نارضایتی شغلی و نقش آن در ایجاد استرس
ما قصد داریم مقاله نارضایتی شغلی و نقش آن در ایجاد استرس را در اختیار تان قرار دهیم
نارضایتی شغلی و نقش آن در ایجاد استرس
در مقاله قبلی به تفصیل در مورد استرس شغلی و ۱۰ راه مقابله با آن توضیح دادیم و حال می خواهیم در این مقاله در مورد نارضایتی شغلی و نقش آن در کاهش یا افزایش استرس صحبت کنیم
حقیقت محض اکثر شغلها این است که حتی مطلوبترین کارها برای افراد بعد از مدتی خشم و استرس، اغلب اوقات هرروز، به همراه میآورند.
طبیعتا این احتمال وجود دارد که چنین فردی به دنبال آمدن به خانه خشم خود را سر نزدیکترین فردی که میبیند خالی کند و در حین انجام آن به حس خوبی دست یابد.
گرچه افراد زیادی فکر میکنند این شیوه برخورد و همچنین اتاقهای خشم (برای خالی کردن خشم افراد) و اظهار مستقیم خشم به فردی که باعث ایجاد مشکل شده است، بیشتر ضرر دارد تا منفعت.
اما آیا اظهار نارضایتی شغلی نتیجه سالمی برای خشم ما دارد یا باعث شدتبخشی به استرس میشود؟
نظریات مختلفی در این خصوص وجود دارد. بسیاری از افراد میترسند اگر احساسات منفی در رابطه با استرس کاری را درون خود جمع کنند، احتمال بیرون دادن آن احساسات در زمان یا مکان اشتباه بیشتر میشود.
به عنوان مثال :
در دفتر رئیس یا در جلوی همکاران، و خالی کردن آنها در خلوت خانه در گوش کسی که با شما همدردی میکند راهی سالمتر و کاربردیتر است.
سایرین میگویند که شکایت راهی برای اشاعه احساسات منفی بوده و تمرکز بر افکار مثبت و حواسپرتی مسیر بهتری برای دستیابی به آرامش است.
خوشبختانه، محققان این موارد را بررسی کردهاند و توانستهاند اثرات شکایت، استرس کاری و مقابله با استرس را نشان دهند تا بتوانید از حقایق آن باخبر شوید و ببینید چه گزینهای بیشتر مناسب شما است.
نظر موافق با ابراز کردن نارضایتی شغلی
در لحظه حس خوبی به وجود میآورد.
اندکی ابراز کردن نارضایتی شغلی از ، روسا، مشتریان و روندی که در طول روز داشتهاید میتواند اثر پاکسازی داشته باشد.
فرد به دنبال آزادسازی خشم خود حسی از رهایی دارد، یعنی زمانی که تمام خشمی که به مدت یک هفته یا یک روز در خود نگه داشته است را خالی میکند.
این آزادسازی به خودی خود احساس خشنودی زیادی به همراه میآورد. اگر شکایت کردن بعدا با عواقب منفی همراه شود، ممکن است در سایه احساسات مثبتی قرار گیرند که فورا به دنبال یک جلسه موفقآمیز شکایت کردن به فرد دست میدهد.
به ما حس حمایت شدن میدهد.
زمانی که در حال ابراز کردن نارضایتی شغلی هستیم داشتن کسی که به حرفهای ما گوش کند و بر احساسات ما صحه گذارد میتواند باعث شود حس نزدیکی بیشتری به او کنیم
و به طور کلی آگاهی از وجود افرادی که در زندگیمان مشکلات ما را درک میکنند و برایشان اهمیت داریم، از استرس میکاهد.
شکایت در خصوص کار میتواند به یک گروه احساس نزدیکی بیشتری دهد، به خصوص اگر تمامی آنها تحت استرسهای کاری مشابهی قرار میگیرند.
گاهی اوقات ما فقط میخواهیم کسی ما را بغل کند و بگوید ما عملکرد عالی در زندگی داریم، به خصوص اگر خود شغل بازخورد زیاد مثبتی از سوی کارفرمایان برای ما به همراه ندارد.
میتواند منجر به بروز راهحلها شود.
به بحث گذاشتن مشکلات و ابراز کردن نارضایتی شغلی با سایرین همواره نوید دستیابی به راهحلهایی را میدهد که به تنهایی ممکن نبود بتوانیم آنها را ببینیم و این امر به خصوص در مورد استرس کاری درست است.
موقعیتهای زیادی وجود دارد که در آن یکی از همکاران شما راهحلی دارد که شما فوری متوجه آن نشدهاید.
بعضی دیگر از اوقات یک فرد خارجی علاقهمند به موضوع ممکن است پاسخی برای مشکلی داشته باشد که ما به خاطر غرق شدن در مسئله پیش آمده آن را ندیده بودیم.
گاهی اوقات افراد برای دریافت حمایت و همدردی شکایت میکنند، ولی زمانی که آنها برای یافتن یک راهحل شکایت میکنند، این نوع تبادل میتواند در دنیای واقعی نتایجی به همراه آورد و در طولانی مدت باعث استرس کمتر شود.
به نسبت سر ریز شدن صبر، انتخابی امنتر است.
بسیاری از افراد حس میکنند که اگر احساسات منفی خود را حفظ کنند، ممکن است صبر آنها سرریز شود.
این گفته تا حدی درست است. هیچکس نمیخواهد تا حدی خشم خود را حمل کند که باعث سر ریز شدن صبر او شود یا در زمان نامناسب حرف بدی بزند، بنابراین شکایت و خالی کردن خشم مسیری است که پا گذاشتن در آن واقعگرایانهتر است.
گرچه، شکایت با معایب دیگری نیز همراه میشود که میتوانند به خشمگین شدن بها دهند. خوشبختانه راههایی برای آرام کردن احساس خشم وجود دارد،
بنابراین انتخاب از بین دائما شکایت کردن یا خالی کردن خشم سر همکاران نیست، بلکه بین شکایت و تمرین دیگر استراتژیهای کنشگرایانه برخورد با خشم است.
نظر مخالف با ابراز کردن نارضایتی شغلی
میتواند باعث گسترش منفیگرایی شود.
ابراز کردن نارضایتی شغلی میتواند باعث گسترش منفیگرایی شود. چون منفیگرایی یک ویروس احساسی و مسری است.
(همانطور که بشردوستی و مثبتگرایی مسری هستند) به عبارت دیگر، اگر شما دائما شکایت کنید، روحیه بد خود را به سایرین انتقال میدهید که در نتیجه اطرافیان شما بیشتر منفیبین میشوند و آن را به سوی خود شما بر میگردانند.
نکته کلیدی در اینجا این است که باید دقت کنید چقدر و پیش چه کسی شکایت میکنید.
میتواند بدنامی به بار آورد.
ابراز کردن نارضایتی شغلی میتواند بدنامی به بار آورد چون در طول درددل با همکارانتان اگر در عوض حمایت عاطفی خود از آنها را نشان دهید نوعی احساس پیوستگی ایجاد خواهید کرد، ولی اگر دائما شکایت کنید اثر سوء خواهد داشت.
دائما شاکی بودن باعث میشود در دید افراد یک فرد منفی یا شخصی که جزو “بازیکنان تیم” نیست نگریسته شوید، دشمن برای خود بتراشید، و میتوانید به طور کلی تجربه کاری خود را بد کنید، یعنی همان مکانی که محل آغازین شکلگیری خشم شما بوده است.
تظاهر به مثبتگرایی میتواند در نهایت باعث بهتر کردن نسبی این ماجرا شود، ولی از همان ابتدا خوب است به عاقبت منفیگرایی در کار توجه کنید.
تاثیری ندارد.
ابراز کردن نارضایتی شغلی تاثیری ندارد زیرا ممکن است شکایت کردن در آن لحظه یک راه سالم خالی کردن احساسات منفی به نظر آید، اما در واقع در درازمدت باعث میشود احساس بدتری در شما شکل گیرد.
قسمتی از علت آن این حقیقت است که اظهار خشم در واقع میتواند باعث قویتر کردن نه ضعیفسازی آن شود.
این تفکر که باید خشم خود را خالی کنید یا جمع خواهد شد و باید در نهایت آزاد شود تنها یک افسانه است. اینکه صبر کنید تا آرام شوید، توجه خود را دوباره معطوف به کار و خشم را به شکل غیر تهاجمی بیان کنید، همگی راههایی موثرتر و با آثار سوء کمتر هستند.
برنامهریزی مغز را میتوان به منفیگرایی تغییر داد.
ابراز کردن نارضایتی شغلی برنامهریزی مغز را میتوان به منفیگرایی تغییر داد. ا
ین گفته واقعا و نه ظاهرا جدی است. هرگونه افکار یا رفتاری که به عادت تبدیل شود را میتوان راحتتر تکرار کرد و شکایت با روزانه طی کردن مسیر مشابه تا محیط کار و یا از حفظ خواندن الفبا هیچ فرقی ندارد
چون به صورت خودکار مغز شما بعد از مدتی جنبههای منفی چیزهای مختلف در زندگی را خواهد دید و توجه به جوانب مثبت بسیار سخت میشود.
والدین همیشه یک نصیحت کلیشهای برای فرزندان خود دارند که اخم نکنند وگرنه “همیشه به همین شکل باقی خواهند ماند”، همچون این نصیحت واقعا این خطر وجود دارد که روش و رفتار شما از همیشگیترین الگوهای فکریتان شکل گیرد.
بنابراین مثبتاندیشی به جای افکار منفی میتواند در حقیقت با پاداش همراه شود.
میتواند به سلامت شما آسیب وارد کند.
ابراز کردن نارضایتی شغلی میتواند به سلامت شما آسیب وارد کند.
چون شکایت کردن ما را در یک چارچوب ذهنی پر از استرس قرار میدهد، شکایت کردن دائم ما را با همان خطری مواجه میکند که استرس مزمن برای ما به همراه میآورد.
زمانی که ذهن یک تهدید را متوجه میشود
(به عنوان مثال زمانی که به خودمان یادآوری میکنیم اوضاع کاری چقدر بد است)
پاسخ بدن به استرس تحریک شده و یک مجموعه تغییرات رخ میدهد که به ما کمک میکند با استرس بجنگیم یا از آن بگریزیم.
اگر این پاسخ فیزیکی دائما و به صورت تکراری تحریک شود، میتواند بر روی سلامت فیزیکی و روانی شما اثرات منفی بگذارد.
به همین دلیل، اجازه ندهید شکایت به یک عادت تبدیل شود، یادگیری استراتژیهای مختلف برای مقابله با آن میتواند به مراتب بدون عواقب منفی، بیشتر باعث کاهش استرس شود. خوشبختانه راههای زیادی برای این کار وجود دارد.
کاری که باید در عوض انجام دهید
در یک دفترچه یادداشت روزانه شکایت خود را ثبت کنید.
در یک دفترچه یادداشت روزانه شکایت خود را ثبت کنید. در حالیکه اگر همدردی و شکایت پیش یک بیش از حد تکرار شود برای هر دو نفر شما بد است، نوشتن احساسات در یک دفترچه یادداشت کاملا مفید است.
دفترچه یادداشت میتواند به شما کمک کند احساسات خود را پردازش کنید و احساسی که دارید منطقی نشان داده میشود و میتواند به شما کمک کند راحتتر دل خود را خالی کنید. تحقیقات نشان داده است نوشتن یادداشتهای روزانه چندین مزیت برای سلامت انسان دارد.
با نوشتن قدردانی از زندگی را در خود پرورش دهید.
با نوشتن قدردانی از زندگی را در خود پرورش دهید.
در راستای مزایای نوشتن باید بگوییم، نوشتن در یک دفترچه تشکر میتواند منفعت زیادی در ایجاد یک عادت روحی برای دقت به نکات مثبت در زندگی و قدردانی از آنها داشته باشد.
برای این که نوشتن را شروع کنید می توانید مطلب چگونه نویسندگی را شروع کنیم را مطالعه کنید
این یک الگوی فکری است که عملا در قطب مخالف شکایت قرار میگیرد، بنابراین میتواند به شما کمک کند مغز خود را به شکل به مراتب بهتری برنامهریزی کنید.
(علاوه بر این، با گذشت زمان سابقهای از تمامی چیزهایی که در زندگیتان باعث شادی شما شدهاند درست خواهید کرد که بعدا هر زمان اراده کردید میتوانید دوباره آنها را بخوانید)
اندکی شکایت کنید و سپس موضوع صحبت خود را تغییر دهید.
اگر در حال حاضر عادت به شکایت دارید، میتوانید مچ خود را موقع انجام آن بگیرید و سپس صحبت خود را در مورد چیزی که به آن خشم دارید به چیزی که باعث خشنودی شما میشود، تغییر دهید. یا میتوانید با اندکی شکایت تنش درون خود را آزاد کنید و سپس به عمد صحبت خود را معطوف موضوعات مثبتتر کنید. گاهی اوقات انجام یک مقدار اندک از چیزی که باعث راحتی شما میشود، میتواند به شما کمک کند راحتتر پیش به سمت عادتهای جدیدی بروید که کمتر در وجود شما شکل گرفتهاند.
پیش شخص مناسب شکایت کنید.
تمامی شکایتها بد نیست. اگر پیش شخصی که واقعا میتواند به شما کمک کند شکایت کنید، ممکن است باعث بهتر کردن وضعیت شما شود.
به عنوان مثال :
اگر به مشکلی سر کار بر خوردید که همیشه در شما استرس ایجاد میکند، صحبت با بخش منابع انسانی ممکن است باعث رفع مشکل شما شود، تا اینکه بخواهید فقط آن را تحمل کنید. مرتبه بعدی که متوجه شکایت کردن خود شدید، از خودتان بپرسید کاری میتوان انجام داد، یعنی پیش شخصی مناسبی دارید شکایت میکنید؟
ابتدا شکایت و سپس عیبیابی کنید.
اگر متوجه شکایت در مورد چیزی که میتوانید تغییر دهید شدید، شاید همان “شخص مناسبی” هستید که باید پیش او شکایت کنید،
یعنی میتواند جلسه درددل خود را به یک اتاق فکر تبدیل و بررسی کنید قدرت تغییر چه چیزی را دارید. سپس به خودتان اجازه دهید که از خشم به عنوان انگیزه استفاده و زمانی که میتوانید تغییرات مثبت ایجاد کنید.
زندگی در حال را تمرین کنید.
افرادی که قادر هستند زمان طولانیتری را در حال سپری کنند، یعنی نسبت به حوادث گذشته یا حوادث اجباری کمتر استرس و نگرانی داشته باشد، همچنین بیشتر میتوانند شکایتهای خود را کاهش دهند.
در نتیجه زندگی در حال عادتی بسیار قدرتمند است که باید آن را تمرین کنید.
شما میتوانید به شیوههای مختلف این کار را انجام دهید ولی یک راه ساده برای شروع، توجه به تنفس است، یعنی گوش دادن به دم و بازدم و تمرکز بر احساسی که در سینه شما به همراه میآورد. مرتبه بعدی که متوجه نگرانی خود در مورد آینده یا گذشته شدید میتوانید با این تمرین شروع کنید.
دیگر راههای مبارزه با استرس را تمرین کنید.
دستیابی به دیگر عادات موثر کاستن استرس میتواند به شما کمک کند کمتر نگران چالشهایی باشید که سر کار با آنها مواجه خواهید شد. به دنبال آن شادی و انعطافپذیری بیشتری به زندگی شما راه پیدا میکند.
جمعبندی
بهترین اقدام نبردن کار به خانه به شکل شکایت در مورد آن است مگراینکه به دنبال راهحل باشید. (تمام طول روز انرژی و وقت شما صرف کار میشود، چرا میخواهید زمان بیشتری به آن اختصاص دهید؟) به سختی میتوان برای مدیریت استرس راهحلی پیدا کرد که همچون آچار فرانسه برای تمامی موقعیتهای جواب دهد، ولی راهنماییهای بالا میتوانند به شما کمک کنند که متوجه شوید چه چیزی برای شما بهترین است و باید چکار کنید. خیلی زود بعد از انجام آنها متوجه میشوید که کمتر شکایت میکنید و شاید در همان وهله اول متوجه شوید که چیز زیادی برای شکایت اصلا وجود ندارد.
۱۷۳۷
نویسنده : محمدرضا تیموری
عشق و علاقه به رشد و موفقیت و رسیدن به سطح والای لیاقت ها را مهمترین اصل در رسیدن به خواسته ها می دانم
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.