شاید زیاد در کلاس های آموزش نویسندگی رایج نباشد اما گمان می کنیم در این بازه از زمان بهترین مثال ما همین مسئله است.ما دو صورت از یک اتفاق ریاضیاتی را در نظر میگیریم و سپس این دو را با هم بررسی خواهیم کرد و نتیجه ی خود را با یکدیگر مقایسه می کنیم.
فرض کنید که شما یک دبیر ریاضی هستید و قرار است امروز مبحث “جمع” را در ریاضی به دانش آموزان خود آموزش دهید.
شما می توانید از ابزاری به نام تخته استفاده کنید و روی آن بنویسید ( ۲+۲=۴) و بعد به دانش آموزان خود با انگشتان خود این جمع را نشان دهید.
اگر دانش آموزان شما کمی با مشکل مواجه شدند ، شما می توانید از ابزار کمک آموزشی دیگر نظیر چند عدد میوه و یا گچ استفاده کنیدو به آن ها آموزش دهید که جمع چگونه انجام می شود.
این صورت نخست ماجرای ماست.اما این ماجرا صورت دومی هم دارد، یکبار دیگر مسئله ی شما اینست که به عدد ۴ برسید.تنها هدف شما این است که عدد ۴ را در مسئله ای حاصل کنید.
این بار دیگر دست شماست که چگونه به عدد ۴ برسید و به مخاطب یعنی دانش آموزان خود این مسئله را نیز تفهیم کنید که چرا باید به عدد ۴ میرسیدید و چرا این راه را برای رسیدن به عدد ۴ انتخاب کرده اید.
شما می توانید برای رسیدن به عدد ۴ از ضرب دو عدد استفاده کنید، می توانید جمع به کار ببرید و حتی می توانید ابتدا ۵ را معرفی کرده و سپس ۱ را از آن کسر کنید و به عدد ۴ برسید.
همه ی این راه ها ، راه هایی است که شما را می تواند به هدفتان ۴ برساند.در اصل نویسندگی ، مسئله از آنجایی شروع می شود که شما باید علاوه بر رسیدن به هدف ، توجیه رسیدن به آن را نیز بلد باشید.شما باید بتوانید ثابت کنید که این راه بهترین و مناسب ترین گزینه از نظر شما بوده است.
اگر شما برای رسیدن به عدد ۴ ، (۱+۱+۱+۱) را انتخاب کرده اید ، باید انچنان این مسئله پرداخت بشود که مخاطب جای پرسشی برای جایگزین آن که بعنوان مثال (۲*۲) است ، نداشته باشد.آموزش نویسندگی نوین می گوید : ارتباط نویسنده و مخاطب در مرحله ی محتوا اتفاق می افتد.
- هدف : پایان مسیر نگارش ما در هدف تعیین می شود.سوالی که هر نویسنده ای باید از خود بپرسد این است که آیا مخاطبش را به هدف رسانیده است یا خیر؟
بسیاری از نویسندگان حتی در محتوا نیز خوب عمل می کنند اما بحای رسیدن به مقصد تنها به ذکر زیبایی های راه می پردازند.نویسندگی تنها جایی است که رسیدن به مقصد در آن بسیار از مهمتر از پردازش ضعیف نوشته است.
شما اگر پردازش ضعیفی در نوشته داشته باشید اما مقصودتان بی نظیر باشد ، مخاطب بار دیگر آن را در ذهن آنالیز می کند و برایش محتوای جذاب تری می نویسد ولی اگر پردازش خوب داشته باشید و نهایتا به هیچ جا نرسید ، نوشته ی شما از اعتبار خود خواهد افتاد .
این دقیقا مانند آن است که مسئولیت گروهی از توریست ها را برعهده گرفته باشید و آنان را از زیباترین مسیرها به گردش ببرید و در برکه ای انان را رها کنید و بگویید که سفر تمام شد.این همان نرسیدن به مقصد است.اما می توانید راه دیگری هم انتخاب کنید و آن راه سنگلاخ اما با مقصدی دلفریب .این راه مطمئنا در زمان رسیدن به مقصد ، خستگی را نیز از تن مسافرین در می کند.
نویسندگی نیز مانند هر حرفه ی دیگری علاوه بر استعداد نیاز به یادگیری و آموزش دارد.با مطالعه ی اصول نویسندگی ، می توانید نخستین گام های خود را برای نویسنده شدن ، محکم و با اراده بردارید.فراموش نکنید که همه ی انسان های کره ی زمین نویسنده اند ، تنها به شرطی که بخواهند.
سوالات متداول در خصوص اصول نویسندگی
۱- دو اصل مهم از اصول نویسندگی را بیان کنید ؟
- ذهن خود را کنترل کنید.
- هدف خود را تعیین کنید.
۲- چگونه موضوع و سبک خود را تعیین کنیم ؟
پیش از اینکه شما دست به نوشتن ببرید ، بارقه هایی از مطالبی نو در ذهن شما شروع به تابش می کنند که می تواند محرکه های هر نویسنده ای باشد. شما باید سعی کنید منشا ایده و موضوع خودتان را پیدا کنید به آن فکر کنید و سبک آن را تعیین کنید.
دوست دارید نویسنده شوید ؟
کپسول جامع نویسندگی پیشنهاد ماست
صفر تا صد نویسندگی ۲۳ جلسه آموزش تخصصی در حوزه نویسندگی
نویسنده : محمدرضا تیموری
عشق و علاقه به رشد و موفقیت و رسیدن به سطح والای لیاقت ها را مهمترین اصل در رسیدن به خواسته ها می دانم
اصول نویسندگی زیر و بم ها و ریزه کاری های داره که شما در مقاله اصول نویسندگی به بیشتر این موارد به گونه ای استادانه اشاره نمودید
یه سوال آیا اصول نویسندگی نیاز به پیش نیاز داره ؟
اصول نویسندگی یه کار خوب و حرفه ای برای مبتدیان نویسندگی
سلام
ممنون از مطلب و نصر شیوا تون خیلی وقت بود دنبال آموزش نویسندگی بودم ، این پست که در خصوص اصول نویسندگی بود خیلی کمک حالم بود
روش های جالبی در خصوص اصول نویسندگی اشاره شد ممنون عالی بود
شروع نوشتن همیشه برام سخت بود اما مقاله اصول نویسندگی خیلی به من کمک کرد
درود،خدمت شما مردم ایران من از بچگی هرازچندگاهی مینوشتم،از هرچیزیکه برایم جالب بود از فضای دورم از خیلی مسائل دیگه
خواستم از شما بپرسم که من میتونم با تلاش و ارامش ذهنی یک نویسنده شوم یا نه؟
چرا ما باید اصول نویسندگی رو رعایت کنیم؟
درود خدمت شما دوست عزیز. اگر می خواید واقعا آثاری خلق کنید که از شما به یادگار بمونه و یا حتی از اون کسب درآمد کنید باید اصول نویسندگی رو رعایت کنید.