مروری بر زندگینامه پاتریشیا کورن ول ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_textblock textblock_styling_align=” textblock_styling=” textblock_styling_gap=” textblock_styling_mobile=” size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
پاتریشیا کورن ول
پاتریشیا کورن ول ، نویسنده و داستان پرداز جنایی ، به تاریخ 9 ژوئن 1956در میامی ، فلوریدا آمریکا دیده به جهان گشود .
پاتریشیا کورن ول یکی از مشهور ترین نویسندگان آمریکا و جهان است .
عمده ی شهرت او به سبب نوشتن رمانی به نام اسکارپتا می باشد که سلسله داستان هایی مربوط به دکتری با همین نام است که به شغل پزشکی قانونی مشغول است .
کتاب های او تا به امروز بیش از صد میلیون نسخه در جهان فروش داشته است. اما بعد اگر بخواهیم کمی به کارها و زندگی او بپردازیم باید این چنین بگوییم که همه ی ما نام نویسنده ی سرشناس هریت بیچر استو را شنیده ایم ( که اگر از او چیزی نمی دانید می توانید به بانک زندگی نامه نویسندگان سایت رجوع کنید و در آن جا از زندگی نامه و آثار او مطلع شوید. ) . کورن ول ، یکی از نوادگان هریت بیچر استو می باشد که در 9 ژوئن سال 1956 در میامی فلوریدا از ایالت های آمریکا دیده به جهان گشوده است و دومین فرزند از سه فرزند خانواده ای فرهنگی و اهل ادب می باشد .
زندگینامه پاتریشیا کورن ول
پدر پاتریشیا کورن ول یکی از وکلا و حقوق دان های آمریکا بوده و مدتی نیز در دادگاه عالی آمریکا منشی دادگاه بوده است و در هیئت منصفه این دیوان به فعالیت پرداخته است . اما کورن ول ، هیچ گاه نسبت به این شخصیت دید خوبی نداشته و رفتارهای او را با خود یک نوع سو استفاده ی عاطفی روایت کرده است . در واقع این ماجرا مربوط به لحظاتی پیش از مرگ پدر او می شود .
با این که او در تمام طول مدت زندگی خود هیچ گاه آنچنان که باید و شاید مهری از پدرش ندیده بود اما اوج این بی عاطفگی را در لحظه ای تماشا می کند که پدرش در بستر مرگ بود و آن ها مطمئن بودند که این آخرین لحظه ای است که او را می بینند و به روایت خودش :
” همه ی اعضای خانواده به دور تخت خواب پدرم جمع شده بودیم . او نفس های اخر را می کشید و بسیار دردمند بود و ما می دانستیم که عن قریب است که او این دنیا را ترک کند و این آخرین لحظاتی است که با او ارتباط چشمی برقرار می کنیم. ولیکن او ناگهان کاری کرد که کارنامه ی سیاه پدریش را برای من تکمیل کرد . او در آن آخرین لحظات دستان برادرم را محکم گرفت و به او گفت که او را بسیار دوست دارد و این در الی بود که حتی او یک نگاه و یا یک نوازش کوچک نیز نصیب من نکرد. و هرگز درک نکردم که او چطور می توانست حقوق مردم بیچاره را به آن ها برگرداند. ” .
به هر طریق این تاثیرات روحی در ذهن پاتریشیا همیشه ماند و او را تبدیل به نویسنده ای کرد که بعد ها در نوشته هایش تمام این مسائل روحی را منعکس کرده است. در سال 1961 ، مادر آن ها به همراه سه بچه شهر را ترک کرده و به کارولینای شمالی می رود . این مسئله بسیار برای همه اعضای خانواده سنگین تمام می شود . اما چیزی که واضح بود آن بود که مادر پاتریشیا بسیار بسیار درگیر افسردگی بود و این مسئله نیز باعث شد که در بیمارستان بستری شود .
اما چیزی که این میان برای کورن ول مهم بود مردی بود که مادرش به آن تکیه کرده بود و به امید او اصلا به کارولینای شمالی آمده بود . آن مرد بسیار به پاتریشیا احترام گذاشت . و او را به کالج فرستاد و استعداد او را درک کرد . او بود که دریافت پاتریشیا به چه اندازه به نویسندگی علاقمند است و در نویسندگی استعداد بسیار بالایی دارد. هنگامی که او به کالج فرستاده شد تحت یک تربیت و برنامه ی عالی قرار گرفت .
پاتریشیا کورن ول با تمام مشکلات خانوادگی ای که پشت سر گذاشته بود تبدیل به یک دانش آموز درخشان شد و فعالیت های ادبی بسیاری کرد. او به هنر روی آورد و یک کارتونیست فوق العاده گردید و از آن سو نیز در ورزش تنیس نیز استعداد بسیاری از خود نشان داد .
این مسئله باعث شد که پاتریشیا کورن ول یک بورس تحصیلی برای رشته ی تنیس از کالج دیویدسون دریافت کند که آن را رد کرد و به همان کالج برای تحصیل در رشته ی انگلیسی و ادبیات انگلیسی رفت و لیسانس خود را در سال 1979 دریافت کرد .
در سال 1979 درست پس از زمانی که پاتریشیا کورن ول ، فارغ التحصیل در رشته ی انگلیسی شد ، به عنوان یک خبرنگار در خبرگزاری شارلوت استخدام شد و در آن مجموعه ابتدا به گزارش در باب سینما و فیلم های جدید می پرداخت اما بعد به بخش حوادث رفت و خبرنگار مسائل جنایی و حوادث مربوط به جرم ها گردید .
در سال 1980 او موفق به کسب جایزه ی خبرنگار برجسته از انجمن خبرنگاران کارولینای شمالی به پاس فعالیت های گسترده اش در زمینه ی اخبار مربوط به تن فروشی گردید . این اولین موفقیت او در زمینه ی نویسندگی بود و او را بسیار برای رسیدن به ارزوهای بزرگش تشویق کرد. پس از آن وی جدی تر به کار روزنامه نگاری پرداخت و در سال 1981 به همراه همسر نخستش به ویرجینیا نقل مکان کرد .
پاتریشیا کورن ول در این سال فکر نوشتن یک مجموعه ی مستقل را در ذهن پروراند تا که در سال 1984 پشت میز کاریش نشست و اولین رمان خود را کلید زد. این رمان در باب یک کارآگاه مرد به نام جو کنستیبل بود که دکتری به نام مارسلا فارنلی فیرو که یک پزشک قانونی بود را در ریچموند ملاقات کرده بود و تحت همین مسئله شخصیت کی اسکارپتا شکل می گیرد .
در سال 1985 او شغلی در پزشکی قانونی که زیر مجموعه اداره پلیس بود پیدا می کند و در آنجا به مدت شش سال فعالیت می کند. او ابتدا در قامت یک نویسنده ی فنی و بعد ها در قامت یک تحلیل گر در این مجموعه به فعالیت می پردازد. و بدین طریق نخستین نوشته هایش را شکل می دهد و به چاپ می رساند. او تا به کنون چندین مجموعه منتشر کرده است که از این مجموعه ها وی توانسته است جایزه ی ادگار را بدست بیاورد و بیش از صد میلیون نسخه از کتاب هایش را بفروش برساند .
در واقع او نویسنده ای تجربه گراست و برای نوشته هایش دل به عمق حادثه می زند و سپس روایت ذهنی و بصری خود را به تصویر می کشد و همین امر سبب بسیاری از موفقیت های او شده است. زندگی شخصی پارتیشیا درست مثل بسیاری دیگر از بخش های زندگی او فراز و نشیب های بسیاری دارد .
پاتریشیا کورن ول در ژوئن و در چهاردمین روز از این ماه در سال 1980 پس از اینکه از کالج دیویدسون فارغ التحصیل شد با یکی از اساتید زبان انگلیسی ب نام چارلز کورن ول ازدواج کرد. پروفسور کورن ول ، بعدد از مدتی استادی در دانشگاه را رها می کند وتبدیل به یک مبلغ مذهبی می شود .
در سال 1989 این دو از یکدیگر جدا می شوند ولی پاتریشیا فامیلی همسرش را با خود نگه می دارد. وی پس از این دوره روابط عاطفی پراکنده ای را تجربه می کند که بسیار بر روح او تاثیر می گذارد . در سال 2006 او دوباره با یکی از اساتید انشگاه هاروارد ازدواج می کند .
پاتریشیا کورن ول حدود یکسال این خبر را مخفی می کند و نهایت در سال 2007 آن را علنی می کندن. کورن ول از خانواده ای تقریبا با اصل و نسب بود و همین مسئله باعث شده بود که با چهره های بزرگ امریکا در ارتباط باشد .
پاتریشیا کورن ول یکی از دوستان بسیار صمیمی جورج بوش ریاست جمهوری امریکا بود و در تعطیلات تابستانی این شخص با او همراه بود و هفته های بسیاری در کنار هم بودند . اما بعد ، پاتریشیا در سال 2015 پرده از بیماری ای بر میدارد که بسیاری از هوادارن را شوکه می کند. او می گوید که تا به امروز چندین سالی هست که درگیر بیماری افسردگی و دو قطبی است و این مسیر برای او روزگار سختی را فراهم آورده است .
هر چند که وی بعدا این موضوع را کتمان می کند اما تمام زندگی او و حرکات او تحت تاثیر این بیماری بود و این مسئله برای او بسیار مسئله ساز شده بود . بعد ها در پرونده او ذکر شد که وی در سال 1993 به علت رانندگی در مستی با ماشین مرسدس بنز خودش چپ می کند و دولت 28 روز درمانی او را محکوم به مراجعه به روان پزشک می کند و از همان سالها این مسئله در او شناخته می شود. کورن ول انسان بسیار خیری می باشد. او تقریبا بیش از نیمی از سرمایه اش را صرف کارهای خیر کرده است .
پاتریشیا کورن ول هم اکنون جز صد نویسنده ی برتر آمریکا به لحاظ موفقیت های ادبی است . تا به امروز صد میلیون نسخه کتاب به فروش رسانده است و کتاب هایش به بیش از بیست زبان زنده ی دنیا ترجمه گردیده است . او هم اکنون در 63 سالگی خویش در سلامت کامل با نوشته هایش مشغول است و روزگار می گذارند .
آثار پاتریشیا کورن ول
- بدن مدرک
- تمام آنچه که باقی مانده است
- مگس
- یادداشت سیاه
- دلیل مرگ
- سردخانه
- مه قرمز
- تخت استخوانی
- پس از خاموشی
- غبار
- عامل اسکارپتا
سوالات متداول
1- پاتریشیا کورن ول کیست ؟
پاتریشیا کورن ول ، نویسنده و داستان پرداز جنایی ، به تاریخ 9 ژوئن 1956در میامی ، فلوریدا آمریکا دیده به جهان گشود . پاتریشیا کورن ول یکی از مشهور ترین نویسندگان آمریکا و جهان است .
2- شهرت پاتریشیا کورن ول به چه دلیل است ؟
عمده ی شهرت او به سبب نوشتن رمانی به نام اسکارپتا می باشد که سلسله داستان هایی مربوط به دکتری با همین نام است که به شغل پزشکی قانونی مشغول است .
3- روحیات اخلاقی پاتریشیا کورن ول چگونه است ؟
پاتریشیا در سال 2015 پرده از بیماری ای بر میدارد که بسیاری از هوادارن را شوکه می کند. او می گوید که تا به امروز چندین سالی هست که درگیر بیماری افسردگی و دو قطبی است و این مسیر برای او روزگار سختی را فراهم آورده است . کورن ول انسان بسیار خیری می باشد. او تقریبا بیش از نیمی از سرمایه اش را صرف کارهای خیر کرده است .
4- سه اثر از آثار پاتریشیا کورن ول را نام ببرید ؟
پس از خاموشی – غبار – عامل اسکارپتا
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
[/av_textblock]
[av_comments_list av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” alb_description=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
دیدگاهتان را بنویسید