این صفحه مورد پسند 1,270 بازدیدکننده می باشد.
رومن رولان ، نویسنده ی نام آشنای فرانسوی ، به تاریخ ۲۶ ژانویه ی ۱۸۶۶ در بورگونی فرانسه چشم به جهان گشود .
او یکی از نام آشنا ترین نویسندگان فرانسه در ایران است .
رولان در خانواده ای متولد شد که پدر و مادرش از جمهوری خواهان سفت و سخت و از اهالی مذهب پروتستان در جنوب فرانسه بودند .
اما با این اوصاف ، کودکی رومن رولان کودکی بسیار آرامی بود و همه چیز برای زندگی او در یک فضای فرهنگی آماده شده بود .
اما بعد ، خانواده ی وی به منظور بسیاری از اهداف سیاسی و تجاری به پاریس مهاجرت کردند و این فرصتی برای رولان بود تا که بتواند در پاریس که مهد ادب آن زمان بود به تحصیل بپردازد و تحصیلات خودش را تکمیل کند. همانطور که انتظار می رفت .
وی به محص ورود به پاریس شیفته ی ادبیات شد .
این جمله را همیشه بخاطر داشته باشید که همیشه اهالی ادب گفته اند که هنرمندان و ادیبان جهان یا در پاریس زندگی می کنند و یا اینکه دوست دارند در پاریس زندگی کنند .
این مسئله برای رولان هر چند نا خواسته اما بهر طریق صورت گرفت .
وی توانست در دوره ی دبیرستان با آثار نویسندگان بزرگی چون ویکتور هوگو و شکسپیر آشنا شود و جو فرهنگی ادبی آن زمان نیز به او درکی مضاعف از ارزش کاری این نویسندگان داد و باعث شد که رومن رولان در گوشه ی ذهنش به نویسندگی فکر کند و ترغیب به این کار شود .
او بعد از اتمام تحصیلش با نمرات بسیار عالی وارد دانشسرای عالی شد .
در بیست و سه سالگی نیز از دانشگاه فارغ التحصیل شد و به ابتالیا مهاجرت کرد .
مهاجرت او به ابتالیا نقطه ی عطف دیگری از زندگی او بود. چرا که نخست وی به آنجا رفته بود که در رشته ی باستان شناسی تحصیل کند ، اما بعد تحت تاثیر شاهکارهای معماری دنیا که در ایتالیا بود قرار گرفت و همه ی ذهنش صرف این طراحی ها شد .
وی در ایتالیا نیز در فضایی فرهنگی قرار گرفت و همه ی وقتش صرف تماشای زیبایی های تاریخی و مطالعه در باب ادبیات شد .
این مطالعات در زندگی او بسیار تاثیر گذاشت ، چنان که می توان رد آن را در تمامی آثار او مشاهده کرد .
اما بعد از طریق یکی از دوستانش با نیچه آشنا شد .
آشنایی او با نیچه و راه یابی به محافل ادبی آن زمان برای او پله ای شد تا به آنچه که می خواهد دست پیدا کند .
رولان پس از راه پیدا کردن به محافل ادبی و همچنین معاشرت با سران هنر در حکومت ایتالیا و دیگر کشورها ، عاشق موسیقی شد .
موسیقی و نغماتی که می شنید ذهن او را به یک بازی که خود از آن بعنوان بازی طرب انگیز یاد می کند ، می انداخت و این مسئله باعث شد که به سراغ موسیقی برود و موسیقی بیاموزد. اما بعد ، به این نتیجه رسید که زندگی برای او چیزی جز نویسندگی نیست و همین قضیه را نیز پیش گرفت و تبدیل به یک نویسنده ی بزرگ شد .
در نوشته هایش از موسیقی و از تمامی هنرهایی که آموخته بود بهره می گرفت و سعی می کرد که زندگی را با نوشته هایش همسان کند .
رومن رولان ، موضوع پایان نامه ی خودش را صرف تاریخ اپرا در اروپا کرد و این امر نیز نشان از علاقه ی بالای او به مسئله ی موسیقی و در آمیختن آن با ادبیات بود. چرا که اپرا در اروپا ترکیبی از موسیقی ، نمایش و ادبیات بود که بار اصلی اجرا بر روی دوش موسیقی و ادبیات قرار می گرفت .
وی پس از آنکه در موسیقی و به طور کلی مباحث مربوط به هنر خبره شد ، تصمیم گرفت که به نویسندگی عملی هنر ، یعنی در یکی از حوره های هنر های نمایشی گام بردارد و به آن ورود کند .
با این اوصاف ، وی نخستین نمایشنامه خود تحت عنوان گرگ ها را خلق کرد .
گرگ ها بر اساس آنچه که ناشر در باب آن گفته است :
” مردی را در زمان انقلاب نشان می دهد که به اتهام جنایت محکوم به مرگ است و پس از بررسی دقیق، بی گناهی او ثابت می گردد و این نکته فاش می شود که دشمنی افسر برجسته ای از انقلابیان موجب صدور حکم اعدام مرد بیگناه گشته است. در جریان این داستان، مبارزه ها و کشمکش های افسر دشمن و افسر مدافع مرد بیگناه بسیار دقیق و صف می شود و سرانجام قاضی برای حفظ آبروی افسر که از افسران مهم انقلاب است، را به آبروی مرد بیگناه فدا می کند و حکم اعدامش را تایید می کند.” .
رومن رولان ، در حوزه ی نمایشنامه نویسی سه نمایشنامه بسیار شاخص دارد. گرگ ها ، دانتون و چهاردهم ژوئیه ، سه نمایشنامه از رولان می باشند که همگی داری شاخصه های انقلابی بودند و از این میان دانتون و چهاردهم ژوئیه هر کدام به نحوی توانستند ، موقعیت بسیار خوبی برای رومن رولان فراهم کنند و او را به عنوان یک نمایشنامه نویس قهار معرفی کنند .
رولان ، پس از آن وارد دنیای مطبوعات شد. او این نیاز را درون خود احساس کرد که یک سری از تجربیات خاص خود را در باب موسیقی و ادبیات به صورت مقاله هایی مجزا به چاپ برساند و از طریق مستقیم تری ، یعنی روزنامه ها به گوش مردم برساند. هر کدام از این مقاله ها ویژگی های منحصر بفردی از کار رومن رولان را به نمایش می کشیدند که در انتها نیز به دلیل اقبال زیاد مردم و همچنین نگاه ویژه ی منتقدین ادبی ، در مجلدهای مجزایی به صورت یک کتاب چاپ شدند.
رومن رولان ، در پژوهش نیز بسیار انسان شاخصی بود. او در دوره ای که در اوج کارهای نویسندگی خود قرار داشت ، عزم بر آن می کند که کتابی در باب زندگی و آثار بتهوون بنویسد .
این کتاب به محض انتشار و در مدت کوتاهی به چاپ های بعدی می رسد و نظر ویژه ی همه ی مردم و منتقدین را در بر می گیرد .
این مسئله رمان را بر آن می دارد که به پژوهش های گسترده تری در باب زندگی نویسندگان و هنرمندان دست بزند .
از این رو وی کتابی در باب زندگی میکل آنژ و همچنین نویسنده ی بزرگ روسی تولستوی می نویسد که همه ی آنان با اقبال بسیار مواجه می شود و هنوز هنوزه جز آثار برجسته ی پژوهشی در باب زندگی افراد بزرگ حوزه ی فرهنگ و ادبیات و هنر در جهان محسوب می شود. رومن رولان ، پس از این دوره ی طلایی ، ناگهان گوشه نشیتی و عرلت را در پیش گرفت .
البته این گوشیه نشینی نیز برای خودش ماجرایی دارد .
ماجرا از این قرار است که رومن رولان ، مدت ها در سر خود طرحواره ی نوشتن یک کتاب رمان نو را در سر داشت که هیچ گاه به دلیل فعالیت های گسترده ای که داشت ، فرصت نوشتن آن را حاصل نکرده بود .
از این رو شرایط را برای خود مساعد دید که مدتی سفر کند و کمی فشار کارهایش را کم کند تا که به این رمان برسد .
رمان مد نظر او همان شاهکار رومن رولان در دنیا ، یعنی ژان کریستوف است .
این کتاب شرح زندگی موسیقیدان جوانی است که مسیری طولانی را برای رسیدن به رویای دور خود در موسیقیدان شدن بیان می کند .
ناشر در باب این کتاب میگوید که : ” کتاب به زندگی در پاریس و مبارزه ها و سرخوردگی های ژان کریستوف اختصاص دارد که می خواهد به محافل هنری راه یابد، پس دوستی همفکر پیدا می کند که پیوسته با او به سر می برد، بعدها مرگ این دوست قهرمان کتاب را به نا امیدی و کناره گیری از جامعه می کشاند، به سوئیس می رود و از شدت اندوه و نا امیدی دوره شکنجه روحی را می گذراند و بعد ها به خودکشی روی می آورد که به سبب نیروی جسمانی از آن زنده بیرون می آید و به زندگی در آرامش کوهستان تن در میدهد و تعادل روحی را باز می یابد.”.
کتاب ژان کریستوف ، به یکباره رومن رولان را بر سر زبان ها انداخت. او هر چند که یک نویسده ی بسیار معروف بود ، اما این کتاب کاری کرد که تمام دنیا از رومن رولان صحبت کنند .
این کتاب امروزه به زبان های مختلفی ترجمه شده است و هنوز هنوزه پس از گذشت صد سال از انتشار این کتاب ، تجدید چاپ می شود و جز شاهکارهای ادبی دنیا محسوب می شود .
رومن رولان با این کتاب اوج کار خود را به ثمر رساند و بعد از آن تنها به یک سری از مقاله های هنری و سیاسی پرداخت .
با این حساب تنها می توان این چنین گفت که رومن رولان نویسنده ای بود که تمام زندگیش را وقف ادبیات و هنر کرد و برای او نویسندگی تنها راهی بود که بتواند از زندگی پر فراز و نشیبی که در طول عمر تجربه کرده بود رهایی پیدا کند. رولان به جد نویسنده ی نادری در تاریخ ادبیات فرانسه و جهان است .
او تمام زندگی خود را به نوشتن در باب هنر و ادبیات با دورنمای صلح سپری کرده است .
او تمام زندگی اش را صرف آن کرد که بتواند میان اقوام کوناگون و ملت های مختلف ، نوای صلح را جاری کند و بتواند از صلح سخن بگوید .
به همین دلیل است که بیشتر آزادی خواهان دنیا از جملات رومن رولان در نوشته ها و کتاب های شان بهره می برند و او را مظهر آزادی و صلح می دانند .
رمان ژان کریستوف ، در نویسندگی و تاریخ ادبیات فرانسه تحولات بسیاری به وجود آورد ، از جمله آن که بسیاری از نویسندگان نظیر مارتین فرانسوی به پیروی از او رمان های طولانی و سریالی را به رشته ی تحریر در آورده اند. وی به تاریخ ۳۰ دسامبر ۱۹۴۴ دنیا را برای همیشه ترک گفت .
آثار رومن رولان
- تراژدیهای ایمان
- شامل سن لوئی
- آئرت
- پیروزی خرد
- تئاتر انقلاب
- ۱۴ ژوئیه
- دانتون
- گرگها
- زمان آن خواهد رسید
- لیلولی
- دیکه دوندن
- بتهوون
- هندل
- زندگی میکلآنژ
- زندگانی تولستوی
- گاندی
- میت
- تاریخ اپرای اروپا پیش از ژان باتیست لولی و آلساندرو اسکارلتی
- موسیقی دانان دیروز و موسیقی دانان امروز
- ژان کریستف
- جان شیفته
- کولا برونیون
- سفر درونی
- فراتر از جنگ
- پیغمبران هند جدید
- داستانهای زیبای من
- پیشگامان
- یادداشتهای زمان جنگ
- خاطرات جوانی
مروری بر آثار رومن رولان
رومن رولان ، نویسنده ی لطیف و صلح جوی فرانسه است. او نویسنده ای با روحیه ای بسیار لطیف و اندیشه هایی سراسر سپید و صلح جویانه در فرانسه بود که کارهایش جایگاه بسیار رفیعی نزد مردم فرانسه و دیگر کشور های جهان دارد. رومن رولان ، فعالیت های گسترده ای در ادبیات فرانسه صورت داد که نخستین و مهم ترین آن ، ابداع رمان های چند جلدی بود. وی نمی توان گفت که نخستین کس ، اما جز نخستین کسانی بود که مفهوم رمان سریالی را در فرانسه جا انداخت و راه را برای بسیاری از نویسندگان برای نوشتن رمان های چند جلدی باز کرد. اما بعد ، وی تحقیقات گسترده ای نیز بر روی جامعه ، فرهنگ و هنر داشته است و کتاب های گسترده ای نیز در این باب نوشته است.
اما آنچه که رومن رولان را برای همیشه بر روی زبان ها انداخته است ، ذکر این نکته است که وی نویسنده ای بود که تنها به صلح فکر می کرد. برای او چیزی جز صلح جهانی مهم نبود. حتی بسیاری از نوشته های او در باب صلح امروز مانیفست سیاست مداران صلح جوی دنیاست. بد نیست مروری هم داشته باشیم به بخشی از گفته های رومن رولان بزرگ ، تا که بیشتر با افکار او آشنا شویم :
- عشق در سینه آن کسی است که دوست دارد، نه آن کسی که دوستش دارند. همه چیز پاکان پاک است. همه چیز مردم نیرومند و تندرست پاک است. عشق، همانگونه که برخی پرندگان را به زیباترین رنگها میآراید، از جان درستکاران هم آنچه را که در ایشان شریفتر است بر میرویاند.
- هر نژادی، هر هنری، ریاکاری خاصی دارد. خوراک این جهان اندکی حقیقت است و بسیاری دروغ. روح آدمی ناتوان است و تاب حقیقت ندارد؛ دین او، اخلاق او، سیاست او، شاعران و هنرمندان او باید آن را در لفافهای از دروغ بپوشانند و پیش او بگذارند. این دروغها با روح هر نژادی سازگاری دارد، و در هر یک متفاوت است؛ و همان است که سبب میشود ملتها اینقدر به دشواری یکدیگر را بفهمند و اینقدر به آسانی همدیگر را تحقیر کنند. حقیقت نزد همه یکی است؛ ولی هر ملتی دروغهای خاص خود را دارد که بدان نام ایدهآلیسم مینهد. هر کس از هنگام زادن تا مرگ آن را با هوا نفس میکشد، و این دیگر برایش یکی از شرایط زندگی شده است؛ تنها چند نابغه میتوانند از پس بحرانهای شیرمردانه، بحرانهایی که در طی آن خود را در جهان آزاد اندیشهٔ خویش تنها میبینند، از چنگ آن رهایی یابند.
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
بسیار زیبا جذاب