مروری بر زندگینامه بیژن نجدی ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

بیژن نجدی ، نویسنده ی نام آشنا و توانمند ایرانی ، به تاریخ 24 آبان 1320 در خاش ایران متولد شد. بیژن نجدی ، از پدری و مادری گیلانی و اصیل اما در خاش زاهدان متولد شد .
اما بعد از مدتی و در همان دوران طفولیت به همراه خانواده به رشت آمدند و تحصیلات ابتدایی اش را در رشت گذراند .
بیژن نجدی پس از این که دیپلمش را در سال 1339 گرفت ، به دانشسرای عالی تهران رفت و در آنجا شروع به تحصیل کرد . تحصیلات وی در رشته ی ریاضی بود و بعد از اینکه تحصیلاتش را به اتمام رساند ، در شغل شریف معلمی آن هم در یکی از دبیرستان های شهر زیبای لاهیجان مشغول به کار شد .
پدر بیژن نجدی ، انسانی مبارز بود. او در جریان قیام افسران خراسان نقشی فعال داشت و در جریان درگیری های گنبد کاووس به دست یکی از ژاندارم های دولتی ، کشته شد. وی در سال 1349 با خانمی به نام پروانه محسنی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج نیز یک پسر و یک دختر است که بیژن نجدی به آن ها علاقه ی بسیار داشت .
زندگینامه بیژن نجدی
اما بعد بیژن نجدی نویسنده ای بود که خود نمی دانست نویسنده است. اگر به کارهای او و کارنامه ی ادبی او نگاه کنید ، در می یابید که وی در سال 45 تازه کارهای ادبی اش را شروع کرد و مخزنی از استعداد ادبی را به روی ادبیات ایران گشود .
وی سالهای سال نوشت ، اما نکته ی تاریک زندگی ادبی او ذکر این نکته است که وی در زمانی که زنده بود ، تنها یک اثر از خود به یادگار گذاشت و ان اثری بود با نام یوزپلنگانی که با من دویده اند و باقی آثارش در سالهای پس از مرگش منتشر شد. البته این امر به همان دلیلی بود که در بالا ذکر کردیم ، وی نویسنده ای بود که خود به استعداد خودش آگاه نبود .
اما پس از اینکه کم کم متن هایش به دست مجله ها رسید و انتشار پیدا کرد به این اعتماد رسید که نوشته هایش بسیار گیرا هستند و هر کدام از اقبال بسیار بالایی برخورداند .
از این رو تمام تلاشش را کرد که بهترین اثر خود را بعنوان اولین اثر رسمی خود به چاپ برساند . این امر ، یعنی نخبه گویی در بیژن نجدی باعث شد که وی وسواس عجیبی روی متن هایش پیدا کند. روایتی این میان وجود دارد که وی برای نوشتن کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند ، بیش از پنجاه بار کارش را ویرایش کرده است و بعد به چاپ رسیده است .
یوزپلنگانی که با من دویده اند ، زمانی که به بازار کتاب آمد انقلابی در ادبیات منثور ایران بوجود آورد. این کتاب کنون چاپ یکصدمش را نیز رد کرده است و از شمار پر فروش ترین کتاب هایی است که در ایران به چاپ رسیده است و نویسنده ی آن نیز یک ایرانی است .
کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند ، افتخارات بسیاری کسب کرد. از جمله آن که سال 74 جایزه ی قلم زرین را به خود اختصاص داد. وی همانطور که گفتیم آثار بسیاری را به ثمر رساند که همگی بعد از مرگش و توسط همسرش به چاپ رسید. وی علاوه بر نویسندگی ، به شاعری نیز می پرداخت و خرده آثاری نیز در شعر گیلکی دارد. امروزه از مجموعه های یوزپلنگانی که با من دویده اند ، و همچنین چند داستان دیگر نظیر مرثیه ای برای چمن او فیلم ساخته شده است و کارگردانانی از آن اقتباس کرده اند. اما نکته ای که این میان از اهیمت بسیار بالایی برخوردار است ، ذکر این نکته است که جرا بیژن نجدی به عنوان یک ادیب ، این چنین مورد استقبال قرار گرفته است .
همانطور که می دانید تاریخ ادبیات ایران نویسندگان بسیار داشته است و کم هم نبوده اند نویسندگانی که سراسر خلاقیت بوده اند ، اما از این میان بعضی از آن ها چون گلشیری ، معروفی ، دولت آبادی و نجدی شاخص گردیده اند .
اگر بخواهیم در باب ارزش کارهای نجدی سخن بگوییم ، باید به این نکته اشاره کنیم که نجدی یک نویسنده ی عادی نبود. بلکه وی سبکی خاص برای نوشته هایش داشت که او را از تمامی کسانی که در حوزه ی نویسندگی فعالیت می کردند متمایز می کردند .
نخستین ویژگی سبک او پست مدرن بودن کارهای وی است . اگر به کارهای بیژن نجدی رجوع کنید به وضوح می بیند که او آن چنان واقعیت را با فرا واقعیت در هم آمیخته است که نمی توان هیچ مرز مشخصی برای آن تعیین کرد . در واقع سبک او به گونه ای در هم آمیزش رئالیسم و سورئالیسم می باشد که در ایران بی سابقه بوده است. او زندگی تمامی کاراکترهای داستانش را با زندگی طبیعی بشر توصیف می کند .
در همین دنیا زیست می کند و با آنان زندگی می کند ، اما هر چه پیش تر می رود ،ارتباط ذهن نویسنده با قضایای سورئال آنچنان زیاد می شود که گویی یک نوع وابستگی ذاتی میان روان و آنچه در زندگی واقعی انسان ها رخ میدهد ، صورت می گیرد. دیگر ویژگی ای که نوشته های او دارد ، نثر منظوم اوست .
شاید این کلمه و این ترکیب کمی غریب به نظر بیاید ، اما باید به این امر اشاره کرد که وی به گونه ای داستان هایش را می نویسد که موقع خواندن آن این حس به شما دست میدهد که در حال خواندن یک متن خوشاهنگ و وزن دار هستید . در واقع عناصر شاعرانه ی بسیاری در داستان های بیژن نجدی وجود دارد که هر کدام به نحوی تحولی در ادبیات ایران محسوب می شده اند. زبان نجدی ، زبان استعاری و تشبیهات مکرر است .
در واقع تمامی کلمات وی ، پر است از حس آمیزی ها ، استعاره ها و تشبیه ها که به زبانی خاص منجر می شود. اگر بخواهیم کمی هم در این حوزه اغراق کنیم و به گمانه زنی های ادبی بپردازیم ، باید بگوییم که زبان شناسی داستان او به گونه ای است که دارای یک موسیقی است .
اگر موسیقی را در آن حذف کنیم ، یک متن داریم و اگر موسیقی آن را در نظر بگیریم ، شعری است که دارای مولفه های شاعری بسیار است. یوزپلنگانی که با من دویده اند ، نمونه ای بارز از داستان نویسی عصر جدیدی است که شاید آنچنان که باید در ایران جایگاه خودش را پیدا نکرده است اما در بین آثار جهانی آثاری شاخص است. وی به تاریخ 4 شهریور 1376 در لاهیجان دیده از دنیا فرو بست.
آثار بیژن نجدی
- یوزپلنگانی که با من دویدهاند
- دوباره از همان خیابانها
- داستانهای ناتمام
- خواهران این تابستان
- واقعیت رؤیای من است.
- پسرعموی سپیدار
- داستان ناتمام (A+B)
مروری بر آثار بیژن نجدی
یکی از درس های نویسندگی ، که می توان از دل زندگی نامه ی نویسندگان بیرون کشید ، بررسی این موضوع است که می توانیم با مروری بر جنبه های مختلف آثار آن ها ، درکی از سبک نویسندگی آن ها و همچنین ویژگی های نوشتاری آن ها به دست بیاوریم. بیژن نجدی نویسنده ای نخبه گو بود .
متن هایش به هیچ کدام از آثار زمانه ی خویش شبیه نبود و تا به امروز نیز متنی چون متن های بیژن نجدی نوشته نشده است. متن های او مولفه های شاعرانه ای دارد که هر کس قادر به درک آن نیست و از سوی دیگر نیز شعر نیست و داستانی است که همه می توانند از آن لذت ببرند. متن داستان های بیژن نجدی را اگر مطالعه ای کنید ، قابی می بیند که در آن جز ادبیات چیز دیگری متصور نیست .
تمام آنچه که باید یک متن ادبی برای به ثمر نشستن در اختیار داشته باشد ، در داستان های بیژن نجدی آن هم به یکباره گنجانده شده است. اگر قصد دارید که بیشتر با سبک او آشنا شوید ، حتما سری به کتاب یوز پلنگانی که با من دویده اند بزنید. اما ما در ادامه چند نمونه از جمله های خاص او را برای تمرین نویسندگی خدمتتان تقدیم می کنیم و سعی می کنیم که یک درک درست از ویژگی های شاعرانه ی داستان های منثور او را با شما در میان بگذاریم .
- چشمهای مثل کتری روی گاز میجوشید. (داستانهای ناتمام / یادداشتهای جبهه)
- گریه مثل کلید دهان ماهرخ را باز کرده بود. (یوزپلنگانی که با من دویدهاند / خاطرات پارهپاره دیروز)
- دهانش مثل ماهی تازه صید شده باز و بسته میشد. (یوزپلنگانی که… / استخری پر از کابوس)
- مه غلیظ دهکده طاهر را توی مشتش گرفته بود. (یوزپلنگانی … / سهشنبهٔ خیس)
- یک دایره زرد پای فانوس در حیاط نشسته بود. (یوزپلنگانی… / شب سهرابکشان)
- پاییز خودش را به آبی چتر میزد. (یوزپلنگانی… / سه شنبهٔ خیس)
- گلوی مرتضی مثل کاغذ سمباده شده بود. (یوزپلنگانی … که با من دویدهاند / استخری پر از کابوس)
- پشت پنجرهها پردهای از گرمای بخاری آویزان بود. (یوزپلنگانی… / سه شنبهٔ خیس)
- زمستان سفیدی آنطرف پنجره سرمای سفیدش را راه میبرد. (یوزپلنگانی… / سپرده به زمین)
- مادر مرتضی صدای اذانی را که از مسجد میآمد به مرتضی نشان داد. (یوزپلنگانی… / شب سهراب کشان)
- تاریکی شب روی تاریکیهای چاه ریخته میشد. (یوزپلنگانی… / شب سهراب کشان)
- آسیه به دیواری پر از باران تکیه داده بود. (یوزپلنگانی… / روز اسبریزی)
سوالات متداول
1- بیژن نجدی کیست ؟
بیژن نجدی ، نویسنده ی نام آشنا و توانمند ایرانی ، به تاریخ 24 آبان 1320 در خاش ایران متولد شد. بیژن نجدی ، از پدری و مادری گیلانی و اصیل اما در خاش زاهدان متولد شد . اما بعد از مدتی و در همان دوران طفولیت به همراه خانواده به رشت آمدند و تحصیلات ابتدایی اش را در رشت گذراند .
2- سبک نگارش بیژن نجدی چیست ؟
باید به این نکته اشاره کنیم که نجدی یک نویسنده ی عادی نبود. بلکه وی سبکی خاص برای نوشته هایش داشت که او را از تمامی کسانی که در حوزه ی نویسندگی فعالیت می کردند متمایز می کردند . نخستین ویژگی سبک او پست مدرن بودن کارهای وی است .
3- تنها اثر ماندگار بیژن نجدی در دوران حیات او چه نام دارد ؟
وی تنها یک اثر از خود به یادگار گذاشت و آن اثری بود با نام یوزپلنگانی که با من دویده اند .
4- زبان نگارش بیژن نجدی چه بود ؟
زبان نجدی ، زبان استعاری و تشبیهات مکرر است .
5- پنج اثر از آثار بیژن نجدی را نام ببرید ؟
یوزپلنگانی که با من دویدهاند – دوباره از همان خیابانها – داستانهای ناتمام – خواهران این تابستان – واقعیت رؤیای من است .
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
آثار بیژن نجدی واقعاً زیبا و نثری شاعرانه است و آدم لذت می برد از خواندن به یادگار مانده از ایشان ولی نوشته بعضی نویسنده های معاصر هم خیلی روان ، زیبا و آهنگین است. مدتی پیش یک مجموعه داستان از خانم فریبا وفی خواندم به نام” در راه ویلا” یا رمان “پرنده من”که تمام شاخص های زیبا شناسانه در آثارش نمود داشت و یا مجموعه داستانهای کوتاه و بسیار زیبا از یک نویسنده گمنام به نام محمدرضا غلامی به اسم ” دیوار گِلی ” را خواندم که پر از زیبایی و موسیقی بود بخصوص در دو سه تا از داستانهای کوتاهش غوغا کرده بود. کم نیستند از این نویسنده ها ولی جدیدا چون هر کسی به خودش اجازه می دهد برای نشان دادن خودی و پُز روشنفکری با هزینه پول کتاب چاپ کند و در مقابل این مرض خود شیفتگی ها ، هیچ نهادی هم از نویسنده های خوش قلم حمایت نمی کند آثار نویسندگان واقعی گمنام مانده و شناخته نشده اند. مثل همان نویسنده که عرض کردم مگر به اتفاق کسی کتابی از آنها را بدست گیرد و بین این همه نوشته بی ارزش متوجه زیبایی و فاخر بودن آن شود.