مروری بر زندگینامه رابیندرانات تاگور ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_textblock textblock_styling_align=” textblock_styling=” textblock_styling_gap=” textblock_styling_mobile=” size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
زندگینامه رابیندرانات تاگور ، شاعر ، فیلسوف و عارف هندی به تاریخ 7 مه 1861 در کلکته هند دیده به جهان گشود. وی یکی از بزرگترین ادیبان و جریان سازان تاریخ ادبیات هندوستان و جهان بوده است .
او نخستین آسیایی ای می باشد که جایزه ی نوبل را از آن خود کرده است .
تاگور در کلکته، در خانواده ای ثروتمند و متدین و هنرمند و مصلح اجتماعی زاده شد و در محیطی سرشار از روح مذهبی تربیت یافت .
در ۱۸۷۷ برای تحصیل در رشته حقوق به انگلستان رفت، دیری نگذشت که به وطن باز گشت تا بنا بر خواست پدر به اداره املاك خانوادگی بپردازد .
در بیست و سه سالگی ازدواج کرد و بسیار زود به اصول تعالیم کهن مکتب های فلسفی هند روی آورد و به آثار شاعران گذشته بنگالی و شاعران انگلیسی مانند شلی و کیتس دلبستگی یافت .
خود نیز به سرودن شعر تغزلی به زبان بنگالی پرداخت و اولین دیوان را به نام تجسم اندیشه ها در ۱۸۹۰ انتشار داد. از ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۵ به نشر روزنامه ادبی بنگالی سادهانا اشتغال داشت و در همین دوره يك سلسله آثار نمایشی زبان بنگالی و انگلیسی انتشار داد که از آن میان چیترانگادا ، قربانی ، شاه و ملکه و ماليني می باشد .
دو دیوان نیز به نام چیترا و زورق طلائی در ۱۸۹۵ منتشر کرد. چیترا شامل لطیف ترین و زیباترین اشعار غنائی است و بعضی از قطعه های آن از شاهکارهای شعر تغزلی جهان بشمار می آید .
تاگور دومین بار به انگلستان سفر کرد و در بازگشت به هند در ۱۹۰۱ در زادگاهش مؤسسه تربیتی به نام «مقام صلح» تأسیس کرد تا بدین وسیله خلا غم انگیز زندگی خانوادگی را که بر اثر از دست دادن همسر و پسر و دخترش بوجود آمده بود، پر کند .
تا گور در این مؤسسه همواره به تربیت و ارشاد جوانان هندی و در پیشرفت معنویشان بر اساس اندیشه های مذهبی و سنتی می پرداخت. این سازمان تربیتی در ۱۹۲۱ توسعه یافت و به دانشگاه تبدیل شد . تاگور به موازات نشر مقالات و کتاب های گوناگون درباره مسائل تربیتی و فرهنگی ، همچنان به خلق آثار ادبی محض ادامه داد .
رمان گورا از بهترين رمان های اوست که در آن با سبکی هنرمندانه و با قدرتی فراوان کشمکش های داخلی اعضای خانواده های سرمایه دار کلکته را وصف کرده و نشان داده است که چگونه افراد خانواده ها به راه های مختلف کشیده می شوند . بعضی طرفدار مذهب کهن، دست های هواخواه مذهب رایج و تحول یافته برهمانی می گردند و عده ای نیز از همه چیز می گسلند .
رمان پر ارزش دیگر تاگور به نام وطن و جهان در ۱۹۱۶ انتشار یافت که موضوع آن تحریم کالای انگلیسی بود. آثار اصلی و ادبی تاگور شامل آثار شاعرانه و آثار نمایشی است . وی سرودن شعر غنائی را تا هنگام مرگ ادامه داد و در حدود صد دیوان منتشر کرد .
گیتانجالی در آغاز به به زبان بنگالی سروده شده و پس از آن به وسیله خود شاعر به زبان انگلیسی برگردانده شده است. تاگور به وسیله این اثر بزرگترین شاعر زمان خود معرفی گردید و شهرت جهانی بدست آورد و به موجب ارزش و معنوی و احساس عميق انسانی سعی در اشعار این دیوان نهفته بود، در ۱۹۱۳ به دریافت جایزه ادبی نوبل نایل گردید .
در عشق بی انتهای تا گور به انسان و اشیا و معرفتش به روح مذهبی و عقاید او که نوعی عرفان است، همه به نحوی با شکوه در منظومه های این دیوان منعکس است. گیتانجالی را می توان در زمره شاهکارهای ادبیات جهانی بشمار آورد. تاگور در برابر توجه به عالم درون، به دنیای کار و کوشش نیز توجه بسیار دارد .
در نظر او کار به بشر اصالت و نجابت می بخشد و او را به خدا نزدیک می کند. دیوان برداشت میوه در ۱۹۱۳، باغبان در ۱۹۱۴ و قو های وحشی در۱۹۱۴ منتشر شد. قو های وحشی در نظر بسیاری از ناقدان هنری بر گیتانجالی ترجیح دارد. مجموعه كودك به زبان بنگالی در کلکته و به زبان انگلیسی در لندن با عنوان ماه نو انتشار یافت. با انتشار این دیوان ها، شعر تغزلی تاگور به اوج قدرت و زیبائی رسید و در میان توده مردم برای او محبوبیتی عمیق بدست آورد .
مطلب پیشنهادی : نامه عاشقانه
از آثار نمایشی تاگور نیز نمایشنامه هایی با عنوان راجا با عنوان انگلیسی سلطان اتاق تاریک ، پست خانه ، دور بهاری و موج عنان گسيخته می باشد که همگی درون مایه های سیاسی و اجتماعی داشته اند و بر بن مایه های فکری تاگور در زمینه های مختلف زندگی نیز تاکید بسیار داشته اند . همه این آثار در قالب تمثیل و استعاره و تصویرهای ذهنی بسیار غنی است و موجب شهرت بیشتر تاگور گردید .
تا گور در نیمه دوم زندگی به موازات انتشار نوشته های تحقیقی در باره مسائل گوناگون و تنظیم خاطرات و نامه ها و زندگینامه، سفرهای متعددی به گرد جهان انجام داد، از ایالات متحده و آمریکای لاتین و شرق دور دیدن کرد .
زندگینامه تاگور که در ۱۹۱۲ انتشار یافت، گرچه به دوره محدودی از زندگیش ارتباط می یابد، بسیار سودمند است تاگور تنها شاعری غزل سرا نبود، بلکه مدیحه سرا، حماسه سرا و نویسنده ای میهن پرست بود، برای کودکان شعر می سرود و در کنار اندیشه های فلسفی استوار، طبع بذله گو وطنز آمیزش نیز تجلی می کرد، نمایشنامه هایش از محيط رنگین وخوشاهنگی و هیجان فراوان برخوردار بود .
به موسیقی و نقاشی علاقه خاص داشت، موسیقی را زبان روح و نقاشی را وسیله نزدیکی به عالم طبیعت می دانست. اساس مذهب را بر پایه نیکی و زیبائی نهاده بود و تمدن واقعی را در تحمل سختی ها و متانت روح می دانست، از نظر تا گور كمال مطلوب در عظمت روح و دست یافتن به عالم ناشناخته است و بشر تا درون خود را نشناسد معنی واقعی زندگی را درک نمی کند، اما مفهوم این نظر کناره گیری از زندگی و لذت نیست .
مطلب پیشنهادی : کلیپ انگیزشی
در نمایشنامه های تاگور مرتاضان که با دنیای خارج قطع رابطه کرده، محکوم شده اند . آثار تاگی بسیار فراوان و متنوع است و شامل دیوانها، رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه ، آثار فلسفی و انتقادی و سیاسی است . تاگور در ۱۹۱۵ از طرف دولت انگلستان به دریافت لقبSir مفتخر شد، اما در ۱۹۱۹ هنگامی که انقلاب پنجاب به طور بی رحمانه ای بر اثر فشار شدید انگلیسی ها سرکوب شد، این لقب را رد کرد. وی به تاریخ 7 اوت 1941 و در 80 سالگی با کارنامه ای پر بار از ادب و فرهنگ و هنر دنیا را برای همیشه بدرود گفت .
آثار رابیندرانات تاگور
- سلطان قصر سیاه
- جمع کردن میوه ها
- اشعار خبیر
- موج های عنان گسسته
- نامه هایی به یک دوست
- پیوند آدمی
- مذهب بشر
- شخصیت
- نکاتی از بنگال
- هدیه عاشق
- چیترا
- گیتانجالی
- ماه نو و مرغان آواره
- خانه و جهان
- کشتی شکسته
مروری بر آثار رابیندرانات تاگور
تاگور ، شاعری عارف و عالم بود. او یکی از وزنه های ادبی تاریخ ادبیات جهان و یکی از بزرگترین شاعران عرفانی جهان ادبیات می باشد. تاگور درست مانند مولانا ، سعدی و حافظ برای هندی ها ارزشمند است. او انسانی با اعتقادات عرفانی و صوفی گرایانه ی هندی بود و در این زمینه نیز قلم می زد و اشعار بسیاری نیز سرود که هر یک راه زندگی را در اختیار دوستدارانش می گذارند. دغدغه ی اصلی تاگور ، بیان ارزش آدمی و ارزش و اعتبار جهانی که در آن زندگی می کنیم ، در میانه ی شعرهایش بوده است.
مطلب پیشنهادی : قانون جذب
او معتقد است که انسان موجودی بسیار ارزشمند است و می تواند راهی و روزنی به سوی دریچه های اعلای عالم هستی باز کند و با تمامی کائنات به صحبت بپردازد و خدا را ملاقات کند. از سوی دیگر ، او به این امر اشاره می کند که برای رسیدن به خداوند و برای رسیدن به آن احساس پاک ، باید از این جهان و هر آنچه که در اوست بهترین استفاده را کرد.
از نگاه او این دنیا برای آن ساخته شده است که انسان بتواند نردبانی از هر آنچه که چشمانش می بیند و گوش هایش می شنود ، درست کند تا به عالمی بالاتر دست پیدا کند و بهترین جایگاه ها را در کائنات از آن خود کند. تاگور انسانی فوق العاده ارزشمند هم برای جامعه بشریت و هم برای تاریخ ادبیات جهان است. همانطور که گفتیم تفکرات او به قدر بسیاری شبیه به مولانای خودمان است و سبک شعر گفتن او را نیز می توان به سهراب سپهری بسیار نزدیک دانست.
البته باید گفت که سهراب الهاماتی از تاگور و سبکش در شعر داشته است اما در مثل مناقشه نیست و می توان این وجه ارتباطی را میان تاگور و ادبیات ایران برقرار کرد.در ایران نیز مترجمین بسیاری روی شعرهای تاگور کار کرده اند و بسیاری نیز شعرها و اندیشه های ا را تحلیل کردند. با این حال هنوز هنوزه نیز می توان طرح های پژوهشی بر روی تاگور و شاعران ایرانی پیاده کرد که بسیار ارزشمند باشند و دارای مقام ادبی بسیار بالایی شوند. در ادامه چند شعر از او را با هم مطالعه می کنیم و از احساس ناب این شاعر هندی ، که بعنوان اولین آسیایی برنده جایزه نوبل هم شناخته شده است ، لذت می بریم. اشعاری که می خوانیم ترجمه استاد بزرگوار دکتر رضا براهنی است.
تو ای جوان
با ما بگو که چشمانت لبریز از دیوانگی چراست؟
راستی را نمیدانم
نمیدانم کدامین بادهٔ خشخاشهای وحشی را نوشیدهام که چشمانم
لبریز از دیوانگی است.
– آه و افسوس –
چنین است!
بعضی عاقلند و گروهی دیوانه،
برخی محتاطند و برخی دیگر سرکش و بیاحتیاط
چشمانی هست که میخندد و چشمانی هست که اشک میریزد،
و چشمان من لبریز از دیوانگی است…
ای جوان
در سایه درخت، این چنین آرام چرا ایستادهای؟
بار سنگین اندوه دل
پاهای مرا خسته کرده است و اینک در سایهٔ درخت ایستادهام.
– آه و افسوس –
چنین است!
بعضی حرکت میکنند و گروهی میایستند،
برخی آزادند و برخی در زنجیر،
و بار سنگین اندوه دل،
پاهای مرا خسته کرده است
و چشمان من لبریز از دیوانگی است
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
[/av_textblock]
[av_comments_list av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” alb_description=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
دیدگاهتان را بنویسید