مروری بر زندگینامه کمالالدین اسماعیل به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

کمال الدین اسماعیل │ صد نویسنده برتر جهان
تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است . در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند .
مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند.در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان .
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم.در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” کمالالدین اسماعیل ” ، شاعر پارسی را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند .
زندگینامه کمال الدین اسماعیل
کمال الدین اسماعیل اصفهانی صاحب چهار فرزند بود که دو فرزند از این چهار فرزند او پسر بودند که خلاقالمعانی به فرزند ممتاز و مخلص پدر در شعر و شاعری تبدیل شد . دلیل شهرت وی به خلاقالمعانی، آن است که در اشعار او معانی ظریفی نهفته است که بعد از چند مرتبه که خوانده شود آشکار میشود .
کمال الدین اسماعیل نیز مانند پدر روزگار را در ستایش بزرگان اصفهان و شاهان هم دوره خود گذرانده بود. از جمله این ستایش شدگان او رکنالدین مسعود از آل صاعد اصفهان و پسر محمد خوارزمشاه است .
دیگر ستایش شدگان مشهور کمال الدین اسماعیل، حسامالدین اردشیر پادشاه باوندی مازندران و اتابک سعد بن زنگی هستند .
کمال الدین اسماعیل دوره هولناک حمله مغول را کاملا شناخته و به چشم خود قتلعام مغول را در سال ۶۳۳ هجری قمری در اصفهان نظاره گر بود و در اینباره چنین شعر سرایید :
کس نیست که تا بر وطن خود گرید
بر حال تباه مردم بد گرید
دی بر سر مردهای دوصد شیون بود
امروز یکی نیست که بر صد گرید
کمال الدین اسماعیل به زبردستی و ماهر بودن در زمینه آوردن معانی ظریف و دقیق مشهور است؛ و اعتقاد ناقدان سخن به او تا حدی بود که او را برتر از پدرش میدانستند و وی را خلاقالمعانی می نامیدند .
کمال الدین اسماعیل علاوه بر ظریفاندیشی و دقت در آفرینش معانی در التزامات سخت و تقید به آوردن ردیفهای مشکل نیز شهره عام و خاص است، آنچنانکه برخی از قصاید او را که به این التزامات و قیود سروده شده بعد از وی نتوانستند پاسخی بدهند .
کمال الدین اسماعیل شاعری بسیار عالم و نغزگو و بااستعدادی بود و چنان در گنجاندن معانی پنهان در شعر چیره دست بود که به خلاقالمعانی شهرت یافت .
از ویژگیهای شعر او معانی دقیق و باریک مضمر و مخفی است که باید چند مرتبه مطالعه و واکاوی کرد تا آنها را درک کرد. او شاعری مداح بود ولی در اثنای مدایح به نکات حکمی و زیبایی اشاره می نمود که سرایش او را چندین برابر زیبا و زیباتر جلوه می داد .
رسول مرگ به ناگه به من رسید فراز
که کوس کوچ فروکوفتند کار بساز
کمان پشت دوتا چون به زه درآوردی
ز خویش ناوک دلدوز حرص دور انداز
تبارکالله از آن میل من به روی نکو
تبارکالله از آن قصد من به زلف دراز
کنون چه گیسوی مشکین مرا چه مار سیاه
کنون چه شعله آتش مرا چه شمع طراز
دریغ جان گرامی که رفت در سر تن
دریغ روز جوانی که رفت در تک و تاز
دریغ دیده که برهم نهاد میباید
کنون که چشم به کار زمانه کردم باز
دریغ و غم که پس از شصت و اند سال ز عمر
به ناگهان به سفر میروم نه برگ و نه ساز
به صدهزار زبان گفت در رخم پیری
که این نه جای قرار است خیز واپرداز
برون ز کنج قناعت منه تو پای طلب
که مرغ خانگی ایمن بود ز چنگل باز
کمالالدین اسماعیل را همگان در ادبیات ترکی عثمانی بهخوبی می شناسند. در ادبیات عثمانی که تماما تحت تأثیر ادب فارسی بود از کمال الگوی بسیار مناسبی برداشت کرده بودند. در شعر عثمانی هم حتی بارها نام وی ذکر شده است. کمالالدین اسماعیل تنها دو سال بعد از حمله وحشیانه و خانمان سوز مغول در سال ۶۳۵ هجری قمری به دست مغولی کشته شد.
آثار کمال الدین اسماعیل
مروری بر آثار و اندیشه ها کمال الدین اسماعیل
یکی از ویژگی های ادبیات پارسی این بوده است که آنقدر گستردگی داشته است و آن قدر همگان شیفته ی این ادبیات می شده اند که بسیاری از کشورهای همسایه در آن زمان به سوی این ادبیات آمده اند. البته این شیفتگی کشورهای همسایه به ادبیات ایران منشا داشته است و سرچشمه ی این منشا ادیبانی بوده اند که قدرت بالایی در نجوا دادن ارزش های ادبی کشور ایران داشته اند .
در واقع یکی از این ادیبان ، کمال الدین اسماعیل است که توانسته بود بسیار در الگوهای شعر عثمانی تاثیر گذار باشد و از سوی دیگر نیز بسیار به این مساله اهتمام بورزد که شاعران بسیاری را به پارسی سرایی و پارسی گویی دعوت کند .
اگر بخواهیم از کمال الدین اسماعیل و شعر او بگوییم باید به این نکته اشاره داشته باشیم که وی تمام سعی خود را بر آن داشته است که در های معانی را به سوی مردم خویش باز کند. در واقع او جز محدود شاعرانی است که تماما ذهن خود را متمرکز بر این قضیه کرده است که معانی و اصول زندگی و معرفت ورزی را به مردم خویش آن هم در قالب شعر بیاموزد .
دلیل این انتخاب هم بدین صورت است که شعر از دیرباز بسیار راحت تر از نثر در میان مردم رواج پیدا می کرده است و اثر گذار تر بوده است. چرا که وزن شعر و ریتمی که شعر دارد به زبان مردم همیشه خوش تر آمده است و این تاثیر بسیاری در ماندگاری شعر دارد. از این رو کمال الدین اسماعیل نیز از این ویژگی بهره برده و اشعاری دارد که کاملا به مسائل اخلاقی می پردازد و از سوی دیگر نیز معرفت آموزی می کند .
این دقیقا چیزی است که ما از شمای کلی کار کمال الدین اسماعیل می بنیم . مسئله ی اخلاق در ایران ، پیش از اینکه حتی علمی به نام اخلاق در غرب بوجود بیاید وجود داشته است و دانشگاه های اخلاق همان دیوان های شاعران بزرگ ما بوده است که کنون دیگر کسی از آن ها بهره نمی برد .
در واقع حرفی که ما می خواهیم خدمت شما بگوییم این است که در ایران و طبق تحقیقاتی که تیم مطالعاتی تیموری انجام داده است ، ما دسترسی به منابعی داریم و گنجینه هایی را در ذهن داریم که هر کدام از این ها به تنهایی می توانند مایه ی رشد و سعادت یک جامعه را تامین کنند ، اما متاسفانه به این دلیل که مردم ما به هیچ وجه کتاب نمی خوانند و یا اینکه سرانه و آمار کتابخوانی در ایران بسیار کم است، ما همیشه با این مسئله و مشکل مواجهیم که نمی توانیم آنچنان که باید و شاید به رشد فردی در گستره ی مطالعه کردن ادبیات و یا هر کتاب دیگری بپردازیم .
پس توضیه ی ما به شما این است که حداقل امر سعی کنید از این زندگی نامه ها بهره ببرید و هر کدام را بخوانید و شعر ها و متن هایی که در انتهای زندگی نامه اشخاص می گذاریم را بخوانید و از آن ها لذت ببرید تا بتوانید ذهنتان را یک شستشوی عاطفی بدهید و محرکه های ذهنتان را برای بهره گیری از مطالعه و گسترش دادن مهارت های فردی آماده کنید .
مطالعه گنج گران بهایی است که شما می توانید به رایگان آن را بدست بیاورید. اگر تنها یک مطالعه در سایت تیم مطالعاتی تیموری داشته باشید ، می بینید که بیش از یک میلیون واژه مطلب رایگان در سایت وجود دارد که می توانید از آن ها به رایگان بهره ببرید و زندگی خودتان را دچار تغییر کنید. پس مطالعه کنید و روی مطالعه وقت بگذارید :
در ادامه چندی از شعرهای کمال الدین اسماعیل را با هم مطالعه می کنیم :
همرمان نازنیم از سفر باز آمدند
بد گمانم تا چرا بی آن پسر باز آمدند
ارمغانی حنظل آوردند و صبر از بهر ما
گر چه خود با تنگهای پر شکر باز آمدند
چون ندیدم در میان کاروان معشوق خویش
گفتم آیا از چه اینها زودتر باز آمدند
او مگر از نازکی آهسته تر میراند اسب
یا خود ایشان از رهی دیگر مگر بازآمدند
شرط همراهی نبدکان سایه پرورد مرا
با پس ماندند و خود با شور و شر باز آمدند
ناگهان در نیمه ره طفلی جهان نا دیده را
در خطر بگذاشتند و با بطر باز آمدند
گوهری کش جان بها بود، اندر آب انداختند
وز برای حفظ رخت مختصر باز آمدند
قرّة العین مرا تنها بجا بگذاشتند
در بیابانی و خود با یکدیگر باز آمدند
مژده آوردند کاینک میوۀ دلها رسد
پس ز قول خویشتن هم بر اثر باز آمدند
وه که چون آغوش بگشادم من از بهر کنار
چون رفیقان سفر سوی حضر باز آمدند
وه که چون نومید گشتم از همه اومیدها
چون مرا اسب و غلام او ز در باز آمدند
دوستان و یارکان بر عزم استقبال او
همچو من بر پای رفتند و بسر باز آمدند
چشم روشن چون ستاره پیش او رفتند باز
جامه بدریده چو صبح اندر سحر باز آمدند
بر نشاط روی او همسایگان کوی او
مطربان رفتند، لیکن نوحه گر باز آمدند
مشفقان او خبر پرسان بدروازه شدند
وه که چون نومید از آنجا بیخبر باز آمدند
چاکران کز پیش ما بی سنگ بیرون تاختند
سنگها بر بر زنان ما را ببر باز آمدند
آه از آن ساعت که همزادان او با چشم تر
بی برادر خون چکان پیش پدر باز آمدند
چشم و گوش من که بودند بر سر راهش مقیم
چون چنان دیدند حاصل کور و کر باز آمدند
خود ندانم تا مرا آندم چه بر خاطر گذشت
کان عزیزان یک بیک از رهگذر باز آمدند
چشمهای من که میجستند دیدارش در آب
همچو غّواصان ز دریا پر گهر باز آمدند
نازنین خویش را با بار و خر کردم براه
باز نامد نازنینم بار و خر باز آمدند
خاک غربت آتشی از آب حسرت بر فروخت
عالمی زان درد دل خونین جگر باز آمدند
شاخک نو باوه را کردند آنجا خشک بید
لاجرم با کام خشک و چشم تر باز آمدند
بر لب جویی فرو بردند سروی را بخاک
پس بر ما غنچه آسا، جامه در باز آمدند
چون بدیدند آن جوانرا زیر آب و زیر خاک
مرغ و ماهی از برش زیر و زبر باز آمدند
مردم چشمم که از وی روشنایی داشتند
از قبول روشنیّ ماه و خور باز آمدند
آشنایانرا که با او صحبت دیرینه بود
پس عجب نبود اگر بی خواب و خور باز آمدند
من چرا خون می نگریم؟ چون همه بیگانگان
از غم او هر یکی از من بتر باز آمدند
مایۀ جان و جوانی بد زیان راه ما
فرّخ آن کو با زبان سیم و زر باز آمدند
تو کجایی ای پسر جانم برفت از انتظار
تو نمی آیی، دگرها از سفر باز آمدند
دیر شد تا نامه یی از تو نیامد سوی ما
ورچه چندین قاصدان نامه بر باز آمدند
سوز ناک آمد هوای غربتت کز صوب او
مرغ اندیشه همه بی بال و پر باز آمدند
از دعا و همّتت ترتیب کردم بدرقه
وه که تا آن بدرقه چون بی هنر باز آمدند
روز و شب در ماتم گریۀ خونین کنند
چشم من روزی بکار من اگر باز آمدند
شرم بادم از حیات خود که بی دیدار او
در دل من آرزوی خیر و شر باز آمدند
سخت جانی بیش ازین چبود که در حالی چنین
خاطر و طبعم با شعار و سمر باز آمدند
یارب او را بهره ور گردان ز سود آخرت
گر رفیقانش ز دنیا بهره ور باز آمدند
سوالات متداول در خصوص زندگینامه کمالالدین اسماعیل
1- کمالالدین اسماعیل کیست ؟
کمال الدین اسماعیل اصفهانی صاحب چهار فرزند بود که دو فرزند از این چهار فرزند او پسر بودند که خلاقالمعانی به فرزند ممتاز و مخلص پدر در شعر و شاعری تبدیل شد . دلیل شهرت وی به خلاقالمعانی، آن است که در اشعار او معانی ظریفی نهفته است که بعد از چند مرتبه که خوانده شود آشکار میشود .
2- ابیات معروف کمال الدین اسماعیل در خصوص حمله هولناک مغول به اصفهان را بیان کنید ؟
کس نیست که تا بر وطن خود گرید بر حال تباه مردم بد گرید
دی بر سر مردهای دوصد شیون بود امروز یکی نیست که بر صد گرید
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاهتان را بنویسید