آلبر کامو │ صد نویسنده برتر تاریخ جهان
آلبر کامو ، تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است .
در فراز و فرود این دشت عظیم ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند .
مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند .
در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان .
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم .
در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” آلبر کامو ” ، نویسنده ی فرانسوی و خالق کتاب ” بیگانه ” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند .
زندگی نامه آلبر کامو
” آلبر کامو” نویسنده ، فیلسوف و روز نامه نگار فرانسوی در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در دهکده ای کوچک در الجزایر متولد شد. پدرش ” لوسین کامو ” برزگری فقیر بود که با خدمتکاری از اسپانیا ازدواج کرد . نتیجه زندگی مشترک آنها تولد دو فرزند با نام های لوسین و آلبر شد .با آغاز جنگ جهانی در ۱۹۱۴ پدر او راهی جبهه جنگ شد و بعد از مرگ وی سرپرستی هر دو کودک بر عهده مادرشان بود .
آنها در یک اتاق در بل کور محله ای فقیرنشین زندگی می کردند .زندگی فقیرانه طبقه ی کارگری ، احترام به درد و سختی و همدردی با فقرا و بیچارگان را به وی آموخت .
آلبر کامو درباره ی آفتاب و فقر گفته است : ” فقر مانع این شد که فکر کنم زیر آفتاب و در تاریخ ، همه چیز خوب است . آفتاب به من آموخت که تاریخ ، همه چیز نیست .
“فقر بسیار او را مجبور کرد بعد از گذراندن دوره ی دبستان به کارگری روی آورد اما لویی ژرمن معلم او که می دانست آلبرکامو استعداد فراوانی دارد او را تشویق کرد که در امتحان کمک هزینه بگیران شرکت کند و ادامه تحصیل بدهد . آلبر در آن امتحان قبول و با کمک هزینه دولت وارد دبیرستان شد . در الجزایر آن روزها فقط ثروتمندان مشغول تحصیلات متوسطه بودند و این موضوع باعث شد آلبر روز و اندیشیدن را با ثروتمندان تجربه کند و شب و سختی را در کنار فقرا سپری کند .
آلبر کامو در تعطیلات تابستان برای امرار معاش حتی با دستمزدی اندک به کار در مغازه ها مشغول می شد ؛ مشغول آموختن زبان انگلیسی شد کمی با زبان اسپانیایی آشنا گشت . اگر چه در کار به نتیجه ی مطلوبی نرسید اما با علاقه ی بسیاری که به فوتبال داشت در این زمینه به موفقیت هایی دست یافت .
او در ۱۹۲۹ به عنوان دروازه بان وارد تیم جوانان دانشگاه ریسینگ شد . یک سال بعد از آن دیپلم خود را دریافت کرد و به سوی موفقیت نخستین گام های خود را برداشت . نشانه های مبتلا شدن به سل باعث شد او در دسامبر همان سال فوتبال را رها کند و تا آخر عمر تنها یک تماشاچی باشد .
آلبر کامو در ۱۹۳۵ لیسانس فلسفه را دریافت کرد و در مه سال بعد پایان نامه اش را با موضوع فلوطین ارائه نمود . وی در ۱۹۳۵ به مبارزه در جنبش ضد فاشیستی آمستردام پرداخت . آلبر عضو حزب کمونیست شد و مسئولیت تبلیغ در جامعه ی مسلمان را زیر نظر ژان گرونیه بر عهده گرفت .
در ۱۹۳۶ شک و تردید روشنفکرانه ی خود را درباره ی مارکسیسم و بی اعتمادی اش نسبت به پیشرفت و پیوستن خود را به حزب که تصمیمی احساسی و نشانه ی همبستگی با خودی ها بود را طی نامه ای به ژان بیان کرد . یک سال بعد با اتهام کلیشه ای تروتسکیست و براساس نامه ای از بلامیش به فرمی نویل از حزب کمونیست اخراج گشت . در واقع آلبر معترض به دشمنی بین حزب کمونیست با جنبش ملی گرای مصالی حاج (ستاره ی شمال آفریقا ) بود . وی در ۱۹۳۸ به کار در روزنامه تازه تأسیس جبهه ی خلق الجزایر آلژه ریپوبلیکن مشغول شد ؛ آن روزنامه توسط پاسکال پیا اداره می شد .
آلبر کامو مقاله هایی با عنوان فقر در ۱۹۳۹ نوشت . بسیاری از آن مقاله ها در ” در گذر روزها ” منتشر شده اند . نشریه ریواژ در ۱۹۳۹ توسط آلبر و با کمک ادی زیو و روبلس تأسیس شد . با آغاز جنگ جهانی دوم در آن سال روزنامه آلژه ریپوبلیکن در اکتبر تعطیل گشت و از آن پس لوسوار ریپوبلکین منتشر شد .
انتشار این روزنامه نیز در ۱۹۴۰ متوقف شده و به تعلیق درآمد . آلبرکامو تلاش کرد به عضویت در ارتش به جبهه جنگ راهی شود اما بیماری سل مانع ورود آن به ارتش شد . آلبر مقاله هایش را به زبان اول شخص می نوشت و این شیوه از نگارش متداول نبود .در ۱۹۳۴ وی با سیمون هیه ، دختر زیبا و ثروتمند مبتلا به مرفین زندگی مشترک خود را آغاز کرد .
دو سال بعد از آن به علت خیانت های هر دو ، طلاق گرفتند . کامو در ۱۹۴۰ با فرانسین فور ، ریاضیدان و پیانیست ازدواج کرد . کاترین و ژان فرزندان دوقلوی آنها در ۵ سپتامبر ۱۹۴۵ به دنیا آمدند . آلبر در ۱۹۴۴ در چندین نمایشنامه با ماریا کاسارس ( هنرپیشه اسپانیایی ) روی صحنه رفت و مدت ها عاشق و شیفته ی او بود .
در مارس ۱۹۴۰ ، آلبر توسط فرماندار الجزیره تهدیدی برای امنیت ملی شناخته شد و با خواسته ی او از شهر خارج شد و به پاریس سفر کرد . کامو در روزنامه عصر پاریس مشغول کار شد و مدتی بعد همراه کارمندان روزنامه جهت فاصله گرفتن از ارتش نازی به کلرمن فران و بوردو رفتند . رمان بیگانه و مقالات فلسفی کامو بر اساس افسانه سیزیف در ۱۹۴۲ منتشر شدند .
آلبر کامو همچنین در ۱۹۴۳ نمایشنامه کالیگولا را چاپ کرد و تا اواخر دهه۵۰ این نمایشنامه توسط او بارها ویرایش شد . در همان سال به صورت پنهانی ” نامه هایی به یک دوست آلمانی ” را منتشر کرد .کامو در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ شاهد اعدام گابریل پری بود و این اتفاق باعث شد او به شورش علیه آلمان ها بیاندیشد .
سال بعد وارد گروه مقاومت فرانسوی ( نبرد ) شد و در اکتبر سال بعد از آن روزنامه نگاری به صورت زیرزمینی را آغاز کرد. وی یکبار به علت همراه داشتن روزنامه نبرد در خیابان بازرسی و دستگیر شد . پرفروش ترین کتاب فرانسه در آن زمان ها رمان طاعون بود که در ۱۹۴۷ منتشر شد . در همان سال او از روزنامه نبرد خارج شد و دو سال بعد نمایشنامه عادل ها را به چاپ رساند و انسان طاغی اثر فلسفی اش را ۱۹۵۱ منتشر کرد . یک سال بعد از کار در یونسکو استعفا داد و در ۱۹۵۳ جز افرادی بود که علیه شکستن اعتصاب کارگران آلمان شرقی اعتراض کرد .
آلبر کامو تا پایان عمر در مورد فقدان حقوق مسلمانان سخن می گفت و مخالف استقلال الجزایر و اخراج فرانسوی تبارها بود . او در ۱۹۵۵ به مدت ۸ ماه ۳۵ مقاله با عنوان ” الجزایر پاره پاره ” در روزنامه اکسپرس نوشت . وی در آخرین مقاله اش سعی داشت از فرهنگ های دیگر دفاع کند اما با مخالفت طرفین رو به رو گشت .
پس از آن او داستان کوتاه های خود را در ارتباط با الجزایر به چاپ رساند . او همچنین به تئاتر مشغول شد و نمایشنامه های ” در سوگ راهبه _ ویلیام فاکنر ” و ” جن زدگان _ فیودور داستایوفسکی ” بر روی صحنه برد . وی در ۱۹۵۶ سقوط را نگارش کرد . او جایزه نوبل را در ۱۹۵۷ برای ” اندیشه هایی درباره ی گیوتین ” بر علیه اعدام گرفت و دومین نویسنده جوانی بود که نوبل دریافت می کرد .
آلبر کامو در ژانویه ۱۹۶۰ در یک تصادف در ۴۷ سالگی درگذشت .بعد از مرگ وی خانواده اش حق انتشار آثارش را در دست گرفتند و کتاب مرگ شاد در ۱۹۷۰ و اثر ناتمام آدم اول را در ۱۹۹۵ منتشر کردند .
آثار آلبر کامو
رمان
- بیگانه
- طاعون
- سقوط
- مرگ خوش
- آدم اول
نمایشنامهها آلبر کامو
- کالیگولا
- مرثیهای برای راهبه
- سوء تفاهم
- حکومت نظامی
- دادگستران
- تسخیر شدگان
آثار غیر داستانی آلبر کامو
- پشت و رو
- عیش
- افسانهٔ سیزیف
- انسان یاغی
- متافیزیک مسیحی
- وقایعنامه الجزایر
مروری بر آثار و اندیشه ها آلبر کامو
آلبر کامو یکی از مشهور ترین نویسندگان فرانسه و جهان است. او که عمدتا به اثر بیگانه شناخته می شود ، یکی از پر کارترین نویسندگان سده ی اخیر بوده است. آثار او غالبا دارای یک جهان بینی فلسفی است. چرا که خود کامو نیز فیلسوق بوده و در جایی نیز اشاره بدان کرده که زندگی اش را وقف درکی نو از هستی کرده است. آثار کامو دارای نثری گیرا و البته سخت خوان هستند .
آثار او درون مایه های بسیاری داشته اما عمده فکر و خیال او این بوده است که جهانی که در آن زندگی می کنم ، چه معنا و مفهومی را در دل خود پنهان کرده است. او در رمان بیگانه به این سوال پاسخی می دهد . او انسان را زنده در یک جهان بی معنا و مفهوم می بینید و وسعت زندگی انسان را در میان دو بال شاهین مرگ تعریف می کند .
او آنچنان جهان را خالی از معنی و تهی از مفهوم می داند که گاه تمامی عواطف آدمی را به سخره می گیرد و با آنان به جدال با مفهوم انسان می پردازد. اما نکته ی بارز در آثار او چیزی است که در پس جملات فوق بسیار عجیب به نظر می آید. کامو را سلطان لذت بردن از سادگی های زندگی لقب داده اند. او از تمامی اتفاقات ساده ی زندگی لذت می برد و از دل آن ها یک شادی ماندگار را ترتیب می داد .
از نظر او رمز بقای انسان در این دنیا ، تنها یک چیز است و آن لذت بردن از زندگی و ساختن معنایی مفهوم در جهان نامفهوم است.او تمامی آثارش را با وسواسی بسیار بالا نوشته و همه را چندین بار از تیغ برنده ی اصلاحاتش می گذرانده است. حقیقت کامو چه در شخصیت و چه درزندگی معمول خود ، انسانی در تکاپوی معنا بوده است .
او مدام فکر می کرده است و همیشه خود را در یک سیلان فکری قرار میداده است و این خود در آثار او نیز بسیار نمایان شده است. کامو نثری بسیار روان چوی جویبار دارد. این روانی نثر هم به لحاظ ادبی بسیار غنی است و هم به لحاظ اندیشه. دیگر مفهومی که بسیار کامو بر آن تاکید داشته است ، انسان و جایگاه او در مقام آزادی و آزادگی بوده است .
کامو انسان را غرق در رنج هایی می بیند که رهایی از آن ها هر چند غیر ممکن اما عینا مفهوم آزادگی را منتقل می کند. او انسان خالی از رنج را انسان نمی بیند ،چرا که همه ی آدم ها به دلیل نوع دوستی شان هم که شده اندکی از رنج را با خود حمل می کنند. اما او انسان آزاد از بند گرفتاری های رنج دنیوی را انسان آزاد و با عزت می داند . در زیر بخشی از رمان بیگانه از شاهکارهای او را با هم مطالعه می کنیم .
” غالباً فکر میکردم که اگر مجبورم میکردند در تنه درخت خشکی زندگی کنمو در آنجا هیچ مشغولیتی جز نگاه کردن به آسمان بالای سرم نداشته باشم،آنوقت هم کم کم عادت میکردم.آنجا هم به انتظار گذشتن پرندگان و یا به انتظار ملاقات ابرها، وقت خود را میگذراندم، مثل اینجا در زندان که منتظر دیدن کراوت های عجیب وکیلم هستم و همانطور که در دنیای آزاد، روز شماری میکردم که شنبه فرا برسد و اندام ماری را در آغوش بکشم … درست که فکر کردم، من در تنه یک درخت خشک نبودم و بدبختتر از من هم پیدا میشد، وانگهی، این یکی از عقاید مادرم بود و آن را غالباً تکرار میکرد که «انسان، بالاخره به همه چیز عادت میکند». ” بیگانه _ آلبر کامو .
سوالات متداول
۱- آلبر کامو کیست ؟
آلبر کامو ، تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است . در فراز و فرود این دشت عظیم ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند .
۲- جوایز بین الملی آلبر کامو را نام ببرید ؟
او جایزه نوبل را در ۱۹۵۷ برای ” اندیشه هایی درباره ی گیوتین ” بر علیه اعدام گرفت و دومین نویسنده جوانی بود که نوبل دریافت می کرد .
۳- آثار آلبر کامو در زمینه رمان را بنویسید ؟
بیگانه – طاعون – سقوط – مرگ خوش – آدم اول
۴- نمایشنامه های آلبر کامو را بنویسید ؟
کالیگولا – مرثیهای برای راهبه – سوء تفاهم – حکومت نظامی – دادگستران – تسخیر شدگان
۵- آثار غیر داستانی آلبر کامو را نام ببرید ؟
پشت و رو – عیش – افسانهٔ سیزیف – انسان یاغی – متافیزیک مسیحی – وقایعنامه الجزایر
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.