هوگو و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید
ما قصد داریم مقاله هوگو و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید را به دو مدل متنی و صوتی برای راحتی کار شما عزیزان در اختیار تان قرار دهیم
امروز می خواهیم، مقاله هوگو و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید از سلسله آموزش های آموزش نویسندگی را مورد بررسی قرار دهیم
تاریخ نویسندگی، فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته است.
از پس هر فراز این قله و در پشت هر فرود این دره، نامهایی نهفته است که هرکدام برگی از هویت و شناسنامهی نویسندگی در سرتاسر جهان را رقم زندهاند.
مطالعهی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها، نمایی هرچند کوتاه و گذرا، اما عمیق و قابل تأمل به ما هدیه میکند.
در دل هر یک از کلمات آنان، گنجینهای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان، رازهایی برای نویسندگان.
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه وزندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیشازپیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشهای چند پی توشهی نویسندگی خود برداریم.
در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” ویکتور هوگو “، نویسندهی فرانسوی و از نامداران حوزهی ادبیات را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند.
زندگی نامه ویکتور هوگو
” ویکتور ماری هوگو ” پسر سوم ژوزف لئوپولد سیگیسبو هوگو، شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس پیرو سبک رمانتیسم فرانسوی در ۲۶ فوریهی سال ۱۸۰۲ در فرانسه چشم به جهان گشود.
او در کودکی تحت تأثیر و نفوذ بسیار شدید مادرش بود؛ به این دلیل که مادر وی بسیار متعصب و از طرفداران شاه بود و از سویی دیگر مکتب ولتر را بسیار موردتمجید قرار میداد.
بعد از مرگ مادر، علاقه و تحسین او نسبت به پدر برانگیخته شد. او روزهای کودکی را در کشورهای گوناگون گذراند.
او برای زمان اندکی در مادرید اسپانیا در کالج نجیب زادگان درس خواند و سپس در فرانسه زیر نظر معلم خصوصیاش به تحصیل علوم پرداخت.
وی در سال ۱۸۱۴ با دستور پدر وارد پانسیون کوردییر شد و تحصیلات ابتدایی را در آنجا به اتمام رساند.
او هم زمان با تحصیل و حجم انبوه منابع و اشتغال تحصیل، مطالعه و نگارش را رها نکرد. او آثار معاصران بهویژه “شاتوبریان” را میخواند و با ترجمهی اشعار “ویرژیل” سرودن را آغاز کرد.
اولین مجموعهی شعر (قصاید) او در سال ۱۸۲۲ و اولین رمان او (باک ژارگال) در سال ۱۸۲۶ منتشر شدند.
این آغاز طلوع یک نویسندهی بزرگ و یک شاعر جهانی بود.
دوران جوانی فرارسید و ویکتور با روحیهی لطیفی که داشت، عاشقی را تجربه کرد اما زندگی عاشقانهی ویکتور یک تراژدی عاشقانه است؛
او معشوقهاش را از کودکی میشناخت و صمیمیت خانوادههایشان باعث شده بود آنان با یکدیگر و در سایهی یک مهر مشترک بزرگ شوند.
معشوقهی دوران کودکی او آدل فوشه نام داشت.
مادر ویکتور مخالف ازدواج ویکتور با آدل بود و معتقد بود فرزندش باید با دختری از خانوادهای ثروتمندتر و والاتر ازلحاظ شرایط اجتماعی ازدواج کند و پدر آدل که از مخالفت خانوادهی ویکتور برای این ازدواج هراس داشت، نزد دخترش ویکتور را پسری تنپرور، مغرور و دمدمیمزاج خطاب میکرد
آنها در ۲۶ آوریل ۱۸۱۹ بهصورت آشکارا به یکدیگر ابراز علاقه کردند و وی سرانجام در سال ۱۸۲۲ با عشق اول و دوست و همبازی کودکیاش ازدواج کرد.
آدل از لحاظ فرهنگی عقبمانده بود و جز ظاهر زیبا ازنظر شخصیت، هوش، پوشش، سلیقه… چیزی برای گفتن نداشت.
او علاقهای به شعر و ادبیات نداشت و به نبوغ و دستاوردهای ویکتور بهعنوان ارزش مالی نگاه میکرد.
آنان سه پسر و دو دختر داشتند؛ دختر بزرگ او در سال ۱۸۲۴ به دنیا آمد و در ۱۹ سالگی در حادثهی قایقسواری رودخانه سن غرق شد و دختر کوچکش در طی عشقی نافرجام به افسر ارتش نیروی دریایی به بیماری روانی مبتلا گشت.
ویکتور همچنین به دلیل مبارزات بیامان خود در جنبش سوسیالیستی سالهای بسیاری را در تبعید گذراند.
زندگی پرفراز و نشیب ویکتور هوگو نهایتاً سرانجامی دردناک داشت، او سرانجام در ۸۳ سالگی و در ۲۲ مه ۱۸۸۵، در حالی بهشدت وخیم و روحیهای بهشدت آزرده از صعبترین روزهای زندگی درگذشت.
اما مرگ وی هیچ از ارزش و اعتبار او نزد مردمان فرانسه کم نکرد و همزمان با مرگ او مردم فرانسه در یک سوگ ملی به ماتم نشستند و روایتشده است که در مراسم مرگ او، دو میلیون نفر حضور داشتند.
ویکتور از مفاخری بود که جهان آن را فراموش نخواهد کرد.
آثار ویکتور هوگو
ویکتور هوگو علاوه بر فعالیت هایش در داستان نویسی ، شاعر بزرگی نیز بوده است.
شاید کمتر کسی با این حوزه از زندگی او آگاه بوده باشد اما او یکی از نام آوران حوزه ی شعر در مکتب رومانتیسم نیز بوده است.
در ذیل فهرستی از آثار او را خواهید خواند که به شرح آنان در ادامه خواهیم پرداخت:
رمانها ویکتور هوگو
بینوایان
گوژپشت نتردام
آخرین روزهای یک محکوم به اعدام
کارگران دریا
کلود ولگرد
مردی که میخندد
نود و سه
ریبلاس
برگهای خزان
روح انسان
نغمات شفق
در ادامه با چند رمان ویکتور هوگو آشنا میشویم که احتمالاً نام آنها را کمتر شنیدهاید و با آنها آشنایی کمتری دارید.
آشنایی با رمان آخرین روزهای یک محکوم به اعدام
“آخرین روزهای یک محکوم به اعدام” از معدود رمانهای ویکتور هوگو به شمار میآید که عده زیادی در ایران با آن آشنا نیستند. نخستین انتشار این کتاب در سال هزار و هشتصد و بیست و نه میلادی بود. همان طور که از نام این رمان مشخص است، هوگو در این کتاب تصورات خویش را از سوی فردی بیان میکند که به مرگ محکوم شده است. این رمان را میتوان از مهمترین آثار ادبی جهان دانست که نقش ویژهای در کاهش نرخ اعدام داشته است.
اولین و مهمترین عامل نوشته شدن این کتاب را میتوان رویارویی هوگو با گیوتین دانست کهدر آن زمان، ابزار اعدام فرانسه بود. یکی از درد و رنجهای هوگو در آن زمان این بود که چرا باید چنین ابزار وحشتناکی در اختیار جامعه قرار بگیرد تا افراد بتوانند به راحتی مخالفان خود را اعدام کنند.
همین امر موجب شد تا وی دست به نوشتن رمان “آخرین روزهای یک محکوم به اعدام” بزند. این رمان از جمله رمانهایی است که هوگو نوشتن آنها را به سرعت به پایان رساند. این داستان دو سال پس از ارائه اولیه نسخه در فرانسه دوباره اصلاح شد و در سال هزار و هشتصد و سی و دو میلادی مجدداً تجدید چاپ شد.
رنجبران دریا
“رنجبران دریا” یا “زحمتکشان دریا” یکی دیگر از رمانهای مشهور ویکتور هوگو به شمار میآید. بسیاری از منتقدان کتب جهان این اثر را همرده با آثاری همچون بینوایان میدانند و بسیار از آن ستایش میکنند. داستان کلی کتاب در مورد ازدواج، ترس و آرزوی وصال است. شخصیتهای این رمان نیز همانند شخصیتهای کتاب بینوایان هر کدام دارای قصه مختص به خود هستند.
این رمان از جمله معدود رمانهای آقای هوگو محسوب میشود که پایانی تراژیک دارد؛ بنابراین، اگر به دنبال یک داستان یا رمان فرانسوی با چنین پایانی هستید، کتاب “رنجبران دریا” انتخاب مناسبی برای شما است. این کتاب با ترجمههای مختلفی در کشورمان منتشر شده است که علاقهمندان میتوانند آن را خریداری کنند.
کلود ولگرد
اگر بخواهیم به یکی دیگر از داستانهای جذاب ویکتور هوگو اشاره کنیم، قطعاً باید نامی از داستان “کلود ولگرد” ببریم. شایان ذکر است که این داستان از جمله داستانهای کوتاه منتشر شده توسط آقای هوگو بوده و به همین دلیل، دارای محبوبیت خاصی است.
داستان در مورد فردی به نام کلود است. کلود به دلیل فقر و تنگدستی در جامعه آن زمان فرانسه، توانایی یافتن غذای مناسب برای خود را ندارد و به همین دلیل، مجبور میشود تا به دزدی از مکانهای مختلف روی بیاورد. پس از مدتی، دستگیر میشود و به زندان میافتد.
کلود در زندان با فردی آشنا میشود که دست به تقسیم غذا با او میزند. ادامه داستان “کلود ولگرد” در مورد آشنایی این دو فرد و نحوه برخورد رئیس زندان با آنها است. “کلود ولگرد” یک داستان کوتاه عالی برای طرفداران ادبیات فرانسه به شمار میآید و همانند سایر آثار ویکتور هوگو به زبان فارسی ترجمه شده است.
تاریخ نشر این کتاب در کشور فرانسه به سال هزار و سیصد و سی و چهار بازمیگردد. کتاب مذکور در سال هزار و سیصد و هفده در ایرن به چاپ رسید و به محبوبیت بسیار زیادی در کشورمان دست یافت. این کتاب هنوز هم تجدید چاپ میشود.
شعر ها ویکتور هوگو
شرقی ها
هنر پدربزرگ بودن
نمایشنامه ها ویکتور هوگو
نمایشنامه ها ویکتور هوگو
کرامول
آمی روبسار
ارنانی
ماریون دلورم
شاه تفریح میکند
لوکرس بورژیا
ماری تودور
آنژلو
اسمرالدا
ریبلاس
توامان
بورگراوها
تورکه مادا
تئاتر در هوای آزاد
نمایشنامه ها ویکتور هوگو
مروری بر آثار و اندیشه ها
اگر نگاهی ژرف به زندگی و آثار ویکتور هوگو داشته باشیم در مییابیم که تمامی آثار او دارای لایههای عمیقی از معانی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هستند و به همین دلیل نیز عمدهی آثار وی در زمان انتشار از اقبال فوقالعادهای برخوردار بودند.
ویکتور هوگو یک قهرمان و نویسندهی ملی برای فرانسه محسوب میشد و از او در تاریخ فرانسه بهعنوان شناسنامهی ادبیات فرانسه یاد میکنند.
او در طرحریزی رمان رمانتیسم فرانسه بسیار تلاشها کرد و از سویی دیگر به رواج مسائل فرهنگی و اخلاقی در فرانسه دست زد.
او نه تنها یک نویسنده بلکه یک آموزگار فرهنگی بزرگ نیز بود.
رمان بینوایان و مردی که میخندد، آشناترین آثار وی در جهان است و بینوایان الهامبخش آثار بزرگی در ادبیات، سینما و تئاتر گشته است.
بسیاری از منتقدین و دانشمندان حوزهی ادبیات معتقدند که بینوایان تجلی تمامی افکار ویکتور هوگو در تمام سالیان زندگیاش است.
او بر تمامی گذرهای فکری، سیاسی و اعتقادات مذهبی و فراملیتی خود، در بینوایان پلی زده و آن را به منسجمترین شکل ممکن روایت کرده است.
یکی از ویژگیهای بزرگ رمان بینوایان، پیوند دادن شخصیتهای داستانی با افکار و عقاید تاریخ فرانسه است.
این امر به دو صورت انجامشده است.
نخست آنکه هر شخصیت بهعنوان یک نماد در جامعهی فرانسه تصویر شده است و صورت دوم آنکه هر شخصیت از جوانب مختلف با جامعهی تاریخی و اجتماعی فرانسه گرهخورده است.
این امر واضحی است که ویکتور هوگو یکی از مبارزان سرسخت ظلمهای اجتماعی بوده است و در این راه نیز طعم تلخ تبعید را چشیده است.
او در بینوایان و در اکثر آثاری که به تصویر میکشید، درونمایه ظلم و خفقان جامعه را با دیدگاهی ادبی به رشتهی تحریر میکشاند.
او دربینوایان، “کوزت” را به صحنهی ادبیات وارد کرد.
کوزتی که ابتدا به امر یک شخصیت داستانی بود اما درگذر سالها تبدیل به یک نماد آزادیخواهی گشت.
از سوی دیگر باید به مسئلهای دیگر اشارهکنیم و آن تقابل اتفاقات زندگی در رمانها و آثار ویکتور هوگو است.
او در آثار خود چه از بینوایان و چه در سایر آثار خود نظیر مردی که میخندد، کارگران دریا و …، جامعه را از یک بعد نگاه نکرده است.
او معتقد بود زندگی جمعی انسان بهتماممعنا یک زندگی چندوجهی است.
او در بینوایان سیاست را کنار عشق، مبارزات و خون تعریف میکند و هیچگاه این چند عنصر را از خود و از داستان خود دور نمیبیند.
سوی دیگر ماجرای نویسندگی ویکتور هوگو، شعرهای او است.
شعرهای او درونمایه بسیار قوی داشتند.
او از فراز و پست زندگی خود بسیار در شعرهایش یادکرده است.
اگر به سیر زندگانی ویکتور هوگو نگاه کنیم در مییابیم که او آدمی بسیار رنجدیده و زخمدیده است.
او در بازههای مختلفی از زمان با چالشهای گوناگونی روبرو بوده است.
از مرگ مادر تا چالشهای عشقی همه را پشت سر گذاشته است.
او در حوزهی نوشتن نیز بسیار مظلوم واقعشده است. او در همه حال، رنجهای تبعید را به دوش میکشید و با مبارزات سخت آن زمان علیه امپراتوری ناپلئون بهسختی میجنگید.
اما عنصر شاعرانگی او مرهمی بر التهابات درونی او بوده است.
او بارها در آثار خود به دو تأثیر شعر اشارهکرده است و شعر را از دو جهت آموزنده دیده است.
نخست آنکه شعر فریاد درونی شاعر در جهت همصدا شدن با بشریت و تاریخ است.
او شعر را برخلاف همعصران خود مفهومی پرمغز میدید.
هم عصران او از شعر بهعنوان تفنن و در جهت بیان احساسات شاعرانه و بقولی سرگرم کردن مخاطب میدیدند، اما ویکتور هوگو شعر را در جهت همآواز شدن با صدای تاریخ ارزشمند میدید.
او تلاش بسیاری کرد تا که مفهوم شعر را به رنجهای دنیایی، امید، عشق و مبارزات سیاسی و آگاهی بخشانه ی خود گره بزند و در این کار نیز کم یا بیش بسیار موفق بود.
دومین نکتهای که ویکتور هوگو بسیار به آن معتقد بود، ذکر این نکته بود که شعر مانند یک آموزگار اجتماعی عمل میکند و وجود آن در اجتماع بهمثابه یک مصلح و یک التیامبخش در حوزهی روابط انسانی عمل میکند.
ویکتور هوگو فردی سراسر شور و عشق بود و اگرچه رنج تبعید و سختیهای زندگی او را از پا درآورد، اما این امور هیچگاه به شان و شخصیت هنری او صدمه نزد و او همچنان بلندپایهترین رماننویس قرون است.
صدای او همچنان تازگی و طراوت دارد و نویسندگان مختلفی نیز از او الهام میگیرند.
یقیناً تأثیر او را میتوان درجاهای متفاوتی دید.
بیش از ۱۰۰ اثر سینمایی و بیش از هزاران شب اجرای تئاتر که همگی از آثار او الهام گرفتهاند، نشان از این زندگی هنری و ادبی گرانبها دارد.
اینجا مطلب بهتری است
در ذیل بخش هایی از کتاب بینوایان را می خوانیم :
” ما پادشاه را کشتیم، و تلاشمان بر آن بود که دنیا را تغییر بدهیم. حال تنها چیزی که گیرمان آمده، یک پادشاه جدید است که از قبلی بهتر نیست. اینجا سرزمینی ست که برای آزادی جنگیدیم ولی حالا برای نان می جنگیم. نکته ی عدالت این است که همه وقتی برابر می شوند که مُرده اند…”
” حقیقتا کسی که فقط بینوایی یک مرد را دیده است. هیچ ندیده است. باید بینوایی زن را ببیند ؛ کسی که فقط بینوایی یک زن را دیده است او هم هیچ ندیده است. باید بینوایی یک کودک را مشاهده کند…و به راستی بینوایی چیست؟ … گاهی کار ، فقر و بیچارگی به مرحله ای می رسد که رشته ها و پیوندها را می گسلد. این مرحله ای است که تیره بختان و سیاه کاران چون به اینجا می رسند ، فارغ از فقر و بدبختی هاشان به هم می آمیزند و در یک کلمه ی شوم شریک یکدیگر می شوند. این کلمه” بینوایان” است.این تنها سهم مشترک آنان از زندگی است.”
دوست دارید نویسنده شوید ؟
میکرودوره نویسندگی خلاق
صفر تا صد نویسندگی ۱۵ساعت آموزش تخصصی در حوزه نویسندگی
نویسنده : محمدرضا تیموری
عشق و علاقه به رشد و موفقیت و رسیدن به سطح والای لیاقت ها را مهمترین اصل در رسیدن به خواسته ها می دانم
خوشمان امد
درود
سپاس