مروری بر زندگینامه ولفگانک بورشرت ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_heading heading=’ولفگانک بورشرت زندگی و آثارش’ tag=’h1′ link=” link_target=” style=’blockquote modern-quote modern-centered’ size=” subheading_active=” subheading_size=’15’ margin=” padding=’10’ icon_padding=’10’ color=’custom-color-heading’ custom_font=’#000080′ icon_color=” show_icon=” icon=” font=” icon_size=” custom_class=” id=” admin_preview_bg=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” av-medium-font-size-title=” av-small-font-size-title=” av-mini-font-size-title=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” av-medium-font-size-1=” av-small-font-size-1=” av-mini-font-size-1=” av_uid=’av-39umnk’][/av_heading]
[av_hr class=’custom’ height=’50’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-fat’ custom_width=’200px’ custom_border_color=’#650077′ custom_margin_top=’30px’ custom_margin_bottom=’30px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=’#ffd900′ icon=’ue8d1′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-jkxzumvj’ admin_preview_bg=”]
[av_one_full first min_height=” vertical_alignment=” space=” custom_margin=” margin=’0px’ link=” linktarget=” link_hover=” padding=’0px’ border=” border_color=” radius=’0px’ background=’bg_color’ background_color=” background_gradient_color1=” background_gradient_color2=” background_gradient_direction=’vertical’ src=” background_position=’top left’ background_repeat=’no-repeat’ animation=” mobile_breaking=” mobile_display=” av_uid=’av-ao586′]
[av_textblock size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” id=” custom_class=” av_uid=’av-jkwv90be’ admin_preview_bg=’rgb(255, 255, 255)’]
ولفگانک بورشرت در این بخش از زندگینامه نویسندگان آشنا می شویم با نویسنده زیر :
ولفگانک بورشرت تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است .
در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند.در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان.قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم.در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” ولفگانک بورشرت ” ، نویسنده ی آلمانی و خالق کتاب” اندوه عیسی ” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند .
زندگینامه ولفگانک بورشرت
ولفگانک بورشرت در ۲۰ مه ۱۹۲۱ در هامبورگ چشم به جهان گشود. هنوز در سنین نوجوانی بود که به سربازی فراخوانده شد . او به جبههٔ شرق (روسیه) فرستاده شد. در جبهه مجروح شد و همزمان بیماری به گریبانش را گرفت .
ولفگانک بورشرت را به دلیل سخرهگرفتن هیتلر و اینکه با سخنان ضد جنگ خود روحیهٔ همقطارانش را تضعیف میکرد به آلمان فراخواندند. او در دادگاه نظامی محاکمه و حکم مرگ برایش صادر شد و چندین ماه در انتظار اجرای حکم خود بهسر برد، اما سرانجام به دلیل پیشرفت بیماری و اینکه امیدی به زندهماندنش نبود بخشوده و دوباره به جبهه اعزام گردید. در پایان جنگ، علیرغم بیماری شدید، شوق نوشتن او را به مدت دو سال زنده نگاه داشت و او در این مدت به شیوهای واقع گرایانه و در عین حال نمادین، سرنوشت سربازان بازگشته از جنگ را در داستانهای کوتاه و اشعار خود بیان کرد .
ولفگانک بورشرت در سال ۱۹۴۷ در حالی که سخت بیمار بود، ظرف یک هفته نمایشنامهٔ پر شور خود «بیرون، پشت در» را خلق کرد. بخشی از زندگی نامه ی او که توسط هاینریش بل ذکر شده است به شرح زیر است. ولفانگ بورشرت یکی از نویسندگانی بود که نه تنها در زمره ی نویسندگی روزگار سختی داشت ، بلکه حاصل زندگی سیاسی و اجتماعی او نیز بسیار ملال آور بوده است .
هاینریش بل در باب ولفگانک بورشرت می گوید : “ولفگانگ بورشرت سرباز بیستساله همچون تهدیدی علیه مصالح دولتی شناخته شد و بورشرت را به مرگ محکوم کردند. محکوم را شش هفته در سلول زندان نگاه داشتند تا بالاخره عفو شد: چه دردناک است که انسانی در سن بیستسالگی شش هفتهی تمام در سلولی در انتظار بنشیند و بداند که به خاطر چند نامهای که نوشته و در آنها عقایدش را دربارهی هیتلر و جنگ بیان داشته بایدکشته شود .
بیستسالگانی که این کتاب کوچک را در دست خواهند داشت ممکن است دربارهی آن به اندیشیدن وادار شوند. شگفتا که چقدر ابراز عقیدهی شخصی سنگین تمام میشود و چه بهای گرانی باید برای آن داد. ولفگانگ بورشرت عفو شد. اما این عفو در شرایطی این چنین تنها یک اتفاق بود، اتفاقی که حتی در چارچوب بیدادگری حکومتی استبدادی نیز میگنجد. اما خواهر و برادر شول عفو نشدند، آنان هم بیستساله بودند .
چندی بعد بورشرت بیست و چهار ساله را به خاطر چند شوخی که برای جمعی گفته بود به مدت ۹ ماه به زندان انداختن. نامههای جوانی بیست ساله، و شوخیهای جوانی بیست و چهار ساله کافی بود که تمام دستگاه قضایی را به خاطر گرفتن انتقام به کار بیندازد. چنین است حساسیت دولتهای توتالیتر و استبدادی؛ فقط یک سنجاق علامتگذاری که به نقشهی ستاد فرماندهی فرو رود معنایش آنست که جان دههزار انسان، برای اعزام به جبهه در خطر به کام مرگ کشیده می شود .
اما آنها – یعنی دولتها – تحمل یک نیش سوزن آزادی را هم ندارند. پاسخ آنها فقط اعدام بوده و هست. ولفگانک بورشرت هجدهساله بود که جنگ جهانی دوم آغاز شد، بیست و چهار ساله بود که جنگ پایان گرفت. جنگ و زندان و بعد از آن هم گرسنگی و قحطی سالهای پس از جنگ تندرستی را از او گرفت .
ولفگانک بورشرت در ۲۶ نوامبر ۱۹۴۷، در بیست و شش سالگی چشم از جهان فرو بست. فقط دو سال برای نوشتن وقت داشت و او در این دو سال چنان مینوشت که انگار با مرگ در مسابقه است. ولفگانگ بورشرت وقت زیادی نداشت و این را نیز میدانست. بورشرت در زمرهی قربانیان این جنگ است، به او پس از جنگ فقط یک فرصت کوتاه داده شده بود تا برای بازماندگانی که به علت شرایط تاریخی لباس عوض کرده بودند بگوید که کشتگان جنگ، که بورشرت هم جزو آنانست، چه چیز را ناگفته گماذدند:ما را، در حالیکه برادرانمان کشته شدهاند، نمیتوان با به اهتزاز درآوردن پرچمها و شلیک گلولههای تیر و نوای موسیقی فریب داد .
استالینگراد، ترموپیل ، دینـبینـفو؛ فقط نامی از محلی بر جای میماند و مقداری هم اندوه، که زندگان برای از یاد بردن آن شرابی تلخ مینوشند و خود را دمی به مستی میزنند. آنان تنها در خاطر نویسندهای چون ولفگانگ بورشرت میمانند، که نمیتوانست در برابرشان بیتفاوت باشد. او سرانجام در ۲۰ نوامبر سال ۱۹۴۷ در آسایشگاهی در شهربازل به کام مرگ فرو رفت.
آثار ولفگانک بورشرت
- گل قاصد
- اندوه عیسی
مروری بر آثار و اندیشه ها ولفگانک بورشرت
بورشرت یکی از تاثیر گذار ترین و در عین حال کم کار ترین نویسندگان تاریخ نویسندگی است.از بورشرت اطلاعات زیادی در دست نیست و آنچه که ما می توانیم از آن روایت کنیم ، تنها روایتی است مبتنی بر آثار او که می توانیم از دل آن نکاتی مختصر اما ارزشمند خارج کنیم.بورشرت ، یکی از معدود نویسندگانی است که در طول تاریخ نویسندگی به روایت هایی از جنگ دست زده است و تحت تاثیر اتفاقات آلمان و نازی های آن زمان روایاتی پر از احساس از جنگ به مخاطبان داده است. دیگر ویژگی آثار او پرداختن به انسان است. انسان از نگاه بورشرت ، موجودی است سراسر از احساس که در گذر زمان و به فراخور اتفاقات زندگی هر وجه از ان نمایان می شود. یکی از دیدگاه های جالب بورشرت ذکر این نکته است که همه ی انسان ها مهربان ، مظلوم و معصوم هستند و این زندگی و مکان و زمان است که از انها گاه تا هیولاهای وحشتناک نیز می سازد بورشرت از نویسندگانی است که علیرغم آثار کمی که خلق کرده است اما می توان او را یکی از برترین نویسندگان دنیا دانست.
بخشی از کتاب اندوه عیسی که مجموعه داستان کوتاه های بورشرت را شامل می شود را با هم مطالعه می کنیم:
“زمانی دو انسان وجود داشتند.وقتی آنها دو ساله بودند، با دستهایشان همدیگر را زدند.هنگامی که دوازده ساله شدند، با چوبدستی و سنگ به هم حمله کردند.زمانی که بیست و دوساله شدند، با تفنگ به هم شلیک کردند.وقتی چهل و دو ساله شدند، به هم بمب پرتاب کردند.هنگامی که شصت و دو ساله شدند، بیمار شدند.وقتی هشتاد و دو ساله شدند، مُردند و کنار هم به خاک سپرده شدند.و زمانی که پس از صد سال کِرمی قبر آنها را سوراخ کرد، اصلاً متوجه نشد که در اینجا دو انسان متفاوت به خاک سپرده شدهاند.خاک، همان خاک بود.”
همچنین یکی از اشعار برجسته ی او را با هم مطالعه می کنیم :
میخواهم فانوس دریایی باشم
شبها در باد
برای ماهیها
برای همه قایقها
اما خودم
کشتی توفان زدهام
اگر مردم
دستکم میخواهم
فانوسی باشم
آویخته بر درگاه خانه تو
و شب رنگباخته را
تابان کنم
آری دست کم میخواهم
وقتی مردم
فانوسی باشم
که شبها تنهای تنها
هنگامی که جهان در خواب است
با ماه
صمیمانه درد دل کند.
[/av_textblock]
[/av_one_full]
[av_one_full first min_height=” vertical_alignment=” space=” custom_margin=” margin=’0px’ link=” linktarget=” link_hover=” padding=’0px’ border=” border_color=” radius=’0px’ background=’bg_color’ background_color=” background_gradient_color1=” background_gradient_color2=” background_gradient_direction=’vertical’ src=” background_position=’top left’ background_repeat=’no-repeat’ animation=” mobile_breaking=” mobile_display=” av_uid=’av-7zngm’]
[av_hr class=’invisible’ height=’45’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’50px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’30px’ custom_margin_bottom=’30px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-jkwsj39t’ admin_preview_bg=”]
[av_textblock size=” font_color=” color=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” av_uid=’av-jkwrebve’ admin_preview_bg=”]
نویسنده : محمدرضا تیموری
عشق و علاقه به رشد و موفقیت و رسیدن به سطح والای لیاقت ها را مهمترین اصل در رسیدن به خواسته ها می دانم
[/av_textblock]
[/av_one_full]
[av_hr class=’invisible’ height=’25’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’50px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’30px’ custom_margin_bottom=’30px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-jkwsj39t’ admin_preview_bg=”]
[av_comments_list av_uid=’av-bssym’]
دیدگاهتان را بنویسید