مروری بر زندگینامه فروغ فرخزاد به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_textblock textblock_styling_align=” textblock_styling=” textblock_styling_gap=” textblock_styling_mobile=” size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
فروغ فرخزاد
فروغ الزمان فرخ زاد ، شاعر نام آشنای ایرانی و یکی از زنان تاثیر گذار تاریخ ادبیات معاصر ایران ، به تاریخ 8 دی 1313 در تهران دیده به جهان گشود .
فروغ فرخزاد یکی از بزرگترین شاعران ایران زمین در ادبیات معاصر ایران است و از سوی دیگر نیز یکی از زنان تاثیر گذار و تاریخ ساز در فرهنگ و ادبیات ایران زمین می باشد. شعرهای او آغازگر یک انقلاب در شعر ایران محسوب می شود و کارهای هنری و فرهنگی وی برگی از هویت تاریخ معاصر ذکر می شود .
آنچه که در باب روز تولد و محل تولدش ذکر شده است ، ذکر این نکته است که وی در روز 8 دی ماه سال 1313 در یک ظهر زمستانی در خیابانی به نام معز السلطنه در کوچه ای به نام خادم آزاد که در محله ی امیریه تهران واقع شده بود ، دیده به جهان گشوده است .
پدرش از اهالی تفرش بود و مادرش از اهالی شهر گل و گلاب کاشان بود. فروغ فرزند چهارم توران وزیری و محمد فرخزاد می باشد. فروغ نخستین کارهای شاعرانگیش را با مجموعه ی اسیر ، دیوار و عصیان شروع کرد و با این آثار توانست جایگاه خود را به عنوان یک شاعر تثبیت کند .
زندگینامه فروغ فرخزاد
اما بعد باید به این امر اشاره کرد که وی پس از اینکه این مجموعه ها را به ثمر رساند ، با ابراهیم گلستان آشنا شد. ابراهیم گلستان خود نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی بود که آن زمان در اوج شهرت خویش بود و یکی از ستون های ادبی ایران زمین به شمار می آمد .
همکاری فروغ و ابراهیم گلستان به گونه ای شد که فروغ به کل دچار یک دوره ی تحول فکری در زمینه ی شعر و ادب شد. وی پس از آشنایی با گلستان مدتی سکوت کرد. هیچ شعری نگفت و سعی کرد که تمام اوقات خود را به بهترین شکل ممکن صرف مطالعه و گذران وقت با ابراهیم گلستان کند و از آن مزرعه ی پر بار خوشه چینی کند .
بعد از اینکه این دوره به پایان رسید ، فروغ با نگاهی جدید وارد شعر ایران شد. او مجموعه ای را به ثمر رساند ، تحت عنوان تولدی دیگر که هم از نام ان و هم از محتویات شعرهای آن می توان به این باور رسید که وی به جد یک تولد دیگری در زندگی تجربه کرده است. این کتاب بسیار زودتر از آنچه که انتظارش را می رفت ، با شهرت مواجه شد. این کتاب توانست تحول جدیدی نیز در شعر فارسی بوجود آورد. فروغ در شعر پیرو نیما بود ، اما در محتوا سراسر اندیشه های نابی بود که هیچ گاه در تاریخ ادبیات ایران نظیر آن ها نیز یافت نمی شد .
اما بعد ، اگر بخواهیم به زندگی شخصی او نیز بپردازیم و زوایای پنهان زندگی او را نیز با هم مرور کنیم ، باید این چنین بگوییم که هنگامی که او شانزده ساله بود ، با یکی از فامیل های مادرش ، آقای پرویز شاپور ازدواج کرد. پرویز شاپور ، اختلاف سنی ای پانزده ساله با خود فروغ داشت. این ازدواج یکی از تاریک ترین نقاط زندگی فروغ نوجوان بود. هنگامی که این دو با یکدیگر آشنا شدند ، خانواده هایشان به علت اختلاف سنی زیاد و همچنین اختلافات فرهنگی بسیار با این ازدواج مخالف بود و مخالفت شدیدیشان را با این امر اعلام کردند .
اما این دو به هر طریق با یکدیگر ازدواج کردند. بعد از اینکه مدتی از ازدواجشان گذشت ، به علت شغل پرویز شاپور ، یک مهاجرت اجباری در زندگی فروغ پدید آمد. پرویز شاپور به اهواز انتقال داده شده بود و از این رو فروغ نیز به علت علاقه به همسر به اهواز رفت و در آنجا ماندگار شد. نه ماه بعد از سفر به اهواز ، نخستین و تنها ترین فرزند این ازدواج به دنیا آمد. کامیار نام فرزندش بود .
اما در همین دوره بود که کم کم وی با پرویز شاپور به اختلافات بسیار جدی برخورد. زندگی آن ها کم کم در اختلافات پر رنگ شد و در عشق کم رنگ تر شد. در همین دوره بود که فروغ نیز به شعر آشنا گشت و کم کم شعرهایش در مجلات چاپ شد و این قضیه نیز باعث شد که کم کم به زندگی اش نا امید شود. عمر این ازدواج نه به کیفیت نه به مدت آنچنان که باید و شاید زیاد نبود و به جدایی انجامید .
وی پس از اینکه از همسرش جدا شد از دیدار فرزندش نیز محروم ماند. پس از جدایی دوره ی طلایی شعر فروغ نیز شروع شد. وی نخستین مجموعه ی شعر خود را به نام اسیر منتشر کرد که در سال 1331 به انتشار رسید. این مجموعه شعر زمانی که وی هفده سال سن داشت به ثمر رسیده بود ، و در همین دوران نیز به چاپ رسید .
بعد از آن دومین مجموعه ی شعرش به نام دیوار را منتشر کرد. دیوار جایگاه وی را به عنوان یک شاعر نوپا و با سواد تثبیت کرد اما از طرفی دیگر نقد های بسیاری نیز به همراه داشت. این مجموعه که در بیست و یک سالگی به چاپ رسیده بود ، با توجه به گستاخی های بسیار و خلاف عرف بودن به لحاظ یک سری سنت شکنی های اجتماعی بسیار مورد هجمه قرار گرفت. اما این مسئله به هیچ وجه از قدرت شعر او کم نکرد و همچنان در مقام یک شاعر خوش درخشید .
در بیست و دو سالگی و در اوج ملال زندگی و در زمانی که همه ی نقد ها به سوی او از یک طرف روانه و تشویق ها از سوی دیگر روانه می شد ، کتاب عصیان را منتشر کرد. عصیان تمام آن چه که مجموعه ی دیوار به نام سنت شکنی ها را داشت نیز در بر داشت و زندگی یک زن را به تصویری روشن برای مردم بازگو می کرد .
زبان او تنها زبان شعر بود اما دردهایش را می توان در تک تک ابیات این کتاب به تماشا نشست. اما ممکن است برای شما مخاطبین نیز این مسئله پیش بیاید که این سنت شکنی ها در شعر او چه بوده است و یا به چه صورت بوده است که این نقدها در باب شعر او به وجود آمدده است. نخستین وجهه و مولفه ی شعر او ذکر این نکته بود که بی پرده سخن می گفت. بی پرده حرف می زد و بدون پرده پوشی حرف هایش را با مردم می زد .
زندگی او پر از زنانگی هایی بود که به هیچ وجه من الوجوه آن ها را در شعرش پنهان نمی کرد. این کار شاید در آن زمان خلاف باورهای اجتماعی بود و سنت شکنی محسوب می شد اما فروغ این قدرت را به خود داد تا که بر علیه تمامی این احساسات آشوب کند. از سوی دیگر اما اندوه و تنهایی فروغ باعث شده بود که دید اجتماعی افسرده ای داشته باشد .
از این رو او بسیار به جامعه ی خود منتقد بود و از سوی دیگر نیز ارزش های اخلاقی جامعه برایش غیز قابل تحمل بود. پس سعی کرد که در هر فرصتی که می یافت به تمامی عرف های حامعه ی ایرانی که اکثرا نیز ضد زن بودند انتقاد کنند. در واقع وی با این کار سعی کرد که مضمون جدیدی در کارهایش و شعر ایرانی بوجود آورد. این اتفاق در دیوار و عصیان نوع دیگری پیدا کرد .
در واقع می توان این طور گفت که دومین مولفه ی سنت شکنی های وی اندوه و تنهایی عمیقی بود که ناتوانی در زندگی را نشان می داد. گویی شعر فروغ یک افسردگی در عین امید را برای مردم نشان میداد . این افسردگی درونی باعث می شد که وی عصیانی بر تمامی دردهای درونیش کند. قالب اکثر کارهای فروغ در این دوره را چهار پاره و برای تنوع قالب های دیگر تشکیل میداد. فروغ اما در سال 37 به سبب آشنایی با ابراهیم گلستان به سمت و سوی کارهای هنری رفت .
فروغ فرخزاد به حوزه ی سینما ورود کرد و سعی کرد که در این حوزه نیز افکار خود را به نمایش بگذارد. او با ابراهیم گلستان فیلمسازی را شروع کرد. سال 38 وی به انگلستان رفت. سفر او به انگلستان به این دلیل بود که دوست داشت در زمینه ی مطالعات و تهیه ی فیلم مسائلی را مورد بررسی قرار دهد و به مطالعه بپردازد. پس از بازگشت از این سفر شروع به فیلم برداری کرد. وی در این دوره چندین همکاری مشترک با گلستان در تهیه ی چند فیلم کوتاه داشت . اما بعد خود تصمیم گرفت که فیلمی به نام خانه سیاه است بسازد .
در سال 41 این فیلم را بر اساس زندگی جذامیان ساخت. اما بعد ، در فیلمسازی نیز بسیار موفق شد. این فیلم در جشنواره ی اوبرهاوزن برنده ی جایزه شد. پس از آن یک سکوت شعری و ادبی در فروغ فرخزاد شکل گرفت. اما بعد از این سکوت چهارمین مجموعه ی شعرش را منتشر کرد که تولدی دیگر بود .
همانطور که گفتیم تولدی دیگر هم به لحاظ اسم کتاب و هم به لحاظ محتوا نشان از نوعی تحول در وجود او می داد. این اثر از نگاه بسیاری از منتقدین بهترین اثر او و از آثار شاخص در ادبیات فارسی به شمار می آید. پس از آن کتابی منتشر کرد که نامش ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد بود. این کتاب ، اثری ماندگار بود اما متاسفانه خود فروغ نتوانست آن را به نظاره بنشنید و این کتاب پس از مرگ او منتشر شد .
این مجموعه ها نشان از استقلال شعری وی داشت. زبانش با هویت شعری اش نشان دهنده ی این بود که او بیش از آنچه که باید و شاید به خود آگاهی دارد و سبک خود را نیک می داند. اما بعد ، فروغ پس از اینکه چندین بار دست به خودکشی زد و خودکشی اش ناموفق بود .
اما در نهایت در ساعت چهار و نیم بعد از ظهر در روز دوشنبه 24 بهمن 1345 در هنگام رانندگی به این دلیل که نمی خواست با یک ماشین مهد کودک تصادف کند ، از جاده منحرف می شود و خودرویش چپ می کند و جان می بازد. آرامگاه او در گورستان ظهیر الدوله است .
آثار فروغ فرخزاد
- ۱۳۳۱ – اسیر، شامل ۴۳ شعر
- ۱۳۳۵ – دیوار، شامل ۲۵ قطعه شعر
- ۱۳۳۶ – عصیان، شامل ۱۷ شعر
- ۱۳۴۱ – تولدی دیگر، شامل ۳۵ شعر
- ۱۳۴۲ – ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شامل ۷ شعر
مروری بر آثار فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد شاعری مستقل و خوش قریحه در تاریخ ادبیات ایران به شمار می آید. اما آنچه که وی را جدای از همه ی هم قطارانش می کند ، تفکرات بسیار نابش است. او بعنوان یک زن برگی از هویت تاریخ ادبیات معاصر به شمار می آید و زنی تاریخ ساز است .
فروغ فرخزاد درونی شجاع داشت . روحش با قلمش سخن می گفت و انعکاسش بر صفحه ی کاغذ می آمد. در زندگی رنج های بسیاری کشید اما هیچ گاه این رنج ها باعث نشد که وی جریان کاری اش را مختل کند ، بلکه به وی قدرتی می داد که بی پرده تر سخن بگوید و همنی مسئله باعث شد که جایگاه ویژه ای در شعر پیدا کند .
فروغ فرخزاد تمامی سنت های اخلاقی شعر را شکست. از سوی دیگر هیچ گاه نگذاشت که عرف های جامعه تنهایی اش را سانسور کند. بی پرده سخن گفت و بی پرده زندگی کرد. این راز جاودانگی فروغ فرخزاد بود. در ادامه یکی از شعرهای بی نظیر او را با هم مطالعه می کنیم :
در شب کوچک من، افسوس
باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من دلهرهٔ ویرانیست
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی مینگرم
من به نومیدی خود معتادم
گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟
در شب اکنون چیزی میگذرد
ماه سرخست و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است
ابرها، همچون انبوه عزاداران
لحظهٔ باریدن را گوئی منتظرند
لحظهای
و پس از آن، هیچ.
پشت این پنجره شب دارد میلرزد
و زمین دارد
باز میماند از چرخش
پشت این پنجره یک نامعلوم
نگران من و تست
ای سراپایت سبز
دستهایت را چون خاطرهای سوزان، در دستان عاشق من بگذار
و لبانت را چون حسی گرم از هستی
به نوازشهای لبهای عاشق من بسپار
باد ما را با خود خواهد برد
باد ما را با خود خواهد برد
سوالات متداول در خصوص زنندگینامه فروغ فرخزاد
1- فروغ فرخ زاد کیست ؟
فروغ الزمان فرخ زاد ، شاعر نام آشنای ایرانی و یکی از زنان تاثیر گذار تاریخ ادبیات معاصر ایران ، به تاریخ 8 دی 1313 در تهران دیده به جهان گشود .
2- آثار فروغ فرخ زاد را نام ببرید ؟
- ۱۳۳۱ – اسیر، شامل ۴۳ شعر
- ۱۳۳۵ – دیوار، شامل ۲۵ قطعه شعر
- ۱۳۳۶ – عصیان، شامل ۱۷ شعر
- ۱۳۴۱ – تولدی دیگر، شامل ۳۵ شعر
- ۱۳۴۲ – ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، شامل ۷ شعر
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
[/av_textblock]
[av_comments_list av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” alb_description=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عاشقم فروغم.. خدا رحمتش کنه