مروری بر زندگینامه علی خاقانی ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

علی خاقانی │ صد نویسنده برتر جهان
تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند .
مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند .
در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان .
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم .
در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” خاقانی ” ، نویسنده ی ایرانی و خالق کتاب” دیوان خاقانی” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند .
زندگی نامه علی خاقانی
فضلالدین بدیل بن علی خاقانی حقایقی شَروانی در سال۵۲۰ (قمری) در شهر شَروان چشمبه جهان گشود.تاریخ تولد وی از اشارههای موجود در دیوان او استخراج یافته است.پدرش نجیبالدین علی مروی درودگر بود. مادر او مسیحینسطوری بود که به اسلام روی آورده بود.عمویش کافیالدین عمر، طبیب و فیلسوف بود و خاقانی تا بیست و پنج سالگی تحت حمایت او بود و در نزد ایشان انواع علوم ادبی و حکمی را آموخت. چندی نیز در محضر ابوالعلاء گنجهای شاعر بزرگ معاصر خود که در دستگاه شروانشاهان به سر میبرد، فنون شاعری را فرا گرفت .
پس از آنکه ابوالعلاء وی را بخدمت خاقان منوچهر شروانشاه معرفی کرد لقب «خاقانی» بر ایشان نهاده شد.پس از آن خاقانی قریب به چهل سال وابسته به دربار شروانشاهان و نزد منوچهر شروانشاه، و پسر و جانشین او اخستان شروانشاه خدمت میکرد.در حدود سال ۵۵۰ به امید دیدار استادان خراسان و دربارهای مشرق به سوی عراق راهی شد و تا ری پیش رف.در آنجا بیمار شد، و والی ری او را از ادامه سفر منع کرد و خاقانی به ناچار به «حبسگاه شروان» بازگشت .
پس از مدتی توقف در شروان به قصد حج و دیدن امرای عراقین از شروانشاه رخصت سفر گرفت و در زیارت مکه و مدینه چندین قصیده سرود.در سال ۵۵۱ یا ۵۵۲ مشغول سرودن مثنوی تحفةالعراقین بود . در راه سفر به بغداد،ازایوان مدائن عبور کردو قصیدهٔ غرای خود را دربارهٔ آن سرود.در راه بازگشت به شروان خاقانی مجددا به دربار شروانشاه راه یافت .
لیکن میان او و شروانشاه به دلیل نامعلومی کدورتی ایجاد شد،واز قصیدههای حبسیه ی موجود در دیوانش این چنین به نظر میرسد که نزدیک یک سال را در حبس گذرانده است . در حدود سال ۵۶۹ قمری به سفر حج رفت و بعد از بازگشت به شروان در سال ۵۷۱ داغ دیده ی فرزند بیست سالهٔ خود رشیدالدین شد و بعد از آن مصیبت در سوگ همسرش نشست .
از آن پس میل به عزلت داشت و از خدمت دربار شروانشاهان کنار رفت. اواخر عمرش را در تبریز به سر برد و در همان شهر چشم از جهان فروبست و در مقبرةالشعرا در محله سرخاب تبریز به خاک سپرده شد . سال وفات او ۵۹۵ و ۵۸۲ نوشتهاند. زادگاه خاقانی شَروان منطقه ای تاریخی در جنوب شرقی قفقاز است که از خاک ایران بوده است تا این که در تاریخ ۳ آبان ۱۱۹۲ مطابق مفاد عهدنامه قصاید از ایران جدا شد و به کشور روسیه تزاری الحاق گردید. شروان هماکنون جزئی از کشورجمهوری آذربایجان است.این ناحیه از کنارهٔ غربی دریای خزر تا رود کورا امتداد یافته است .
قصاید و غزلیات خاقانی با تصحیح عزیزالله علیزاده در نشر فردوس تهران در سال ۱۳۹۰ در ۸۸۰ صفحه انتشار یافته است. که شامل ۹۴۴۷ بیت قصیده و ۳۸۵۳ بیت غزل است. کشف الابیات و واژه نامه نیز بدان اضافه شده است . دیوان خاقانی، شامل قصاید، ترجیعات، مقطعات، غزلها و رباعیات است که به تصحیح سید ضیاءالدین سجادی در سال ۱۳۳۸ در تهران به چاپ رسیده بود .
تحفةالعراقین، مثنوی در سه هزار و دویست بیت است که در سال ۵۵۱ به تالیف رسیده است . تحفةالعراقین در شرح نخستین سفر خاقانی به مکه و «عراقین» است که پس از ذکر هر شهر از رجال و افراد معروف آن شهر نیز یاد کرده و در آخر هم ابیاتی در حسب حال خود سروده است .
تحفةالعراقین به تصحیح یحیی قریب در سال ۱۳۳۰ در تهران به چاپ رسید.پس از آن، چندین نسخه معتبر از تحفةالعراقین شناسایی شد که در این میان نسخه وین با عنوان ختمالغرایب با تاریخ ۵۹۳ هجری به چشم میخورد.منشآت خاقانی، چند نامه از خاقانی است که به بزرگان زمان خود نوشته، و غالباً مشحون از کلمات و جملات عربی دشوار ؛و گاهی اشعار خود خاقانی در آن ها آورده شده است.قصاید خاقانی به نسبت در مرتبهای بالا قرار دارد. از او قطعات بسیار خوبی نیز دردست است اما غزلیاتش به پر مغزی قصاید او نیستند. شعر خاقانی سبکی دیریاب و بغرنج دارد و میتوان گفت بیشتر، نظمی است هنرمندانه با گرایشهای سخنوری و دقایق لفظی .
از زمان خاقانی تلاش برای دریافت و درک شعر او بوده و شروح گوناگونی از دیرباز که بر شعر خاقانی نوشتهاند موجود است. از برجستهترین خاقانی پژوهان ایرانی سید ضیاءالدین سجادی میباشدکه وی دیوانی از خاقانی و فرهنگ اصطلاحات خاقانی را به چاپ رسانده است .
از دیگر خاقانی پژوهان میتوان میر جلال الدین کزازی، معصومه معدنکن و نصرالله امامی را نام برد. خاقانی از سخنگویان قویطبع و بلندفکر و یکی از استادان بزرگ زبان پارسی و در مرتبه اول از قصیدهسرایان بزرگ عصر خویش است . توانایی او در استخدام معانی و ابتکار مضامین در هر قصیدهٔ او نمایان است.به گفته ی بدیعالزمان فروزانفر :
« میتوان گفت که بسیاری اطلاع و احاطهٔ خاقانی بر لغات عربی و فارسی و اصطلاحات فلاسفه و اطباء و دقت ادبی او در ترکیب الفاظ سبب پوشیدگی آرا و افکار سادهٔ وی گردیده، چندان که گمان میرود مضامین ابیاتش نیز سراسر پیچیده و فکر او از حد طبیعی بیرون است، و این خیال اگر هم در قسمتی از ابیات او با واقع مطابقت کند ولی در بسیاری از آن با حقیقت سازگار نیاید» .
دیوان خاقانی از نظر سخنوری و توانایی، از پیچیدهترین دیوانهاست و به همین سبب، در بین عامه مردم از اقبال کمتری برخوردار است . زیرا درک صحیح و لذت از اشعارش نیاز به سطح بسیار بالایی تسلط به زبان پارسی و دیگر علوم مانند پزشکی کهن ایرانی که بیشتر بر مبنای گیاهشناسی و داروشناسی بود، نجوم، تاریخ، قرآنشناسی و حدیثشناسی دارد؛و خواننده باید با شعر پارسی از دیدگاه فنی و به اصطلاح «صنعت شعر»، به حد کافی مطلع باشد تا بتواند به درک درستی اشعار پرمغز خاقانی برسد .
شعر خاقانی سبکی دیریاب و دشوار دارد و بیشتر، نظمی است هنرمندانه با گرایشهای سخنوری و دقایق لفظی . خاقانی از بلندپایهترین شاعران پارسیگوی و از جمله ادیبانی است که مورد استقبال و اقتباس دیگر شاعران قرار گرفتهاست.شاعران بلندپایهای مانند خاقانی و حافظب سیاری از ابداعات و مضامین او را تقلید و تضمین کرده اند. هم اکنون بسیاری از خیابانهای ایران به نام این شاعر بزرگ نامگذاری شدهاند که از جمله آنها میتوان به خیابان خاقانی در شهرستان ساری اشاره کرد .
آثار علی خاقانی
- دیوان خاقانی
- تحفةالعراقین
- منشآت خاقانی
مروری بر آثار و اندیشه ها علی خاقانی
خاقانی به جد یکی از بزرگان حوزه ی ادب ایران زمین است. آوازه ی شهرت او نه تنها در ملت ایران ، بلکه در ملل گوناگون پیچیده و او را یکی از سرآمدان تاریخ ادبیات جهان می دانند. خاقانی را همگان نیک می شناسند. خاقانی استاد سخن بود و آموزگار عشق. اگر بخواهیم نگاهی دقیق به شخصیت و آثار خاقانی داشته باشیم باید صورت های گوناگون شخصیت او و آثار او را در کنار هم گذاشته و آن ها را مورد برررسی قرار دهیم. شخصیت خاقانی در هر کدام از آثارش دچار یک انقلاب است. ابعاد درون شناختی خاقانی بسیار وسیع است و خاقانی را نمی توان به هیچ وجه در یکی از آثارش خلاصه کرد و او را شاخت .
علی خاقانی در سراش قصاید یک ناصح و یک استاد است و در غرلیاتش یک عاشق شوریده. این چنین شمایی از خاقانی ما را بدان سو می کشاند که ما نخست خاقانی را در آثار و سپس در بعد شخصیتی شناسایی کنیم. اگر بخواهیم از غزلیات و قصاید به دروازه های اندیشه ی خاقانی رجوع کنیم در می یابیم که خاقانی در نقش یک ناصح و استاد درس زندگی به ما می دهد. در واقع یکی از وجوه آثار خاقانی آنست که زندگی را به کام آدمیان گواراتر کند. از نگاه خاقانی طراوت زندگی انسان در گرو اخلاق و آگاهی از نقش او در جای جای این جهان هستی است .
درون مایه ی اشعار خاقانی و نثر خاقانی در غزلیات و قصاید که کتابی سراسر زندگی و اخلاق است بسیار وسیع است. او در هر باب از قصاید سیمای انسان را در مقام ها و سنین مختلف به تصویر می کشد و درکی متفاوت از هر برهه ی زندگی آدم به همراه معانی عمیق را به آدمی هدیه می کند. تمامی آنچه خاقانی در آثارش ذکر کرده است ، حاصل یک جهان بینی عظیم است. این جهانبینی عینا به دنبال جهان بینی ( دیدن جهان) بوجود آمده است .
علی خاقانی سفر بسیار کرده است و در دل هر سفر تجربیات فراوان آموخته است و این تجربیات همگی با کلام و دانش او تبدیل به یک گنجینه ی عظیم در باب روش زندگی در غزلیات و قصاید شده است. اما از این بعد از شخصیت خاقانی که گذر کنیم ، در غرلیات او شخصی را می بینیم که گویی کرسی تدریس را رها کرده است و به دنبال عشقی زمینی و گاه آسمانی دل به صحراها زده است و همنشین مردمان جهان شده است و شوریدگی را خط مشی زندگی خود قرار داده است. این شمای زندگی خاقانی در غزلیات اوست. از چنان استاد سخنی که در باب اخلاق می گفت ، یک عاشق شوریده ای ظهور می کند که جان در ره معشوق داده است و بس.
در ادامه نیز مروری خواهیم داشت به یکی از غزلیاتی که وی در دیوان اشعار خود تحریر کرده است و مروری خواهیم داشت بر بعد زیبایی شناسانه ی اشعار او . او به جد یکی از کسانی است که در سخت تصویر ادبیات ایران درجهان کمک شایان توجهی کرده است. البته این امر شاید در دوره ی زندگی او اتفاق نیفتاده باشد .
اما یقینا بعد از سالها ، بسیاری از کسانی که در حوزه ی پژوهش ادبی در ایران فعالیت کردند و از کشورهای دیگر هم آمدند ، با این در گران بهای ادب ایران آشنا شدند و بسیاری از آثار او را نیز ترجمه کردند و تدریس نمودند. اگر بخواهیم گنج گران خاقانی را در یابیم به ناچار باید به کتب استاد بزرگ ادبیات ایران زمین آقای دکتر کزازی سری بزنیم و در آنجا این گنج را جستجو کنیم ، چرا که وی تنها کسی است در ایران زمین که د رگذر سالها نزدیک تزین زبان و نزدیک ترین اندیشه را به خاقانی داشته است و خاقانی را درک کرده است. امیدواریم که از این شعر لذت ببرید .
ای آتش سودای تو خون کرده جگرها
بر باد شده در سر سودای تو سرها
در گلشن امید به شاخ شجر من
گلها نشکفند و برآمد نه ثمرها
ای در سر عشاق ز شور تو شغبها
وی در دل زهاد ز سوز تو اثرها
آلوده به خونابهٔ هجر تو روانها
پالوده ز اندیشهٔ وصل تو جگرها
وی مهرهٔ امید مرا زخم زمانه
در ششدر عشق تو فرو بسته گذرها
کردم خطر و بر سر کوی تو گذشتم
بسیار کند عاشق ازین گونه خطرها
خاقانی از آنگه که خبر یافت ز عشقت
از بیخبری او به جهان رفت خبرها
سوالات متداول
1- علی خاقانی کیست ؟
فضلالدین بدیل بن علی خاقانی حقایقی شَروانی در سال۵۲۰ (قمری) در شهر شَروان چشمبه جهان گشود . تاریخ تولد وی از اشاره های موجود در دیوان او استخراج یافته است . پدرش نجیبالدین علی مروی درودگر بود . مادر او مسیحی نسطوری بود که به اسلام روی آورده بود . عمویش کافیالدین عمر، طبیب و فیلسوف بود و خاقانی تا بیست و پنج سالگی تحت حمایت او بود و در نزد ایشان انواع علوم ادبی و حکمی را آموخت .
2- سید ضیاء الدین سجادی در خصوص خاقانی چه گفته است ؟
از برجستهترین خاقانی پژوهان ایرانی سید ضیاءالدین سجادی میباشد که وی دیوانی از خاقانی و فرهنگ اصطلاحات خاقانی را به چاپ رسانده است .
3- سبک اشعار خاقانی چیست ؟
شعر خاقانی سبکی دیریاب و دشوار دارد و بیشتر، نظمی است هنرمندانه با گرایش های سخنوری و دقایق لفظی .
4- آثار علی خاقانی را نام ببرید ؟
دیوان خاقانی – تحفةالعراقین – منشآت خاقانی
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاهتان را بنویسید