مروری بر زندگینامه شارل فردینان راموز ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش
شارل فردینان راموز ، از برجسته ترین شاعران و نویسندگان سوئیسی به تاریخ ، 24 سپتامبر 1878 در لوزان سوئیس دیده به جهان گشود .
او هر چند که سوئیسی بود اما اکثر اشعار و کارهای ادبیش به زبان فرانسوی نگاشته شده است. راموز در منطقه وو نزدیک لوزان و در خانواده ای متوسط و تهیدست زاده شد .
تحصیلات خود را در رشته ادبیات در دانشگاه لوزان بپایان رساند و پس از مدتی کوتاه تدریس در دبیرستانها ،
به بهانه دریافت درجه دکتری در ادبیات به پاریس رفت و دوازده سال آنجا ماند و آثار گوناگونی انتشار داد .
اولین دیوانش به نام دهکده کوچک در ۱۹۰۳ منتشر شد و رمان آلین در ۱۹۰۵ دیگر اثری بود که از وی به انتشار در آمد و روانه بازار کتاب شد .
از این تاریخ دوره نویسندگی راموز آغاز می شود و تسلط هنريش گسترش می یابد. از جمله آثار او در این دوره کیفیت های زندگی و ژان لوک ستمدیده است
با شیوه و اندیشه خاص راموز که بسیار استادانه به تصویر کشیده شده است. ژان لوک هیزم شکن ستمدیده ای است که از زنش خیانت دیده و زندگیش پایان غم انگیزی می یابد .
داستان با زبانی متناسب و لحنی روستائی نوشته شده و راموز را نویسنده ای واقع بین معرفی کرده است. راموز تا ۱۹۱۴ چندین رمان منتشر کرد که توفیقی نسبی یافت.
در آغاز جنگ جهانی اول پاریس را ترک کرد و به سوئیس بازگشت . ابتدا در کنار دریاچه لمان و پس از آن در زادگاهش اقامت گزید که تا آخر عمر آنجا ماند .
در۱۹۱۶ با همکاری چند تن از دوستان مجله “کایه وو دوا” را انتشار داد و در آن اصول ادراک خود را در باره زیبایی شناسی عرضه کرد .
کتاب در درمان بیماری ها ، راموز نیروهای نهفته در وجود آدمی را که امکان ظهور می یابد، نشان میدهد و درمان قلب را بر مداوای جسم مقدم می شمارد .
مرحله دوم زندگی ادبی راموز از سال پس از جنگ جهانی اول تا ۱۹۲۵ ادامه دارد که در آن فکر و روحش سخت تحت تاثیر وقایع جنگ قرار گرفته است .
کتاب بهار بزرگ که ابتدا در مجله کایه وو دوا در لوزان انتشار یافت، کوشش نویسنده را در تفهیم دو حادثه بزرگ زمان، یعنی جنگی و انقلاب روسیه نشان میدهد که نوعی کلید هنر راموز بشمار می آید .
پس از آن طبع رؤیائی و خیال انگیز و ذهن سرشار از الهامات ادبی و هنر توصیف اش در تصویر زندگی ساده و ابتدائی نمودار می گردد . رمان شادی در آسمان ، بیشتر جنبه تخیلی دارد و راموز در آن رستاخیز جسم در روستای آلپ را تجسم می دهد و در پرده نقاشی کوچکی وضع روستا را در ضمن حادثه ای پیش چشم می گذارد که به سبب سادگی و تازگی تصویر ها، بسیار بدیع و جالب توجه جلوه می کند .
هر يک از ساکنان قریه که به تازگی در گذشته است، بار دیگر زنده می شود و نوحه و زاری به آواز شادی مبدل می گردد، چنانکه گوئی گذشته و آینده ای در میان نیست و تنها چیزی که وجود دارد سکون حال است .
رمان ترس بزرگ در کوه نشانه ای از ناتورالیسم غم انگیزی است که غالب آثار راموز را در بر دارد. آثار راموز از ۱۹۲۴ به بعد خواننده فراوان یافت و در پاریس به وسیله مؤسسة انتشاراتی گراسه به مردم معرفی شد و به وضع دشوار مالی راموز سر و سامانی داد .
از آن پس همینکه کتابی از وی منتشر می شد، به چند زبان ترجمه می گردید. از ۱۹۲۶ سومین و آخرین مرحله در زندگی ادبی راموز آغاز می شود و به تعادل تازه ای در شیوه نگارش که به سبک کلاسیک نزديک است، می گراید .
جمله آثار این دوره این رمانهاست: زیبایی بر روی خاک و سکه ی تقلبی که همگی به طرز استادانه ای به رشته ی تحریر در آمده بودند. سکه ی تقلبی داستان زندگی مردی که منعکس کننده وضع روحی شاعر است، یعنی کسی که در آزادی و بی نیازی است، مردی که به راز گنجینه ای موروثی در قله کوهی دست می یابد، آن را مالک می شود و خود را آزاد و از همه برتر می بیند، اما به تدریج گنجینه موجب زحمت میشود و در واقع آزادی را از او می گیرد و نتیجه آن میشود که مرد همه چیز خود را در راه عظمت رویایی اش فدا کند .
قامت مرد ، نظرهای اجتماعی راموز را بیان می کند و پسر بچه اهل ساروا که دیگر کتاب اوست ، ادراک غانی زیبایی شناسی او را در بر دارد .
زیبائی واقعی، طبیعی، خالص و جاودانی که کاملا قابل لمس و درک است، اما نه به وسيله بشر روشنفکر و با فرهنگ، بلکه به وسیله روستائی ساده و جوانی که به سبب ناکامی در عشق مرتکب قتل می گردد و پس از آن خود را در دریاچه ای غرق می کند، با اطمینان به این که فقط در عمق آبها می تواند انعکاسی از رویاهای زیبای خود را بدست آورد، چیزی که بر روی خاک نتوانسته بود بدست بیاورد .
راموز در حاشیه آثار داستانی، نوشته های تحقیقی گوناگون نیز انتشار داده است. در کتاب نیاز به عظمت ، عالم علم اخلاق معرفی می شود و یادداشتهای روزانه که میان سالهای ۱۸۹۶ و ۱۹۴۷ نوشته شده، از آثار معروف وی بشمار آمده است. نامه ها پس از مرگ راموز در دو جلد در ۱۹۵۶ انتشار یافت و آثار کامل او در ۱۹۴۱ بچاپ رسید .
راموز برای استراوینکی آهنگساز معروف، دفترچه شعری ساخت که با زیباترین آهنگهای او همراه شده است. راموز نویسنده کم تحرکی بود ، بیشتر عمر را در زادگاهش گذراند و در همین منطقه بود که بدون اینکه تاخیری بین کارش بیافتد به فراهم آوردن داستانها و آثار اخلاقی می پرداخت .
راموز را پس از ژان ژاک روسو نیرومندترین و مبتکرترین نویسنده سوئیسی میدانند و اگر چه منطقه کوچکی و قلمرو معینی از کشور سوئیس مورد مطالعه و مشاهدة وی قرار گرفته بود، نمی توان او را نویسنده ای محلی نامید، او از این حد پا فراتر می نهد و با بینشی وسیع با همه گونه زندگی و عواطف رابطه نزديک برقرار می سازد .
سبک انشای راموز از نوع صرف و نحو سنتی و رسمی کشورش دور است. او با بی پروائی شیوه محاوره را با همه ناهمواری ها برای بیان داستان ها انتخاب کرده است، یعنی مکالمه طبیعی و جاری همشهری هایش را ، گر چه این شیوه مورد خرده گیری فراوان قرار گرفته، باید گفت که راموز زبان را انعطاف پذیر ساخته تا بتواند آن را با موضوعهای مورد علاقه اش مانند مناظر و موجودات گوناگون عالم خلقت متناسب و سازگار سازد .
راموز از شهرتی عظیم برخوردار و از معروفترین نویسندگان سوئیسی فرانسوی زبان شناخته شد. نفوذ وی بر رمان روستائی انکار ناپذیر است.وی به تاریخ 23 می 1947 برای همیشه دیده از جهان فرو بست .
آثار شارل فردینان راموز
- دهکده کوچک
- آلین
- کیفیتهای زندگی
- ژان لوک ستمدیده
- بهار بزرگ
- درمان بیماریها
- شادی در آسمان
- ترس بزرگ در کوه
- زیبائی به روی خاک
- فارینه یا سکته قلبی
- قامت مرد
- پسربچه اهل ساووا
- نیاز به عظمت
- یادداشتهای روزانه
- نامهها
- آدم و حوا
مروری بر آثار شارل فردینان راموز
هنگامی که نام شارل راموز به میان می آید ، چندین نکته در ذهن می آید که گفتنش خالی از لطف نیست. نخست آنکه برای رسیدن به دانش نویسندگی ، لزومی ندارد که شما حتما به همه ی جنبه های پنهان و راز گونه ی زبان خودتان تسلط داشته باشید. بلکه شما تنها نیاز به یادگیری بیانی برای سخن گفتن دارید.
شارل در تمام طول کارهای ادبی اش ، با اینکه زبان مادری اش سوئیسی بود ، اما تمام کارهایش را به زبان فرانسه نوشته است. در واقع او توانسته است راهی برای بیان خوب داستانی در زبان فرانسه پیدا کند و با همه ی خلل هایی که به صورت دستوری و لغوی در کارهایش است ، شاهکارهای ادبی بسیاری تولید کند.
این دقیقا برگ برنده ی یک نویسنده است که می تواند با ذهن باز ، حتی با دانش کم زبانی ، بهترین مفاهیم را تولید کند. پس بیشتر از این که به فرم در یک رمان اهمیت بدهید ، روی محتوا کار کنید. اما بعد ، مسئله نگرش او به هستی است. شارل راموز را باید بیشتر یک نویسنده ی اجتماعی عاشق پیشه دانست. تمام داستان هایی که او می نویسند جنبه ی زندگی اجتماعی دارد و عشق در آن ها حرف می زند و با خواننده گفتگو می کند.
البته نباید این قضیه را نیز فراموش کنیم که وی برای دریافت مدرک دکترایش به فرانسه و پاریس آمد و این قضیه به طور کل بر روی افکارش تاثیر گذاشت. در واقع او در جغرافیایی دست به قلم میشد که عشق را می شد در هر کوچه ای صدا زد و عاشقان را می شد در هر خیابانی دست در دست هم دید. اما بعد دیگر ویژگی رمان های او به تصویر کشیدن استادانه ی زندگی روستایی است.
او گویی میدانست که چگونه بنویسد و چگونه قلمش را بر روی کاغذ بچرخاند که صفای زندگی روستایی در آن منعکس شود ، از این رو توانسته است آثار بسیار گران بهایی در حوزه ی ادبیات روستایی فراهم بیاورد. در ادامه بد نیست بخشی از کتاب او را که به نام شادی در آسمان معروف است را مطالعه کنیم و با سبک و سیاق نوشتن او نیز بیش از پیش آشنا شویم :
- به یاد بیاورید، به خاطر آنکه یخبندان میشد یا باران زیاد میآمد یا به قدر کافی نمیآمد، هیچ وقت هیچ چیز به قدری که باید نبود، آن وقت تلاش میکردیم تا نمیریم… بعد با این حال باید میمردیم. چه فریبی!… حتی آنچه خوب بود هم گولمیزد… چون هیچ چیز تا آخر خوب نبود. مزه شراب را به یاد بیاور… درست همان لحظه که شروع به احساس آن میکردیم از میان میرفت؛ به چنگتان میآمد و بعد دور میشد. هرگز از نوشیدن چیزی نمیفهمیدیم و در همان حال باید دوباره مینوشیدیم. باز باید شروع به نوشیدن میکردیم و دوباره مزه از ما میگریخت بی آنکه بتوانیم آن را دریابیم در حالی که بیهوده به دنبال آن بودیم و همه چیز مثل شراب بود چون هیچ چیز کامل نبود، هیچ چیز برای ما تمام نبود، هیچ چیز را نمیتوانستیم بهطور قطع حفظ کنیم.
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاهتان را بنویسید