ما قصد داریم مقاله رابطه دین وعلم چیست؟ را به دو مدل متنی و صوتی برای راحتی کار شما عزیزان در اختیار تان قرار دهیم
رابطه دین وعلم چیست؟
و در این مقاله می خواهیم رابطه دین وعلم را بررسی نماییم
همان طور که به تفضیل روشن ساختیم که قانون جذب نه دانشی نو و برآمده از ذهنیت بشر بلکه آموزه ای الهی بوده است که از ابتدا همه پیامبران و اندیشمندان الهی بر آن تاکید داشته اند و این عطیه ای الهی از جانب خداوند متعال برای انسانی است که او را خلیفه و جانشین خود بر روی زمین قرار داد.
در ادامه ما به چندین مورد از تبیین جایگاه قانون جذب ، آموزش نویسندگی و رابطه دین وعلم در احادیث می پردازیم و پس از آن به اثبات آن از طریق دانش بشری می پردازیم .
۱۱- امام کاظم در میزان الحکمه ح ۳۷۸۱ می فرمایند :
کسی که خود را به اندوه می زند، اهل اندوه می شود.
۱۲- امام علی در بحار ج۱۱۶ صفحه ۷۷ می فرمایند :
یقین چه خوب اندوه را می راند زیرا سرچشمه بی پایان سرور و شادمانی خداوند است.
۱۳- امام صادق در اصول کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۲، ص ۴۷۳ می فرمایند :
هنگامی که خدا را میخوانی، چنان بیندیش که دعایت برآورده شده و خواستهات آماده است
یکی از عجیب ترین مواردی که در انطباق قانون جذب و رابطه دین وعلم با احادیث برخوردم به انطباق آن با شرایط جسمی است .
گفته می شود :
به لاغری فکر کردن و خود را با اندام مناسب تصور کردن بسیار موثر است، صد البته که تنها عامل نیست. بسیاری از بیماری ها به تصور و خیالات ما مربوط هستند، کسی که فکر کند سر درد دارد، به زودی سیستم عصبی او تجربه درد را برایش ایجاد خواهد کرد.
و کسی که خود را تن درست و نیرومند می بیند، درست دیده است.
از این رو امام صادق علیه السلام فرمودند:
هیچ بدنی با نیت و اراده قوی، ناتوان نمی شود. (میزان الحکمه ح۲۰۹۴۹) و از سوی دیگر بر شکایت نکردن از دردها و ناله و شیون سر ندادن تأکید شده است.
رابطه دین وعلم : در حدیثی قدسی خداوند فرموده است:
کسی که سه روز بیماری را تحمل کند و به کسی شکایت و شیون نکند، گوشتی بهتر از گوشتش و خونی بهتر از خونش جایگزین می شود. اگر سلامتی یابد در حالی سالم می شود که گناهی بر او نمانده و اگر بمیرد به سوی رحمت من می آید. (میزان الحمه ح ۱۸۷۸۶)
همچنین در مقابل بی تابی کردن در بیماری ها یا سایر مشکلات در واقع رنج انسان را بیشتر می کند. (غررالحکم ح۱۵۶۲غ۱۱۹۸)
در این روایات سامان دهی به افکار و احساسات برای درمان و بهبودی هدف گرفته شده اما بر ارزش های اخلاقی نیز تأکید شده است.
صبر، تسلیم خداوند بودن و ایمان به او بیش از افکار مثبت و احساسات خوب مورد توجه بوده و اساساً افکار و احساسات بر اساس ارزش های انسانی و اخلاقی طراحی شده است و چه بسا احساساتی که از این ارزش ها برنیامده باشد، تأثیر کمتری بگذارد.
همچنین یکی از موارد مهم در قانون جذب رابطه دین وعلم تاکید بر قدرت این قانون در جذب عشق و روابط انسانی خوشایند است .
در حقیقت تصور و احساس دیگران نسبت به خودمان و تا حدودی فراتر از آن نیز می توانیم از قانون جذب استفاده کنیم، کسی که خود را محبوب و دوست داشتنی می داند، البته در صورتی که کبر و غرور نداشته باشد، دوست داشتنی خواهد شد، کسی که خود را زشت یا زیبا تصور می کند، همانگونه به نظر می رسد.
مثال فراتر اینکه فردی که شاد است، ممکن است دیگران را شاداب کند و یا برعکس. لذا در دعای هنگام نگریستن در آینه اینطور می خوانیم:
خداوندا همانطور که چهره مرا زیبا آفریدی اخلاق و منش ام را نیز زیبا بگردان. این دعا بهترین تلقین خودپذیری و اصلاح افکار برای درک زیبایی آفریده خداست.
همچنین در قانون جذب و رابطه دین وعلم تاکید زیادی به دوری جستن از افکار و احساسات منفی شده است .
براستی اگر کسی فکر کند که نمی تواند کسب و کار خوبی داشته باشد، با شکست اقتصادی روبرو خواهد شد، کسی که فکر کند، بیمار است، بیمار خواهد شد، کسی که گمان کند، دوستان و نزدیکانش او را رها خواهند کرد، طوری رفتار می کند، که به همین نتیجه می رسد. این امور در ادبیات دینی با عنوان وسوسه شناخته می شوند و نه فکر.
وسوسه ها از سوی شیطان است و به صورت معمولاً ناامیدی و ترس (آل عمران/۱۵۷)، دشمنی و جدایی (مائده/۹۱)
بی تابی(اعراف/۱۷۶)
و ناکامی (قرقان/۲۹)
در دل های ضعیف افکنده می شود. توصیه روایات این است که در این موارد نگذارید زنگار وسوسه ها به فکرتان بنشیند (نهج البلاغه خ۹۱)
و آن را بر ذهن و زبان جاری نسازید. (کنز العمال ح۱۷۰۹)
حال شما می توانید رابطه دین وعلم را ببینید و تمام این موارد درست به اموری محدود می شود که فکر از طریق سیستم اعصاب، احساسات، رفتارها و گفتار ما را تحت تأثیر قرار می دهد و نتیجه طبیعی آن را محقق می کند.
همچنین نیروی فکر می تواند با نمودهای احساسی و رفتاری و گفتاری فرد، روی احساس، رفتار و گفتار سایر افراد نیز تأثیر بگذارد.
در انتهای این مبحث رابطه دین وعلم می خواهم به بزرگترین انتقادی که به قانون جذب از سوی علاقمندان به امور مذهبی وارد می شود پاسخ بگویم .
در مذهب تاکید شده همواره در دعاهایتان همواره خود را مخاطب قرار دهید اما در قانون جذب بر کلمه کائنات تاکیده شده است ! آیا این دلیلی برای غیرالهی و انحرافی بودن قانون جذب می باشد ؟ آیا رابطه دین وعلم اینجا زیر سوال می رود؟
در جواب باید گفت : دربیان قانون جذب همیشه به خواستن از کائنات تاکید می شود. انگار که عالم هستی دست به سینه در برابر انسان ایستاده است
تا او ماشین بخواهد!
یا مثلا ویلا بخواهد!
و بعد بنا به میزان ایمانی که فرد به جذبش دارد دیر یا زود خواسته اش براورده می شود و شاید هم به این بهانه که تمام احساسش درگیر نبوده است هرگز به خواسته اش نرسد!
تا آنجا که یادم است زمانی که حرفی از جذب نبود هرکس اگر خواسته ای داشت به درگاه خدا پناه می برد و تنها از او می خواست اما امروز بت جدیدی توسط بشر ساخته شده که دیگر مانند بت های عرب جاهلی از جنس سنگ و چوب نیست از جنس فکر است، از جنس علم است و بیشتر قسمت هایش از جنس خرافه می باشد.
امروزه ما دید دیگری به جهان هستی داریم. اگر زندگی الان خودمان را با زندگی مردمان هزار سال پیش مقایسه کنیم متوجه می شویم که در آینده نیز شیوه ی زندگی و دانسته های ما ازعالم هستی قطعا تغییر خواهد کرد
ثانیا در این جهان چه موجودی پیچیده تر از انسان وجود دارد؟!
قدرت فکر و ذهن بشر همیشه جای سوال و تحقیق دارد. هر چه قدر هم که بگوییم می دانیم باز نکات مبهم زیادی وجود دارد و این موضوع که اگر کسی دائما به اتفاقات ناخوشایند فکر کند همان نصیبش می شود نیز درست است! و کسانی که خوبی ها را به ذهن راه می دهند همان را بدست می آورند.
رابطه دین وعلم و اعتقاد به قانون جذب و درخواست کردن از خداوند هیچ گونه منافاتی با هم ندارند و در سلسله عوامل طولی، جذب ( منظور ما از جذب این است که شما بر روی چیزی تمرکز دارید و بعد به آن خواسته یا هدف دست می یابید و شاید از راهی که هیچ گاه تصورش را هم نمی کردید) یکی از تقدیرات الهی است که در اختیار بشر قرار داده شده است
لذا تشکر کردن از قانون جذب یا کائنات به جای خدا درست مانند آن است که کسی شیشه ی شربتش را ببوسد و بگوید شفا از توست! درست است که طبق تقدیر خدای حکیم این فرد هم با آن شربت معده دردش درمان می شود اما :
فردا های دیگری هنوز در این دنیا خواهد بود و هزار اتفاق دیگر!
مرگی هست و رستاخیزی و آخرتی!
ممکن است برایتان سوال باشد که این همه آدم از جذب یا از کائنات می خواهند و نتیجه هم می گیرند بدون هیچ مشکلی! خب این موضوع به نظام قضا و قدر الهی باز می گردد. در قرآن کریم سوره اعراف آیه ۳۷ آمده است :
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ أُوْلَئِکَ یَنَالُهُمْ نَصِیبُهُم مِّنَ الْکِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمْ
رُسُلُنَا یَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُواْ کَافِرِینَ
چه کسى ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ مىبندند، یا آیات او را تکذیب مى کنند؟! آنها نصیبشان را از آنچه مقدر شده (از نعمتها و مواهب این جهان) مىبرند; تا زمانى که فرستادگان ما (فرشتگان قبض ارواح) به سراغشان روند و جانشان را بگیرند; از آنها مىپرسند: «کجایند معبودهایى که غیر از خدا مىخواندید؟! (چرا به یارى شما نمىآیند؟!)» مىگویند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضد خود گواهى مىدهند که کافر بودند!
رابطه دین وعلم
الهام از خداوند . اثبات با دانش بشری
در مورد رابطه دین وعلم و اثبات قانون جذب با اصول علمی می توان به واضح ترین و دم دستی ترین موارد زیر اشاره کرد .
الف) رابطه دین وعلم : ایدهی عدد بحرانی
رابرت کی بی فورمن در کتاب عرفان ذهن گفته است :
اگر شمار قابل توجهی (عدد کافی) از انسانها، حتی دیگر موجودات، از رفتاری خاص و الگویی ویژه تبعیت کنند، همان رفتار در تمام آن نوع تظاهر خواهد یافت. کمترین عدد که موجب تسری رفتار به تمام آن صنف خواهد شد، «عدد بحرانی» یا «تودهی بحرانی گونه» نام دارد.
ایدهی عدد بحرانی از آنجا قوت گرفت که میمونی در کشور ژاپن به طور ابتکاری، سیب زمینیای را در آب شور دریا شست و سپس آن را خورد. به دنبال این عمل، بعضی از همنوعانش از آن تقلید کردند.
تعداد زیادی از میمونهای حاضر همان عمل را انجام دادند. با تعجب مشاهده شد، میمونهایی که در چند فرسخی آنجا زندگی میکردند و با میمونهای ساحل هیچ تماسی نداشتند، این رفتار را از خود بروز دادند! از این رو دانشمندان معتقد هستند که اگر تعدادی از افراد نوع بشر از بحران جنگ هستهای آگاهی یابند و این حس را به اکثر افراد انتقال دهند و بیشتر مردم این رفتار را از خود متظاهر سازند، بروز جنگ هستهای اجتناب ناپذیر است.
که متاسفانه این قانون در ایران کاملا در جهت منفی به کار گرفته می شود . مردم از ترس گرانی دلار و بی ارزش شدن اندوخته هایشان برای خرید دلار هجوم می برند .
این اتفاق مسلما در روز اول توسط عده کمی انجام شده است .اما این رفتار فورا به کل جامعه تسری می یابد و در نهایت همان هایی که از ترس بی ارزش شدن اندوخته هایشان دلار خریدند با موج گرانی که ایجاد کرند خود ضرر می کنند.
فیزیکدانان از این نصاب به «انتقال مرحلهای» تعبیر میکنند و آن هنگامی است که اتمهای تشکیل دهندهی یک مولکول، به ترتیب خاصی قرار گیرند و تعداد آنها به حدّ نصاب نزدیک شود.
در این هنگام بقیهی اتمها، خود به خود در همان مسیر قرار میگیرند. حرکتی عجیب از یک میکروب در یک نقطهی زمین، باعث بروز حرکت دیگر میکروبها، بدون هیچ تماسی، در جای دیگری از کرهی زمین میشود.
رهبران قانون جذب این مطلب در مورد قانون جذب را به این صورت توضیح میدهند که این موضوع در مورد رفتار تودهها در جوامع بشری نیز قابل قبول است، به طوری که رفتار کلی انسانها و مواضع جمعی آنها، متأثر از حس مشترک آنهاست.
ب) رابطه دین وعلم : کشفیات نوین فیزیک کوانتوم
ذرات کوچکتر از اتم، به طور مداوم تغییر می کنند و عجیبتر اینکه، تصمیمات اتخاذ شده براساس تصمیماتی است که در جای دیگر اتخاذ شده است.
ریز ذرات اتم به فوریت میدانند که در جای دیگر چه تصمیمی اتخاذ شده است. مبنای استدلال فلسفهی کوانتوم آن است که همهی چیزهایی که در جهان، به ظاهر منفرد و مستقل به نظر میرسند، در واقع اجزایی از یک کلیت مستقل به شمار میروند.
تمامی اجزای عالم، ضمن اینکه در کار انفرادی خود از نقص و خطا عاری هستند، در همان زمان با ذرات دیگر و با کل کائنات هماهنگ و همنوا هستند و به فواصل زمانی احتیاجی ندارند.
بنابراین بر خلاف دیدگاه فیزیک نیوتنی (و آنچه به آن عادت داریم و یا بهتر بگویم منطقی فرض می کنیم) که در آن واقعیات (جهان ماده) مستقل از ما هستند؛ در فیزیک کوانتومی واقعیات وابسته به ما هستند.
در واقع بدون ذهن ناظر و فکر هیچ ذره ای و هیچ اتمی و هیچ جهان مادی وجود ندارد و واقعیت با فعالیت های ذهنی ما ساخته و پرداخته می شود.
اگر یک اتم مورد مشاهده قرار نگیرد، اتم به اندازه یک میلیاردم از یک میلیارد قسمت یک ثانیه طول می کشد تا گسترده شده و محو گردد. این گستردگی تا آن زمان ادامه می یابد که آن را مشاهده کنید. فیزیکدان ها این محو شدگی را عدم قطعیت می نامند.که انشتین نیز بسیار به آن پرداخت .
پس اصول فیزیک کوانتوم، به راحتی تاثیر افکار شما را بر ذرات جهان هستی توضیح می دهد. و بر همین اساس هست که ما می گوییم هر احتمالی غیر ممکن نیست.
همچنین درباره قانون جذب و رابطه دین وعلم در فیزیک کوانتوم (درهمتنیدگی کوانتومی) مشهورترین آزمایش در رابطه «آزمایش دو شکاف» نام دارد.
بر اساس آزمایش دو شکاف در فیزیک کوانتوم، به طور خلاصه، ذرات هنگامی که مورد مشاهده قرار میگیرند، به صورت متفاوتی رفتار میکنند. جالب است نه؟!!! اما واقعیت دارد. جالب تر هم خواهد شد زمانی که بدانید این تمام ماجرا نیست.
حال که اصول پایه فیزیک کوانتوم را مورد بررسی قرار دادیم، میتوانیم مفهوم درهمتنیدگی کوانتومی را برای شما مطرح کنیم که رابطۀ میان جسم در همتنیده را نشان میدهد.
هنگامی که درهمتنیدگی اتفاق میافتد، غیرممکن است که بتوان یک جسم را بدون در نظر گرفتن دیگری توصیف کرد . هر دو با یکدیگر مرتبط هستند .
حال اگر این دو جسم را در فاصلههای مختلفی از یکدیگر قرار دهیم فاصله دو سانتی متر یا به اندازۀ قطر کره زمین، فرقی ندارد. هنگامی که یک جسم تغییر کند، به طور همزمان جسم دیگر نیز دچار تغییر متناسب میشود.
آیا در کتاب های درسی خود به خاطر دارید که بیگبنگ (انفجار بزرگ در شکل گیری کره ی زمین) چگونه باعث شد همه چیز در کیهان به وجود آید؟ از آنجا که همه چیز با بیگبنگ به وجود آمد، همهچیز در هم تنیده آفریده شده است.
حالا شاید سوال کنید که این قوانین پیچیده فیزیکی چه ربطی به قانون جذب و رابطه دین وعلم دارد؟ خیلی ساده است. دقت کنید.
همهچیز در هستی به هم تنیده است و اگر ما بر یک چیز اثر بگذاریم، بر دیگری نیز اثر گذاشتهایم.
ما با استفاده از افکار خود، میتوانیم بر سایر چیزهایی که از طریق فکر با آنها در ارتباط هستیم، اثر بگذاریم.
بنابراین میتوانیم افراد، شرایط و اشیایی که میخواهیم را تحت تاثیر قرار دهیم .آیا این همان مفهوم قانون جذب نیست که فیزیک کوانتوم آن را به اثبات رساند .
درک منحصر به فرد و شخصی ما از واقعیت است که واقعیت را خلق میکند، ما آنچه که واقعی میپنداریم را به خود جذب میکنیم، زیرا بهترین راه برای باور کردن افکارمان این است که ذهن را متقاعد کنیم که فکر واقعی است.
در حقیقت همه هستی از ابتدای خلقت بر مبنای قانون جذب ایجاد شده و براساس آن به حیات خود به بهترین نحو ادامه داده است و ما انسان ها که خرد و دانش مان در مقابل خرد هستی بسیار ناچیز است باید برای دل سپردن به آن باید با هزاران دلیل آن را اثبات کنیم.
در آخر سخنم را با ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﺯ “ﻭﻟﻔﮕﺎﻧﮓ ﭘﺎﻭﻟﯽ” ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ که ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۴۵ ایراد شده است به پایان میرسانم .
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:
ﻫﯿﭻ ﺩﻭ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ.
ﭘﺎﻭﻟﯽ ﻣﺜﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:
ﺳﯿﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻫﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ . ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ “ﺍﺭﯾﮏ ….” .ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﻋﺪﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ، ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺁﻥ ﻋﺪﺩ ﺑﺰﺭﮒ ۲۳ ﺑﺎﺷﺪ. ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﺳﯿﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﺑﻠﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﺶ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺁﻥ ۲۳ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﯽ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺑﺮﻕ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻡ، ﺍﺯ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ﺍﺭﯾﮏ ﺭﺍ ﺍﺭﺗﻘﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺜﻼ ۲۶ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ﮐﻮﺍﻧﺘﻮﺍﻣﯽ ۲۶ ﺑﻮﺩﻩ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﺟﻬﺎﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺧﻮﺩ، ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ﭘﺎﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﻧﻮﺑﻞ ﻓﯿﺰﯾﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﺷﯿﺌﯽ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻭﺍﺟﺪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺖ.
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮﯼ رابطه دین وعلم :
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﮐﻮﭼﮏ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻭﻗﺘﯽ ما کار خیری می کنیم ﻭ ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ کار بدی انجام می دهیم ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﻫیم. ﻫﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ، ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺵ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﺨﻮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﻩ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ.ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﺪ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺩﯾﺪﯾﺪ، ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﺸﻮﯾﺪ؛ﭼﻮﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﯾﮕﺮ صد در صد ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺩﻳﺪ..ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﻃﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ. ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺯ ﭘﺲ ﮔﯿﺮﯾﺪ.ﺩﺭ ﮔﺴﺘﺮﻩ ﯼ ﮐﯿﻬﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ. ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ . ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻧﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻭﺻﻒ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﺑﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.

نویسنده و گوینده : محمدرضا تیموری
عشق و علاقه به رشد و موفقیت و رسیدن به سطح والای لیاقت ها را مهمترین اصل در رسیدن به خواسته ها می دانم
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.