مروری بر زندگینامه مصطفی رحماندوست ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

مصطفی رحماندوست و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید
ما قصد داریم مقاله مصطفی رحماندوست و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید را به دو مدل متنی و صوتی برای راحتی کار شما عزیزان در اختیار تان قرار دهیم
در این بخش از زندگینامه نویسندگان آشنا می شویم با نویسنده زیر :
مصطفی رحماندوست و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید
تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند.در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان.قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم.در این برهه از زمان، دفتر زندگانی “مصطفی رحماندوست ” ، نویسنده و شاعر ایرانی و خالق کتاب “آسمان هم خندید” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند.
زندگی نامه
مصطفی رحماندوست، شاعر، قصه نویس و مترجم کتابهای کودکان و نوجوانان، اول تیر سال ۱۳۲۹ در همدان چشم به جهان گشود. دوران کودکی و نوجونی اش در یک انزوای ادبی گذشت. او در این باب می گوید:
” كلاس پنجم دبستان بودم كه فهميدم ميتوانم شعر بگويم. بعد از نيمه شبي از خواب بيدارم كردند كه به حمام برويم. هفتهاي يك بار شبها به حمام ميرفتيم، چون حمام محلّه ما روزها زنانه بود. بوق حمام را كه ميزدند از خواب بيدارمان ميكردند و با چشمهاي خوابآلوده كوچههاي تاريك را بقچه به بغل پشت سر ميگذاشتيم تا به حمام برسيم. در حمام كار ما بچهها كمك كردن به بزرگترها بود: سرِ يكي آب ميريختيم، پشت آن يكي را كيسه ميكشيديم وآن شب هم به دستور پدر، مشغول كمك كردن به بندهِ خدايي بودم كه بسيار ضعيف و لاغر بود. پوست و استخواني بود و ستون فقراتش را ميشد شمرد. تعجب كردم. علت لاغري پيش از حدش را پرسيدم. از روزگار ناليد و بيماري طولاني و اين كه مسافر است و بايد به شهرش برگردد. آمده بود تا تن و بدني بشويد. به خانه كه برگشتم نتوانستم بخوابم. سعي كردم شرح رنج آن بندهِ خدا را بنويسم. نوشتم:
بود مسافر يكي اندر به راه
توشه كم راه فزون بيپناه
و همينطوري ادامه دادم و فردا، سر كلاس خواندم و معلم گفت كه تو شاعري و اين كه نوشتهاي شعر است.” . استعداد رحماندوست در حوزه ی شاعری از همان دوران کودکی و نوجوانی آشکار گشت. او از دوران کودکی به یادگیری شعرهای بزرگان ادبیات پارسی می پرداخته است و آن ها را از بر می کرده است و با آن ها دنیای خودش را می ساخته است : ” خستين شعرهاييكه حفظ كردم، شعرهاي مثنوي مولوي بود. مرحوم مادرم گاه و بيگاه قصههاي مثنوي را زمزمه ميكردند. نيم دانگ صدايي داشتند و براي دل خودشان مثنوي را كه در مدرسه كودكي و در خانهِ پدر آموخته بودند، از حفظ ميخواندند. من عاشق زمزمههاي گرم مادر بودم. وقتي به كارِ خانه مشغول بودند و مثنوي هم ميخواندند، سكوت ميكردم و سراپا گوش ميشدم كه جام وجودم را از شراب پرعاطفه و گرم شعرهايي كه ميخواندند لبريز كنم.”
وی پس از اخذ مدرک کارشناسی خود در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، به عنوان کارشناس کتابهای خطی در کتابخانه مجلس فعالیت خود را آغاز کرد.رحماندوست پس از سال ۱۳۵۷ با عنوان مدیر مرکز نشریات کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان مشغول به کار شد.از آن پس تا به امروز در سمت مدیر برنامه کودک سیما، سردبیر نشریه پویا، مدیر مسئول نشریات رشد، مدیر کل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی، سردبیر رشد دانشآموز، سردبیرسروش کودکان و داور جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان (اصفهان) فعالیت کرده است. او در این باب در زندگی نامه ی خود نوشت خود می گوید : ” مروزه 30 سال است كه بدون وقفه براي بچهها كار ميكنم. هر شغلي را هم كه پذيرفتهام، به ادبيات كودكان و نوجوانان ربط داشته است.حتي سه سالي كه اشتباه كردم و مدير كل دفتر فعاليتها و مجامع فرهنگي شدم، شرح وظيفهِ دفتر را عوض كردم و به انتقال ادبيات برگزيدهِ كودكان و نوجوانان ايران به زبانهاي ديگر كمر بستم. عضو هيأتهاي داوري كتاب سال، جشنوارههاي كتاب و مطبوعات كودكان، عضو هيأت هاي داورانكتاب سال، جشنوارههاي بينالمللي فيلم كودكان، عضو شوراي موسيقي كودكان و… بودهام. كارهاي اجرايي بسيار را پذيرفتهام كه ظاهراً مرا از توجه به نوشتن و سرودن بازداشتهاند. دوستانم هميشه اين موضوع را به من تذكر دادهاند، اما از پذيرش آن همه كار اجرايي توانفرسا با مديراني كه نوعاً هم اهل هنر و فرهنگ نبودهاند، پشيمان نيستم، چرا كه تمام كارهاي اجرايي من هم در مسير اعتبار بخشي به ادبيات كودكان و نوجوانان و فهماندن اهميت بچهها بوده است.”. از او بیش از ۱۱۶ اثر به صورت مجموعه داستان و مجموعه شعر برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است.رحماندوست به مدت سه سال مدیر کل دفتر مجامع و فعالیتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است.وی علاوه بر این، مدرس داستان نویسی و ادبیات کودکان و نوجوانان در دانشگاهها نیز بوده است.او هم اکنون به تدریس داستان نویسی و ادبیات کودکان و نوجوانان مشغول است و به عنوان مسئول بخش کتابهای خارجی کودکان و نوجوانان در کتابخانه ملی فعالیت میکند.
شما می توانید زندگی نامه مصطفی رحماندوست را کامل بخوانید
آثار
- ۲ پر ۲ پر ۴ پر
- آسمان هم خندید
- ترانههای نوازش
- بازی شیرین است
- درسی برای گنجشک
- توپ در تاریکی
- بچهها را دوست دارم
- مرغ قشنگ تپلی
- پرنده گفت: به!به!
- صدای ساز میآید
- خروس غصه خورد
- زیبا تر از بهار
- فرهنگ آسان: دانشنامه ویژه کودکان و نوجوانان
- فرهنگ ضربالمثلها: مجموعهای ارزشمند از ضربالمثلهای ایرانی
- ترانههای نوازش: شامل مجموعهای از لالاییها که از آن میان «لالایی عاشورا» بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
- مجموعه شعرهای «قصه پنج انگشت» و «بازی با انگشتها» که ریشه در ادبیات فولکلورایران دارد و تعدادی از اشعار این مجموعه به زبان سوئدی نیز ترجمه شدهاست.
- صدای جیک جیک آمد
مروری بر آثار و اندیشه ها
مصطفی رحماندوست چهره ی نام آشنای ادبیات کودک و نوجوان و پدر شعر کودک ایران است. رحماندوست یکی از بنیان گذاران قصه نویسی کودک در ایران است و در این باب تلاش های فراوانی برای رشد ادبیات کودک و نوجوان در ایران داشته است.رحماندوست ، نویسنده ای است که بیش از سه نسل از کودکان و نوجوانان این سرزمین با شعرهایش زندگی کرده اند و آن ها را بارها زیر لب زمزمه کرده اند ودر کلاس های درس از آن صحبت به میان آورده اند. رحماندوست از آن جهت یکی از بزرگان ادبیات کودک و نوجوان محسوب می شود که او ضمن سرودن اشعار و یا پرداختن به قصه های کودک و نوجوان اهداف دیگری را نیز دنبال می کند که هر کدام گامی بزرگ در جهت توسعه ی فرهنگی ایران است.او در اشعارش تنها به بعد کودکانه بودن اشعار و یا خیال انگیز بودن آن برای مخاطبین خود یعنی کودکان و نوجوانان نمی اندیشد. بلکه او فردی است که در هر زمان و بسته به شرایط و مقتضیات روز ، در دل اشعار زیبای خود ، مقوله ی فرهنگ سازی را نیز گنجانده و آن را به مستقیم ترین شکل ممکن و در زیباترین قالب های ادبی به کودکان هدیه می کند. او در باب فضیلت های کتابخوانی ، طبیعت ، مهربانی ، مراقبت از پدر و مادر و …. شعرهای بسیاری گفته است و هر کدام از شعرهایش به گونه ای جریان ساز در زمینه ی ادبیات کودک و نوجوان بوده است.رحماندوست ، سالها تلاش کرد تا که کودکان این سرزمین ، بهترین بستر رشد مطالعاتی را در اختیار داشته باشند و از این رو سعی کرد در تمامی اوقاتی که مسئولیتی بر دوش داشت ، بهترین برنامه ها ، کتاب ها و منابع آموزشی و پژوهشی را برای کودکان و نوجوانان فراهم کند. او علاوه بر نویسندگی ، مسئولیت های فرهنگی بسیاری داشته است و در هر کدام از مسئولیت هایش نیز کارنامه ی درخشانی داشته است.اما بزرگترین خدمتی که او به کودکان و نوجوانان کرده است ، نگارش دانشنامه هایی برای کودکان و نوجوانان و همچنین نگارش و سردبیری مجلات رشد بوده است که به طور مرتب به دست نوجوانان و کودکان می رسیده است و به لحاظ محتوا یکی از برجسته ترین مجلات کودکان و نوجوانان در ایران بوده است.
در ادامه شعری از شعرهای مشهور او را با هم مطالعه می کنیم :
“انار”
صد دانه یاقوت دسته به دسته
با نظم و ترتیب یک جا نشسته
هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان
قلب سفیدی در سینه آن
یاقوتها را پیچیده با هم
در پوششی نرم پروردگارم
هم ترش و شیرین هم آب دار است
سرخ است و زیبا نامش انار است
شما می توانید فهرست آثار مصطفی رحماندوست را کامل بخوانید
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی حرف نداره واقعا لذت میبرم
متشکرم
خواهش می کنم
خود چیزی بود که دنبالش میگشتم عالی بود درود بر شما