مروری بر زندگینامه تیودور درایزر ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

تیودور درایزر ، رمان نویس و نویسنده مشهور آمریکایی ، به تاریخ 27 اوت 1871 در ایندیانای آمریکا دیده به جهان گشود .
او به لقب پدر ادبیات سیاه مشهور است و از بزرگان مکتب طبیعت گرایی در ادبیات شناخته می شود. خانواده اش از مهاجران کاتوليك مذهب آلمانی بود ،
خانواده ای بسیار فقیر و پر فرزند که درایسر دوازدهمین از سیزده فرزند آن بود .
مادرش از خانواده کشاورزان امريكایی و زنی ملایم و مهربان بود که درایزر بعدها در آثار خود با محبت و عطوفت از او یاد کرده است ، اما پدرش مردی متعصب مذهبی که به سبب فقر شديد و عدم توفیق در زندگی، رفتاری خشونت آمیز و خویی تند و فکری محدود داشت .
تیودور درایزر که از فقر و تندخویی و خشکی رفتار پدر در رنج بود، پیوسته در اضطراب و نگرانی و در وحشت فقر بسر می برد و خود را از جامعه جدا می دانست . نتیجه این حال، ستایشی کودکانه بود از ثروت و مزایای اجتماعی و قدرت و تمایلی آشکار به عالم خیال و رویا، چنانکه حتی ریالیسم در آثار درایزر به معنی ظاهری و عینی زندگی نمودار نمی شود ، بلکه از مغزی متفکر سرچشمه می گیرد که میخواهد آنچه را از واقعیت ها که قابل لمس نیست، نشان دهد .
این جوان شهرستانی در پانزده سالگی با رویاها و اندیشه هایش به شیکاگو رفت و چند سال بی هدف از این شغل به شغل دیگر روی آورد و پس از تحصیل نامنظم در دانشگاه، به مقاله نویسی در روزنامه ها پرداخت و مقاله هایش بسیار جلب توجه کرد .
اولین رمان درایزر به نام همشیره کری در ۱۹۰۰ منتشر شد. کری، دختر فقیر شهرستانی، خانواده خود را ترک می کند، تا بخت خود را در شهر شیکاگو بیازماید و از همان آغاز سفر در قطار راه آهن به مردی زبان باز بر می خورد که راه آینده اش را تعیین می کند .
دختر پس از اشتغال به کارهای مختلف و عدم پیروزی به سراغ آن مرد می رود و خود را در اختیار او می گذارد و پس از آن با مردان دیگر رابطه نامشروع می یابد، خانواده ای را از هم می پاشد و موجب خود کشی مردی می شود که به وسیله او بدبخت گردیده است. دختر سرانجام به تیاتر و بازیگری روی می آورد و در این راه موفق می شود .
این اولین رمان تیودور درایزر که شاهکار او و نقطه عطفی در ادبیات آمریکا بشمار آمد ، در آغاز به سبب مطالب منافی اخلاقی سر و صدای فراوان بپا کرد و جز رسوایی و کینه و تحقیر چیزی به همراه نیاورد ،
چنانکه نسخه های چاپ شده آن از طرف خود ناشر جمع آوری شد . تیودور درایزر در این اثر قصد نوشتن کتاب اخلاقی و آموزشی نداشته است، تنها نظر او نشان دادن جنبه ای از زندگی اجتماعی بوده، بی آنکه به فکر زیبا یا زشت تر گرداندن آن باشد .
نتیجه شکست نخستین برای تیودور درایزر آغاز دوره ول گردی ها، اضطراب ها، تنگ دستی ها و سرخوردگی های تازه گشت که به تعطیل كار نویسندگی او در مدت چند سال منجر شد .
پس از چندی به اداره مجله عامه پسندی پرداخت و ناگهان قدرت خلاقه و نیروی نویسندگی را باز بافت و در ۱۹۱۱ داستان جنی گرهارد را منتشر کرد که آن نیز مانند کتاب همشیره کری مطالعه دقیقی بود در باره زندگی زنی سقوط کرده و همان بن مایه ها را در درون خود داشت .
تیودور درایزر که نماینده مهم مکتب ریالیسم در آمریکاست، به سبب انتخاب موضوعهایی که در زمان او ننگین می نمود، مانند عشقهای گذرا و داشتن فرزندان نامشروع، می کوشید که رویدادهای جاری و بسیار ساده را که مردم از دیدنش امتناع می ورزند، مطرح کند .
این کتاب مورد قبول منتقدان و پسند مردم قرار گرفت . تیودور درایزر پس از آن از تجربه های زندگی و مشاغل گوناگونی که شخصا عهده دار بود برای نوشتن رمانی سه بخشی مایه گرفت .
اولین بخش این رمان، سرمایه دار بود که آغاز راهی طولانی است که قهرمان کتاب، در دنیای سرمایه داری آمریکا در نیمه دوم قرن نوزده می پیماید و با پیروزی ها و شکست ها روبرو می شود .
تیودور درایزر در این داستان می خواهد این نکته را به اثبات برساند که سرنوشت بشر اساسا به خطاها یا ضعف های او ارتباط ندارد، بلکه جهل و بی خبری است که او را به هدف های نامشخص می کشاند و موجب شکستش می شود .
دوم بخش تیتان است که دنباله حوادث زندگی قهرمان بخش اول است که پس از ورشکستگی و به زندان افتادن و رهایی از زندان و ازدواج با معشوقه به دنبال پول و فریب زنها می رود. این داستان کم کم چهره ای حماسی به خود می گیرد و قهرمان آن فردی انقلابی می گردد و درایزر موفق می شود که در روح قهرمان خود تحولی واقعی ایجاد کند .
در سومین بخش به نام نابغه که قهرمان داستان مانند بیشتر اشخاص داستانهای درایزر از خانواده فقیر و از شهری کوچک است که از کودکی استعداد برجسته ای در هنر نقاشی از خود بروز می دهد و پس از چندی کارآموزی در شیکاگو، در نیویورك اقامت می کند، ابتدا شهرت فراوان می یابد، اما بر اثر حوادث عاشقانه گوناگون و ازدواجی نامناسب زندگی و شغلش را بر باد می دهد و پس از اشتغالات مختلف به هنر اصلی باز می گردد .
قهرمان این اثر برخلاف قهرمان دو داستان قبل که مردی فعال و حسابگر بود، مردی ضعیف النفس و مردد است، با حساسیتی شدید که خیالپروری او را به درك زيبایی وامی دارد ، بی آنکه کاملا وسایل خلق زیبایی را داشته باشد، از روابط عاشقانه سرخوردگی می یابد و باز به حادثه ای تازه روی می آورد و سرانجام احساس شکست برایش شکل فاجعه آمیز می گیرد. این بخش در واقع زندگینامه تیودور درایزر است که چهره خود را از پشت قهرمان نقاش آن نمودار ساخته است .
با آنکه مقامات سانسور رمان نابغه را محکوم کردند و با آنکه سبك نویسندگی در این رمان هزار صفحه ای مبهم است، درایزر پس از انتشار آن به شهرتی برق آسا دست یافت، اما سرو صدای تازه او را بر آن داشت که دنباله رمان نویسی را رها کند و ده سال بگذرد تا رمان تازه ای انتشار دهد .
در این ده سال وقت خود را به نوشتن تعدادی قصه و سفرنامه و مقامه های فلسفی گذراند از جمله: مسافری در چهل سالگی ، زندگینامه ای با عنوان کتابی درباره خودم و مانند آن. در ۱۹۲۵ تراژدی آمریکایی را منتشر کرد .
این کتاب سرگذشت جوانی است که در محیط سرشار از فقر و تعصب شديد مذهبی و فقدان شعور عملی بزرگ شده و به سبب محرومیت شدید و آرزوی رفاه مالی، به راه نادرست کشیده می شود .
تیودور درایزر در این رمان به وسیله تحلیلی بسیار دقیق و غم انگیز علاوه بر ایجاد حس شفقت و رحم ، خواننده را در عالم کابوس فرو می برد و درباره آمریکای عصر جدید نظری بدبینانه و آمیخته با سرخوردگی ابراز می دارد .کتاب تراژدی آمریکایی شهرت و افتخار بسیار نصيب درایزر کرد .
با این حال نظرها متفاوت بود. عده ای درایزر را به مقام نیمه خدایی رساندند و او را خالق مکتبی جدید در رمان اجتماعی آمریکا دانستند و عده ای دیگر او را نيمه ديوانه، ملال آور و مضر به حال جامعه شناختند و مدتها در بارۀ کتاب او به بحث شدید پرداختند .
درایزر در ۱۹۲۷ از روسیه دیدن کرد و در بازگشت درايسر به روسیه می نگرد را منتشر کرد که گرایش او را به سوسیالیسم نشان میدهد. در ۱۹۳۰ از نخستین همسرش جدا شد، در ۱۹۴۲ دومین بار ازدواج کرد و در هالیوود مستقر گشت و همانجا در گذشت .
پس از مرگش در ۱۹۴۶ دو رمان بلند به نام موج شکن و روانی از او انتشار یافت که در آن به مسایل مذهبی توجه بسیار مبذول داشته بود. درایزر نویسنده ای است با عقاید متناقض، چنانکه در اواخر عمر از سویی به حزب کمونیست پیوسته و از سوی دیگر به مسیحیت تمایل شدید نشان داده است .
خیال پردازی فراوان او را از توجه لازم به ساختمان و سبك نویسندگی باز داشته و همین امر زبان بسیاری از منتقدان را بر نا آزمودگی و خامی نوشته هایش گشوده است .
منتقد معروفی او را ناشی، اندوهگین، حساس، عصیانگر و با عطوفت خوانده است و گفته است که وی به تنهایی خود یک «تراژدی آمریکایی» است. با این حال قدرت و اهمیت آثار درایزر قابل انکار نیست. وی به تاریخ 28 دسامبر 1945 پس از یک عمر فعالیت ادبی برای همیشه دنیا را ترک گفت .
آثار تیودور درایزر
- تراژدی آمریکایی
- جف سیاهه
- پولپرست
- همشیره کری
- غول
- بامداد
- مکانی در آفتاب
- کتابی درباره ی خودم
- مسافری در چهل سالگی
مروری بر آثار
آمریکا در قرن بیستم ، شاهد بزرگترین تحول ادبی تاریخ ادبیات جهان بوده است. البته این امر دلایل بسیاری دارد. عده ای بر آن معتقدند که همانطور که آمریکا در بسیاری از رده های علمی ، اقتصادی و فرهنگی در قرن بیستم تبدیل به یک ابر قدرت شد ، ادبیات نیز که آینه ی جامعه است و پیرو حرکات جامعه متحول می شود نیز در آمریکا با یک پیشرفت بسیار چشم گیر مواجه شد .
اما بعد ، عده ای دیگر معتقدند که حضور ادیبان دیگر کشورها به دلیل سطح بسیار بالای آزادی بیان و همچنین گسترش امکانات رفاهی ، باعث شد که ادبیات آمریکا شالوده ای از ادبیات تمام جهان شود و دارای مقامی بسیار بالا در ادبیات جهان بشود .
اما از همه ی این ها که بگذریم ، این جریان ادبی بزرگ انسان هایی را به عرصه ی نویسندگی معرفی کرد که همگی توانستند به نوبه ی خود و با خلاقیتی که داشتند ، بیشترین سهم از اثر گذاری بر روی تاریخ ادبیات جهان را حاصل کنند .
یکی از این نویسندگان که توانست سهم مهمی در مکتب طبیعت گرایی به عمل بگذارد ، درایزر بود. درایزر نویسنده ای بسیار توانا با دیدی بسیار گسترده به توانایی های اجتماعی بود که توانست با بیانی تند و گزنده درهای ادبیات اجتماعی را به روی مردم آمریکا و در یک مقیاس گسترده تر ادبیات جهان به شیوه ای متفاوت باز کند و جهان را با یک تحول موضوعی در حوزه ی ادبیات اجتماعی روبرو کند .
درایزر بر روی موضوعاتی تمرکز می کرد که در جامعه وجود داشت ، اما برای مدت های زیادی بود که تابو شده بودند و کسی حق صحبت از آن ها را به خود نمی داد.این مسئله شاید در ابتدا برای او گرفتاری های بسیاری را به همراه داشت اما توانست از او نویسنده ای تمام عیار بسازد و او را در جایگاه یک نویسنده ی بزرگ قرار دهد .
در ادامه بخش هایی از نوشته های درایزر را که به طور اختصاصی توسط تیم مطالعاتی استاد تیموری ترجمه شده است را با هم مرور می کنیم .
- هنر مانند یک عسل پاک و شفاف در روح آدمی می ماند که شهد آن تنها بر روی گل های بدبختی و فقر یافت می شود.
- هر کدام از واژه هایی که انسان ها به کار می برند یک مشت حجم بی خاصیت هستند که هیچ حسی در آن ها نیست. اما اگر آن ها را بشنوی و آن ها را درست کنار هم بگذاری ، آنگاه خواهی دید که چگونه هر کدام می توانند بیشترین حجم از اتصال ارتباط های روحی را به شما هدیه دهند.
- عشق قدرتی لایزال است. من نمی فهمم چرا عشق را اینقدر تعریف می کنند. عشق را باید تماشا کرد. هیچ آدرس مشخصی هم ندارد ، راحت می توان آن را پیدا کرد. بگردید و در همه ی عالم هر کجا که گلی خوش بو ، چمنی سرسبز و درختی پر بار و آسمانی آبی دیدید ، عشق را یاد کنید.
- اگر بخواهم تعریفی برای دین داشته باشم باید بگویم که دین درست مانند بانداژی است که به دور یک زخم می پیچند. دین برای انسان همان بانداژ است برای روحی که به شدت زخم خورده است .
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاهتان را بنویسید