مروری بر زندگینامه بیژن الهی ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

بیژن الهی
بیژن الهی ، شاعر ، نویسنده و نقاش بزرگ ایرانی ، به تاریخ شانزده تیر ماه سال 1324 در تهران دیده به جهان گشود .
او از دوران نوجوانی به کتاب خوانی و نقاشی بسیار علاقه مند شد و این مسئله باعث شد که به طور جدی به نقاشی بپردزاد و در کنار نقاشی شاعری را نیز دنبال کند .
بیژن الهی زمانی که حدودا بیست سال سن داشت و در همان اوایل دهه 40 به انجمن های ادبی رفت و شروع به خوانش شعرهای خویش کرد و در این انجمن ها به یادگیری اسلوب شعر پرداخت. سال 43 بود که نخستین کار خود یعنی کتاب طرفه را جمع آوری کرد و آن را منتشر کرد .
زندگینامه بیژن الهی
این کتاب توانست بسیار بسیار موفق عمل کند و او را به عنوان یک شاعر به جامعه ی ادبی معرفی کند . او پس از آن به محافل ادبی گسترده تری راه پیدا کرد و بطور مرتب نیز در مجله ی جزوه ی شعر که آن زمان یکی از بزرگترین مجلات ادبی بود ، توانست جایگاه ویژه ای در میان جوانان پیدا کند و شعرهایش روی دهان ها بچرخد. او به همراه احمدرضا احمدی که دوست صمیمی اش بود ، تصمیم به نوآوری در شعر معاصر می گیرند و این مسئله باعث می شود که فضاهای شعری جدیدی را به ادبیا اضافه کنند که امروزه بسیار طرفدار دارد و پیروان زیادی از این فضاهای شعری بهره می گیرند .
اگر شما نیز مشتاق به آن هستید که این فضاهای شعری را به بهترین شکل ممکن درک کنید ، می توانید سری به مجله اندیشه و هنر بزنید و در این مجله مجموعه مقالات این دو بزرگوار را در باب شعر معاصر ایرانی بخوانید و از آن بهره بگیرید .
در واقع اگر بخواهیم خلاصه ای از آنچه که این دو به ادبیات ایران اضافه کردند و بیژن الهی سردمدار آن بود بگوییم ، باید به این امر اشاره کنیم که بیژن الهی تکنیک های ادبی ادبیات کلاسیک ایران را با شناخت بسیار بالا به قلمه هایی از ادبیات معاصر پیوند زده و آنگاه تکنیک هایی جدیدی خلق می کند که تکنیک های معاصر و مدرن شاعری محسوب می شود. در واقع آنچه که شاید در ادبیات معاصر ما بیش از پیش دیده می شود ، بحث این است که تصویر پردازی ها رنگ روشن تری پیدا کرده اند و فضا بر فرم و فحوا پیشی گرفته است .
دیگر مسئله ای که شاید ریشه در ادبیات کلاسیک ما داشته باشد اما الهی آن را به زبانی مدرن دوباره بازسازی می کند ، پازل کلمات است. پیش از این در ادبیات کلاسیک ما نثر مسجع داشته ایم ، اما بیژن الهی مسجع بودن را محدود به کلماتی هم وزن و هم آهنگ نمی کند ، بلکه پازلی از کلمات می سازد که کنار یکدیگر ترکیب مسجعی درست کرده و در عین حال صاحب یک هویت مستقل نیز باشند. همانطور که گفتیم اکثر کارهای ادبی بیژن الهی آن زمان در جزوه ی شعر به چاپ می رسید ، از این رو نوری علا که آن زمان جزوه ی شعر را مدیریت می کرد با دادن یک لقب به الهی و احمدی آن دو را شاعران موج نوی شعر ایران تصویر کرد و به آن ها ماهیتی آوانگارد داد .
این مسئله باعث شد که بسیاری از باورهای کهنه در باب شعر ایرانی از بین برود ودریچه های شعر نو و شعر آوانگارد به ایران باز شود. این جنبش ادبی بعدها در کتاب شرح حاشیه از احمد بیرانوند به تفصیل شرح داده شده است. سال 1350 برای بیژن الهی سال مهمی در کارنامه ی ادبیش محسوب می شود. او محموعه شعری را تنها در دویست نسخه آن هم بصورت خشتی به چاپ می رساند که آن را علف ایام نام می گذارد. این کتاب ماجرای عجیبی را طی می کند. او بعد از این که این کتاب را منتشر میکند ، به این نتیجه می رسد که یک شبه همه ی این کتاب هار ا آتش بزند و به هیچ وجه نیز اجازه ی پخش آن را نمی دهد . او هیچ گاه در این باب اظهار نظری نکرد. اما بعد او در این دوره از زندگی خود از شعر فاصله گرفت و به سمت و سوی ترجمه رفت .
بیژن الهی یک مترجم بزرگ نیز بود. او آثار نویسندگانی چون : آرتور رمبو، فدریکو گارسیا لورکا، کنستانتین کاوافی، ولادیمیر نابوکوف، هانری میشو، تی.اس.الیوت، فردریش هولدرلین را ترجمه کرد .او نه تنها به زبان انگلیسی بلکه به چندین زبان زنده دنیا تسلط داشت و این امر باعث شده بود که ترجمه های او بسیار ترجمه های درخشانی باشند .
آنچه که ما از بیژن الهی می دانیم ترکیبی است از آنچه که دوستان شاعر او درباره ی او می گویند . باور پذیر نیست اما اطلاعات ما از زندگی بیژن الهی این شاعر و مترجم به قدری کم است که نوشته های او و گفتگو های او کم است. انسانی بسیار کم حرف و تو دار بود و هیچ کس هیچگاه از معمای درون او با خبر نشد. یدالله رویایی در این باب می گوید که : در امروز ما، بیژن، همیشه فردا بود. فردای او از گذشتههای دور میآمد، و دیروزهای دور، گاهی که شاعر پسفردا میشد، وقتی که فردا را از میان برمیداشت به گذشتههای دورتر میبرد و در این معامله غبار از گذشته برمیداشت، مادر لغت میشد، که میبرید و میساخت .
یک «نئولوگ» عاشق، عاشق لوگوس. پیشتر و بیشتر از همه دریافته بود که زبان، نیاز به نئولوژی (فرس نو) دارد و فرس نو دالانش ترجمه است. بیژن الهی سال های بسیاری را سکوت کرد. در واقع تعبیر جالبی که در باب این سکوت هست این است که او به اندازه ی تمام سال هایی که شعری برای نوشتن داشت و ننوشت سکوت کرد.او در این سکوت ، مشغول ترجمه شد. شاید بزرگترین دستاورد زندگی او در این دوره بین المللی سازی اشعار عرفانی ایران بود. او به سرغ اشعار عارفان بزرگ ایران زمین رفت و سعی کرد که همه ی این اشعار را ترجمه کند .
بیژن الهی در زندگی اش دوبار ازدواج کرد . بار نخست با بانوی نویسنده غزاله علیزاده بود و بار دیگر با ژاله کاظمی گوینده تلویزیون که از هر دوی آنها جدا شد . الهی در تمام سال های عمرش حق چاپ آثارش را به شمیم بهاری سپرده بود. شمیم بهاری نویسنده و دوست ارزنده او بود که بسیار در جمع آوری شعرهای او کمک کرد و آن ها را حتی پس از مرگش به بهترین شکل ممکن به ثمر رساند. بیژن الهی در سن شصت و پنج سالگی و در تاریخ سه شنبه نهم آذر ماه سال 1389 در سکوتی عجیب و غریب به دلیل عارضه ی قلبی دنیا را ترک گفت. او بنا بر وصیتش در مرزن آباد به خاک سپرده شد و هیچ نام و نشانی نیز بر روی سنگ قبرش حک نشد.
آثار بیژن الهی
تألیف
- دیدن. تهران: بیدگل، ۱۳۹۳.
- جوانیها: چهل و یک تا پنجاه و یک. تهران: بیدگل، ۱۳۹۴
ترجمه بیژن الهی
- چرشنبه – خاکستر. ت.س. الیوت. تهران: پیکره، ۱۳۹۰
- بهانههای مأنوس. فلوبر…[و دیگران]. تهران: بیدگل، ۱۳۹۳
- اشراقها: اوراق مصور آرتور رمبو (شعرهای به نثر ۱۸۷۵–۱۸۷۲). تهران: بیدگل، ۱۳۹۴.
- نیت خیر. فریدریش هلدرلین. با مراقبت عزیزه عضدی. تهران: بیدگل، ۱۳۹۴
- مستغلات. هانری میشو. تهران: بیدگل، ۱۳۹۴.
- حلاجالاسرار (اخبار و اشعار). حسینبن منصور حلاج. تهران: بیدگل، ۱۳۹۵.
- درهٔ علف هزار رنگ. شکسپیر، پو…. جنگی از گرداندههای بیژن الهی. تهران: بیدگل، ۱۳۹۵
- صبح روان؛ کنستانتین کاوافی. تهران: بیدگل
مروری بر آثار و اندیشه ها بیژن الهی
بیژن الهی به جرات یکی از نوآوران و انقلابیون شعر ایرانی بوده است. او یک تحول عظیم در ساختار شعر ایرانی بوجود آورده و از این رو می توان گفت که او از سرشار ترین و جاری ترین شخصیت های شعر ایرانی بوده است . در باب او سخن بسیار می توان گفت اما بهتر است که از نگاه دیگران به نوشته ها و اندیشه های او نگاه کنیم چرا که آنان بهتر از ما وجود او را درک کردند . خویی فیلسوف بزرگ ایرانی در باب او می گوید :
” او به عالم عشق به معنای عرفانیاش راه یافت و ترجمههای خوبی از شعرهای منصور حلاج ارائه کرد. او زبان فرانسه را خوب میدانست. قصدش از پژوهش در شعر فرانسه بیشتر آموختن بود تا ترجمهکردن ولی دید که ترجمه شعر هم زمینهای است برای تمرین سرودن… با رفتن او دفتر یک گونه از شعر نیمایی بسته میشود . “
حافظ موسوی نیز می گوید :
” یکی از رازآلودترین چهرههای شعر نیم قرن اخیر ایران بود. یک دال بدون مدلول، یا بهتر است بگوییم دالی که مدلولش مخفی بود، مخفی و رازآلود، بودی که خودش را به نبودن زده بود. از خودش یک غیاب ساخته بود. گاهی بر زبان دیگران حاضر میشد. گاهی چون شایعهای دهان به دهان میگشت . مرگش همان قدر ناگهانی و غافلگیرکننده بود که گویی میخواسته است تا دیر نشده همه جستوجوگرانش را برای همیشه ناکام بگذارد. نهمین روز از نهمین ماه سال هشتادونه، بهراحتی آب خوردن مرد ” .
و اما برترین حرف در باب او را مسعود کیمیایی زده است که می گوید :
“معماي بيژن الهي روبهروي ما است؛ معمايي كه تاخير در كشفش بيش از پيش گره را كور خواهد كرد. سه سال از مرگش ميگذرد و انتشار برخي نوشتهها و اشعار تاييد ميكند كه سايه الهي بر سر شعر سه دهه شعر ايران آنچنان عميق است كه نتوان از كشف معمايش شانه خالي كرد.”.
در ادامه برخی از اشعارش را با هم مطالعه می کنیم :
به تصوير درختي
كه در حوض
زير يخ زنداني ست،
چه بگويم؟
من تنها سقف مطمئنم را
پنداشته بودم خورشيد است
كه چتر سرگيج هام را
– همچنان كه فرو نشستن فواره ها
از ارتفاع گيج پيشاني ام مي كاهد –
در حريق باز مي كند؛
اما بر خورشيد هم
برف نشست.
چه بگويم به آواي دور شدن كشتي ها
كه كالاشان جز آب نيست
– آبي كه مي خواست باران باشد –
و بادبانهاشان را
خداي تمام خداحافظي ها
با كبوتران از شانه ي خود رم داده –
در آن غروب كه سربازان دل
همه سوراخ گشته اند.
آزادي : من اين عيد سروهاي ناز را
همه روزه تازه تر مي يابم
در چشماني كه انباشته از جمله هاي بي نقطه
و از آسمان خدا آبي تر است.
آزادي : ماهيان نيمه شب آتش گرفته اند
تا همچنان كه هفته
در قلب تو
به پايان مي رسد،
دريا را چون شمعداني هزارشاخه برداري
آزادي
كه از حروف جداجدا آفريده شده است.
دو فرهاد، پس از مه،
يكي انتحار كرد و يكي گريست
در بامداد فلج
كه حركت صندل يي چرخدار
صداي خروس بود،
و ماهيان حوض
از فرط اندوه
به روي آب آمدند.
دو فرهاد
هر يك با دلي
چون عطر آب، حجيم
ليك تنها با يك تيشه.
سوالات متداول
1- بیژن الهی کیست ؟
بیژن الهی ، شاعر ، نویسنده و نقاش بزرگ ایرانی ، به تاریخ شانزده تیر ماه سال 1324 در تهران دیده به جهان گشود . او از دوران نوجوانی به کتاب خوانی و نقاشی بسیار علاقه مند شد و این مسئله باعث شد که به طور جدی به نقاشی بپردزاد و در کنار نقاشی شاعری را نیز دنبال کند .
2- اولین اثر بیژن الهی چه نام دارد و تاثیر آن در آینده کاری وی چه بود ؟
سال 43 بود که نخستین کار خود یعنی کتاب طرفه را جمع آوری کرد و آن را منتشر کرد . این کتاب توانست بسیار بسیار موفق عمل کند و او را به عنوان یک شاعر به جامعه ی ادبی معرفی کند .
3- زندگی خانوادگی او چگونه سپری شد ؟
بیژن الهی در زندگی اش دوبار ازدواج کرد . بار نخست با بانوی نویسنده غزاله علیزاده بود و بار دیگر با ژاله کاظمی گوینده تلویزیون که از هر دوی آنها جدا شد .
4- سه اثر از آثار بیژن الهی را نام ببرید ؟
- چرشنبه – خاکستر. ت.س. الیوت. تهران: پیکره، ۱۳۹۰
- بهانههای مأنوس. فلوبر…[و دیگران]. تهران: بیدگل، ۱۳۹۳
- اشراقها: اوراق مصور آرتور رمبو (شعرهای به نثر ۱۸۷۵–۱۸۷۲). تهران: بیدگل، ۱۳۹۴.
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
دیدگاهتان را بنویسید