مروری بر زندگینامه جوزف برودسکی ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_textblock textblock_styling_align=” textblock_styling=” textblock_styling_gap=” textblock_styling_mobile=” size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
جوزف برودسکی
جوزف برودسکی ، شاعر به نام و مشهور روسی ، به تاریخ 24 می 1940 در لنین گراد جماهیر شوروی دیده به جهان گشود .
جوزف برودسکی یکی از صاحب سبک ترین شاعران تاریخ ادبیات جهان است و به پاس فعالیت های ادبی خویش نیز برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات شده است .
جوزف برودسکی علاوه بر شعر و شاعری بسیار نویسنده ی قوی ای نیز می باشد و مقالات شاخصی در زمینه ی شعر و ادبیات روسیه دارد و همچنین به نقد کارهای ادبی بسیاری نیز مشغول بوده است .
او در جامعه ای زاده شد که خفقان بر تمام وجوه زندگی آن ها حاکم بود . در واقع دولت جماهیر شوروی کاری با مردم کرده بود که برای نفس کشیدن نیز با ترس روبرو بودند. همین مسئله باعث شد که حدود سال 1972 برودسکی را به این فکر بیاندازد که جماهیر شوروی را برای همیشه ترک کند و به آمریکا برود تا که زندگی راحت تری را پشت سر بگذارد .
زندگینامه جوزف برودسکی
او بعد ها به کمک بسیاری از دوستانش در آمریکا موفق شد که به تدریس در دانشگاه کالیفرنیا بپردازد و زندگی خوبی در آمریکا داشته باشد. اما بعد باید به این نکته اشاره کرد که در سال 1987 وی موفق به کسب جایزه ی نوبل شد .
این جایزه به پاس قدرت شاعرانگی او در بیان واضح آنچه در حقیقت جهان رخ می دهد به او تقدیم شد . در این باره پروفسرو آندری رنچین استاد دانشگاه مسکو می گوید که :
” برودسکی تنها شاعر روسی مدرن است که هنوز بدنه ی کلاسیک کارهایش را حفظ کرده است . در واقع این یک هنر است که شاعری بتواند در قالب های کلاسیک مفاهیم نو را بگنجاند و با اقبال نیز روبرو شود. برودسکی یک پدیده ی نادر در دنیای شعر است. هیچ نویسنده ی معاصر دیگری در روسیه به اندازه ی او صاحب افتخار نبوده است و نتوانسته است موفقیت های جهانی داشته باشد . او افتخاری برای تاریخ روسیه است . او تاریخ روسیه را با شعر مدرن آشنا کرده است . ” .
اما بعد اگر بخواهیم کمی به زندگی و آثار او بپردازیم باید بگوییم که برودسکی در خانواده ای یهودی ، در لنین گراد روسیه زاده شد . او یکی از نوادگان خانواده ی مشهور شور در روسیه می باشد. پدر برودسکی ، الکساندر برودسکی ، یکی از عکاسان مشهور نیروی دریایی جماهیر شوروی بوده است و مادرش یکی از مترجمان ماهری بوده است که گاه و گاه برای کمک به خانواده و تامین معاش مالی به فعالیت می پرداخته است .
آنچه که برودسکی در باب خانه و خانواده اش می گوید ذکر این نکته است که اوضاع خانوادگی آن ها به شدت دچار فقر بوده است. آن ها یک سرپناه بسیار قدیمی و کهنه داشتند و اوضاع مالی خانواده ی شان به سبب سیاست های دولتی اضلا روبراه نبوده است. از سوی دیگر یهودی بودن آن ها باعث شده بود که بسیاری از خدمات اجتماعی نیز به آن ها تعلق نگیرد . خانواده ی برودسکی در محاصره ی لنین گراد از قحطی تا تجربه ای نزدیک به مرگ را نیز پشت سر گذاشتند و تنها عمه ی برودسکی نیز در این اتفاق به دلیل گرسنگی فوت کرد .
این ها همه تصاویری بود که برودسکی در دروان کودکی به چشم خود دید و بعد ها در ذهن او به عنوان یک نویسنده تاثیر فراوان گذاشت. او بعد از محاصره دچار مشکلات بسیاری شد . گرسنگی و فشارهای روحی باعث شد که بیماری های مختلفی سراغ برودسکی بیاید اما به هر طریق او باید به زندگی ادامه میداد. برودسکی از همان روزهای ابتدایی مدرسه نگاهی متفاوت با دیگران داشت .
منشا این نگاه نیز بینشی بود که او از حوادث مربوط به لنین گراد کسب کرده بود . شاید عجیب باشد که در میان این همه دانش اموزی که به طور مشترک این قضیه را تجربه کردند ، او تنها کسی بود که از این شرایط حرف می زد و معلمان را در این باب به چالش می کشید. او در مدرسه به عنوان شاگرد بی انضباط شناخته شد چرا که او به هیچ وجه نمی توانست نظریات مخالف معلمانش را تحمل کند و به سو رفتار محکوم بود .
با این اوصاف ، در سن پانزده سالگی وی مدرسه را ترک می کند و برای گذران زندگی به سراغ کارهای مختلفی می رود که در نهایت اپراتور ماشین های صنعتی می شود. اما بعد تصمیم می گیرد که به سراغ نوشتن و مطالعه ی آثار بزرگان برود .
در واقع برای او دوره ی اخراج از مدرسه یکی از گذرگاه های بزرگ زندگی بود . چرا که او دریافته بود که در حکومتی زندگی می کند که حقیقت رنگی در آن ندارد و این مسئله بسیار او را آزار می داد. اما بعد باید به این نکته اشاره کنیم که پس از ترک مدرسه او به مطالعه روی آورد و نوشتن را یکی از برنامه های روزانه ی خویش کرد .
به گونه ای که نوشتن تنها می توانست برایش ملال روزگار را به فراموشی بسپارد. او ابتدا به امر نثر می نوشت اما رفته رفته به سراغ شعر رفت. شعرهای او از همان روزهای اول ، مضامینی سیاسی داشتند و این مسئله باعث شده بود که دولت روسیه که آن زمان دولت جماهیر شوروی بود ، برودسکی را یک انگل جامعه خطاب کند .
او اینقدر بر اشعار سیاسی اش پا فشاری کرد که در نهایت دولت در سال 1964 او را دستگیر کرده و طی یک حکم نا عادلانه او را به اردوگاه کار اجباری واقع در سیبری تبعید می کند .
در سال 1965 ، اشعار وی در یک مجموعه ی گرد آوری شده در آمریکا و به زبان انگلیسی به چاپ می رسد. این اشعار بسیار با اقبال روبرو می شوند و در نگاه منتقدین ادبی نمایانگر بیان شعری آنا اخماتووا می باشند. وی پس از مدتی کار در اردوگاه اجباری ، از این زندان آزاد می گرددد و شروع به ترجمه ی آثار جان دان می کند .
او سعی می کند برای مدتی هم که شده یک حاشیه ی امن برای خودش درست کند که بتواند در کمال آرامش به فعالیت های شاعرانه ی خود بپردازد. از این رو به جای سرایش شعر به ترجمه ی بهترین آثار غربی روی می آورد تا که موجبات یک رشد فرهنگی در کشورش را فراهم کند. اما دولت روسیه باز هم رگ و ریشه های فعالیت سیاسی را در اشعار ترجمه شده او می بیند و تصمیم می گیرد که او را از روسیه اخراج کند. این اخراج او از روسیه مقدمه ای می شود بر سرگردانی او در اروپا و در نهایت مهاجرت به آمریکا .
او بعد از اینکه دو سال از عمرش را در اروپا به سرگردانی و فقر می گذارند ، تصمیم می گیرد که با کمک دوستانی که در آمریکا داشته است به این کشور مهاجرت کند و در این کشور به ادامه ی زندگی بپردازد . این مهاجرت برای برودسکی در واقع نوعی رهایی از زندان محسوب می شده است .
او پس از ورود به آمریکا با توجه به سوابقی که داشت بعنوان یک مدرس ادبیات شناخته می شود و در دانشگاه میشیگان به تدریس ادبیات می پردازد. اما بعد او درس خود را نیز ادامه میدهد و دکترای ادبیات از دانشگه ییل می گیرد. سال 1977 نیز تابعیت آمریکا می گیرد و برای همیشه در همین کشور می ماند .
اما بعد سال 1987 زمانی که او تنها 44 سال سن داشت اتفاقی برای او می افتد که رنج تمامی دوران سختی اش در روسیه و اروپا را از تن او بیرون می کند. او موفق به کسب جایزه ی نوبل می شود . نوبل برای او حکم برگ پیروزی در زندگی را داشته است. شاعری که تمام رنج ها را به جان خرید تا که با ادبیات بتواند تغییری در جهان بوجود بیاورد . اما بعد برودسکی این شاعر گرانقدر روسی در تاریخ 28 ژانویه ی 1996 برای همیشه جهان را بدرود می گوید .
آثار جوزف برودسکی
- ۱۹۶۵ – اشعار و روایتهای منظوم.
- ۱۹۷۰ – درنگی در برهوت.
- ۱۹۷۷ – پایان عصری زیبا.
- ۱۹۷۷ – بخشی از یک خطابه.
- ۱۹۸۷ – کمتر از یک.
مروری بر آثار جوزف برودسکی
برودسکی شاعر رنج ها است . اگر زندگی نامه او را به دقت خوانده باشید و کمی بر سیر زندگی او تامل کرده باشید ، به این درک خواهید رسید که او حقیقتا رنج را به جان خریده است و در برابر این رنج به درکی عظیم از این دنیای بزرگ رسیده است تا که امروز شعرهایش جاودانه باشد. اگر احساس می کنید که برای احساسات درونی تان به دنبال یک راهنما هستید می توانید روی برودسکی حساب باز کنید. در ادامه بخشی از جملات قصار و دو شعر از جوزف برودسکی ترجمه خانم نسترن زندی را با هم مرور می کنیم :
سیستم و نظام اخلاقی آن، چه رسد به زیباییشناسی آن، همیشه دیروز هستند، زبان و ادبیات، همیشه امروز و اغلب فردا است… یکی دیگر از خدمات ادبیات این است که به انسانها کمک میکند تا تفاوت زندگی خود را از انبوه گذشتگان و همچنین افراد شبیه به خودشان تشخیص دهد، یعنی اینکه تحت لوای نام شرافتمندانه قربانی تاریخ قرار نگیرد… دینامیک و منطق مادی هنر مدام از شیوههای قدیمیتر برای دستیابی- یا اشاره- به راهحل جدید زیباییشناسی بهره میگیرد. از نظر برخورداری از نسبت شخصی، دینامیک، منطق و آینده، هنر هیچ مترادفی ندارد، اما در بهترین شرایط، موازی تاریخ است و خصیصه وجودی آن ایجاد مداوم واقعیت زیباییشناسی است.
اثر هنری بهویژه ادبیات و شعر انسان را چشمدرچشم مورد خطاب قرار میدهد و با او وارد رابطهای مستقیم و بی واسطه میشود. بههمین دلیل قهرمانان رفاه عمومی تودههای حاکم و منادیان ضرورتهای تاریخی به طور کلی به هنر بهویژه به ادبیات و شعر روی خوش نشان نمیدهند. زیرا آنجا که شعر پا میگذارد آنها بهجای موافقت موردانتظار و اتحاد، متوجه بیعلاقگی و اختلافنظر میشوند.
بهتدریج واقعیت به پوچی بدل میشود. تو این حرف بهجامانده از قلم را میخوانیو باز سرزنش میکنی، مثل پوست که مورچه را بهخاطر کندیاش. به یاد بیاور که مردم از خانههایشان بیرون نمیآیند مگر بهدلیلی : کرایه خانه پریده است، تحتفشار قرار گرفتهاند؛ فقط آینده فضای بینیازبه آنهاست. از طرفی گرفتن صور فلکی که سرعت برای آنها- مصیبتی است، ماهیت حضورشان، عدم است. یعنی هستیشان معلول نیستیست. و اینچنین، پس از سالها به شاهدان جنایات بزرگ تبدیل میشوند. روزها -جالبتر از زندگی؛ و صدا به صورت علایمو نشانههای متن درمیآید. اگرچه نه تلسکوپی در انتظار توست، نه خاطرهای.
شعر ” آهنگ عشق ” ترجمه ی مودب میرعلایی
اگر در حال غرق شدن بودی، برای نجات تو می آمدم،
در پتویم می پیچیدم ات و چای داغی برایت می ریختم.
اگر داروغه بودم ، دستگیرت می کردم
و ترا در سلولی به غل و زنجیر می کشیدم.
اگر پرنده بودی، صدایت را ضبط می کردم
تا تمام شب به چهچه ی بلند تو گوش کنم.
اگر گروهبان بودم تو سربازم می شدی،
و جوان، مطمئن ام که مشق نظامی را دوست می داشتی.
اگر چینی بودی، زبان ها را می آموختم،
عودهای زیادی روشن می کردم، لباس های مسخره می پوشیدم.
اگر آینه بودی، خانم ها را حمله ور می کردم
ماتیک سرخم را به تو می دادم و بینی ات را پودر می زدم.
اگر عاشق آتشفشان بودی، گدازه می شدم
بی امان از سرچشمه ی پنهانم سرریز می شدم.
اگر همسرم بودی، معشوقه ات می شدم
چرا که کلیسا سخت مخالف طلاق است.
سوالات متداول
1- جوزف برودسکی کیست ؟
جوزف برودسکی ، شاعر به نام و مشهور روسی ، به تاریخ 24 می 1940 در لنین گراد جماهیر شوروی دیده به جهان گشود . جوزف برودسکی یکی از صاحب سبک ترین شاعران تاریخ ادبیات جهان است و به پاس فعالیت های ادبی خویش نیز برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات شده است .
2- جامعه در زمان زندگی جوزف برودسکی چگونه بود ؟
او در جامعه ای زاده شد که خفقان بر تمام وجوه زندگی آن ها حاکم بود . در واقع دولت جماهیر شوروی کاری با مردم کرده بود که برای نفس کشیدن نیز با ترس روبرو بودند . همین مسئله باعث شد که حدود سال 1972 برودسکی را به این فکر بیاندازد که جماهیر شوروی را برای همیشه ترک کند و به آمریکا برود تا که زندگی راحت تری را پشت سر بگذارد .
3- جوزف برودسکی چرا جایزه نوبل دریافت کرد ؟
وی در سال 1987 موفق به کسب جایزه ی نوبل شد . این جایزه به پاس قدرت شاعرانگی او در بیان واضح آنچه در حقیقت جهان رخ می دهد به او تقدیم شد .
4- آثار جوزف برودسکی را نام ببرید ؟
۱۹۶۵ – اشعار و روایتهای منظوم – ۱۹۷۰ – درنگی در برهوت – ۱۹۷۷ – پایان عصری زیبا – ۱۹۷۷ – بخشی از یک خطابه – ۱۹۸۷ – کمتر از یک
5- لقب جوزف برودسکی چیست ؟
برودسکی شاعر رنج ها است .
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
[/av_textblock]
[av_comments_list av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” alb_description=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
دیدگاهتان را بنویسید