مروری بر زندگینامه قاآنی به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است . در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند .
مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند .
در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان .
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این هم صحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم .
در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” قاآنی ” ، شاعر پارسی و خالق کتاب” پریشان” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند .
زندگینامه قاآنی
قاآنی در سال ۱۲۲۳ هجری قمری در شهر شیراز و در خانوادهای با اصالت ایل زنگنه ی کرمانشاه، چشم به جهان گشود . میرزا حبیبالله متخلص به قاآنی، فرزند محمّدعلی گلشن از شاعران و قصیدهسرایان عالیقدر دربار فتحعلی شاه، محمّدشاه و شروع پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار بود .
در سن هفت سالگی پدرش درگذشت و تحصیلات مقدماتی را در همان شهر شیراز به پایان رساند و در عنفوان جوانی به مشهد رفت تا در آنجا تحصیلات خود را ادامه دهد و عرصه ی جدید برای کسب درآمد و معاش پیدا کند. پدر وی، گلشن کرمانشاهی است و برادرزادهاش هم آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی معروف به میرزای دوم شیرازی است .
پسر وی نیز شاعری با تخلص «سامانی» بوده که در ۱۲۸۵ هجری قمری به دیار باقی شتافته است.قاآنی در ادبیات عرب و فارسی تبحر فراوانی داشت و به حکمت و فرزلنگی نیز بسیار علاقه داشت و میتوان گفت شهره بودن او در شاعری صدمه به شهرت او به عنوان یک حکیم فرزانه وارد کرده است. در حکمت او را همتراز بزرگانی چون ملاصدرا و حاج ملاهادی سبزواری و در شرعیات اشخاصی چون مرتضی انصاری می دانستند .
بدین سبب فتحعلیشاه او را «مجتهدالشعراء» می نامید و محمدشاه نیز او را «حسانالعجم» لقب داد، چون آنچنان در قصیده سرایی زبردست بود که خوانندگان را با آثار به وجد می آورد . شاید بتوان گفت قاآنی اولین شاعر ایرانی است که به زبان فرانسه مشرف بود. همچنین در حساب، کلام و منطق نیز هرآینه استادی مسلم بود، ولی برای مضامین اشعار و سروده هایش از آن همه علم و اطلاعات گسترده بهره نبرد و شعر را دست آویزی برای ارتزاق و تفنن می پنداشت نه هنر .
اشعار قاآنی از منظر لفّاظی، استفاده کردن از آرایههای شعری و نوآوری در قوافی بی مثل و یکتاست. قاآنی افزون بر دیوان اشعارش که هفده هزار بیت را در بر میگیرد ، کتابی منثور به نام پریشان به سیاق گلستان سعدی نگاشته است که علاوه بر تحمیدیهها، هزلیات و حکایاتی پندآموز و تمثیلوار ، بعضا واژههای زشت و ناپسند نیز دربردارد .
شعری که در ذیل آمده از تفننهای بسیار جذاب قاآنی در مکالمه یک پیرمرد و یک خردسال است که هر دو لکنت زبان دارند. برای خواندن این قطعه باید ظرافتی خاص داشت .
پیرکی لال سحرگاه به طفلی الکن
میشنیدم که بدین نوع همیراند سخن
کای ز زلفت صصصبحم شا شا شام تاریک
وی زچهرت شاشاشامم صصصبح روشن
تتتریاکیم و بی شششهد للبت
صصبر و تا تا تابم رررفت از تتتن
طفل گفتا: مممن را تتو تقلید مکن
گگگم شو ز برم ای کککمتر از زن
مممی خواهی ممشتی به کککلت بزنم
که بیفتد مممغزت ممیان ددهن؟
پیر گفتا وووالله که معلومست این
که که زادم من بیچاره ز مادر الکن
هههفتاد و ههشتاد و سه سالست فزون
گگگنگ و لا لا لا لم به خخلاق زمن
طفل گفتا خخدا را صصصد بار شششکر
که برستم به جهان از مملال و ممهن
مممن هم گگنگم مممثل تتتو
تتتو هم گگگنگی مممثل مممن
قاآنی در سال ۱۲۷۰ هجری قمری در تهران به دیار باقی شتافت و در حرم شاه عبدالعظیم که در ری واقع است دفن گردید.
آثار قاآنی
- دیوان اشعار
- پریشان
مروری بر آثار و اندیشه ها قاآنی
هنگامی که صحبت از قاآنی می کنیم ، صحبت از گنج گم شده ای می کنیم که در تاریخ نویسندگی ایران نظیر نداشته است. اگر ما بخواهیم استاد سخن را سعدی علیه الرحمه در نظر بگیریم ، باید بگوییم که قاآنی استاد معرفت ورزی در ادبیات ایران است. یکی از تجربیات منفی ای که در طول این سالها ملت ما به آن دچار شده است و بسیاری از جوانان ما از آن محروم شده اند و به طبع جامعه ی ما نیز از آن آسیب می بیند ، ذکر این نکته است که ما دسترسی به آثار ادبی نداریم و تنها چند شاعر و نویسنده را بولد کرده ایم و آن ها را تنها به اسم ، نه به محتوا مرور می کنیم .
یکی از وظایفی که تیم مطالعاتی تیموری همیشه به آن توجه دارد این است که ما بتوانیم یک آشتی میان تمامی مردم و خصوصا جوان های ما با ادبیات ایجاد کنیم. شاید شما در تمامی عمرتان هرگز اسم قاآنی را نشنیده باشید و حق هم دارید. اگر بخواهیم با شما صادق باشیم ، باید این نکته را بگوییم که شما در کتاب های درسی و بسیاری از منابع دیگری که در پایگاه های آموزوشی کشور دارید ، تنها اسم چند شاعر و نویسنده بیش ندارید که هر کدام از این ها نیز در نزد مردم تنها به اسم شناس هستند .
هنگامی که شما از حافظ صحبت می کنید ، همه ی مردم ما حافظ را می شناسند ، اما به چرئت می توانیم بگوییم که اگر شما در دانشکده ادبیات هم بروید و به صد نفر از دانشجویان ، غزلی از حافظ را بعنوان مثال با مطلع ” سمن بویان غبار غم … ” را بدهید ، بیش از نیمی از آنها قادر به خواندن این شعر نیستند و واین یک آفت است .
در واقع اگر بخواهیم این مسئله را ریشه یابی کنیم باید این چنین بگوییم که ما بطور ظاهری به ادبیات روی آورده ایم و یک رزومه و یک پشتوانه خیالی هم برای خودمان درست کرده ایم و مدام از فردوسی و امثالهم می گوییم اما متاسفانه نمی توانیم حتی یک داستان از شاهنامه را بخوانیم و آن را برای خودمان معنا کنیم. شاید تنها میراثی که از ادبیات خوانی برایمان مانده است ،آن است که شعر حافظ را در شب یلدا بخوانیم و این امری است که به شدت باز هم ظاهر قضیه را برای ما رو می کند و این ها همه آفتی شده اند که ما نمی توانیم به طور عالی به ناب ترین منایع ادبیات دسترسی پیدا کنیم .
اما تیم مطالعاتی تیموری ، این رسالت را بر عهده گرفته است که با معرفی این آثار ادبی و همچنین ایجاد شرایطی برای مطالعه ی این آثار شما را با ناب ترین منابع ادبیات ایران آشنا کند. در این بازه ما به سراغ قاآنی رفته ایم. یکی از آموزه های ادبیات برای همه اقشار جامعه این است که روی مسائل اخلاقی بسیار تاکید کنند و این کار در اشعار این شاعر بزرگوار و نویسنده ی ارزشمند ، بسیار دیده می شود. اگر شما دیوان قاآنی را بخوانید با چند نکته ی اساسی روبرو می شوید که می توانید به کل ساختار فکری شما را نسبت به زندگی تان تغییر دهد .
نخستین ویژگی ای که اشعار این شاعر بزرگوار دارد این است که به شما کمک خواهد کرد با استفاده از یک خط مشی اخلاقی یک سری از اصول انسانی را بیاموزید . در واقع هر انسانی از بدو ورود به دنیا با یک فطرت روبرو است که بسیاری از ابزار های مورد نیاز برای انسانی برخورد کردن را در اختیارش قرار می دهد ، اما حقیقت امر این است که برای موفقیت در این زمینه ما نیاز داریم که فطرت خودمان را رشد دهیم. چرا که فطرت مثل یک خمیر مایه می ماند که برای به ثمر رسیدن نیاز به این دارد که بسیار مورد توجه قرار گیرد و بسیار مورد تربیت قرار گیرد .
ادبیات به این دلیل که مستقیما با احساس ما سر و کار دارد این امکان را به ما می دهد که فطرت خودمان را پرورش دهیم در واقع پرورش فطرت چیزی است که قاآنی بیش از پیش به آن اهمیت داده است. در واقع قاآنی بدون اینکه بخواهد نگاهی جغرافیایی داشته باشد و یا اینکه بخواهد نگاهی محدود به زمان داشته باشد ، مسائل اخلاقی را بطور فراگیر بیان کرده است و گه گاهی نیز آن ها را به زبان های مختلف برای اقشار مختلف جامعه بیان کرده است که خود بر زیبایی موضوع می افزاید .
درکی که قاآنی در اشعارش به ما میدهد این است که ما یک قدرت درونی پیدا کنیم تا در زمان های متعدد بتوانیم میان آنچه که خوب است و آنچه که بد است تمایز قائل شویم. این تمایز دقیقا چیزی است که بعنوان یک انسان در زندگی خود نیاز داریم . در شعرهای مختلفی می توان این رد را دید .
از نگاه قاآنی هنگامی که یک انسان می تواند درست عمل کند و در زندگی خویش به موفقیت دست یابد ، که از بازدارندگی استفاده کند. آنچه که امروزه بسیار در جامعه ی ما رایج است ، ذکر این نکته می باشد که ما عمدتا به دنبال راه حلی برای زندگی خود هستیم و تنها در باب مشکلات راه حل داریم اما آنچه که این شاعر بزرگوار به ما می آموزد ذکر این نکته است که ما برای زندگی خودمان باید به جای حل مسئله ، جلوگیری از وقوع مسئله را بیاموزیم و از این رو تمام تمرکز قاآنی بر روی این است که عوامل بازدارنده را معرفی کند .
به عنوان مثال مسئله ی کنترل خشم ، چیزی است که امروزه بسیار از آن صحبت می شود و می گویند که هنگام عصبانیت چه ها و چه ها باید کرد ، اما باید به این امر اشاره داشت که قاآنی به این نکته متمرکز است که ما چگونه جلوگیزی از خشم کنیم ، نه اینکه خشم را کنترل کنیم. خشم چیزی است که بر ما عارض می شود و یک احساس است ، اما ما زمانی می توانیم این احساس منفی را به یک حس مثبت تبدیل کنیم که از آن جلوگیری کنیم .
در ادامه بخشی از اشعار قاآنی را با هم می خوانیم و لذت می بریم از این حجم از زیبایی که در این شخص گرامی وجود دارد .
بس دلبرکانند به هر بوم و به هر بر
یارب چکند یک دل با این همه دلبر
آن میبردش از چپ و این میکشد از راست
مسکیندلکم مانده در اینکشمکش اندر
گه میکشدش این به دو ابروی مقوس
گه میکشدش آن به دو گیسوی معنبر
این میکندش صید بدو تافته چوگان
آن مینهدش قید به دو بافته چنبر
این میکشدش گه به رخ از ابرو شمشیر
آن میزندش گه به تن از مژگان خنجر
گاهی غمش از شوق سرینی شده فربه
گاهی تنش از عشق میانی شده لاغر
گه تاب برد آن یکش از تاب دو سنبل
گه خواب برد آن یکش از خواب دو عبهر
گه میچرد از زلف بتی سنبل بویا
گه میخورد از لعل لبی قند مکرر
مسکین دلکم راکه خدا باد نگهدار
خود را نتواند که نگهدارد در بر
بیند لب آن را لبش از غصه شود خشک
بیند رخ این را رخش از گریه شود تر
گه طرهٔ آن بیند و اندوه کند ساز
گه غرهٔ این بیند و فریاد کند سر
گه موی مهی بیند بر روی پریشان
از مویه به خود پیچد چون موی بر آذر
گه خال بتی بیند چون عود بر آتش
واهش ز درون خیزد چون دود ز مجمر
چون تاب گهی جای کند در شکن زلف
چون خال گهی پای نهد بر رخ دلبر
من این دل سودازده بالله که نخواهم
بیرون کشمش با رگ و با ریشه ز پیکر
بفروشمش ار کس خرد از من به زر و سیم
کامروز همم سیم به کار آید و هم زر
ور کس به زر و سیم دل از من نستاند
چون تاب گهی جای کند در شکن زلف
چون خال گهی پای نهد بر رخ دلبر
بشتابم و سوداکنمش با دل دیگر
نینی غلطم کس دل دیوانه نخواهد
دیوانه بود هرکه به دیوانهکند سر
سوالات متداول در خصوص زنندگینامه قاآنی
1- قاآنی کیست ؟
قاآنی در سال ۱۲۲۳ هجری قمری در شهر شیراز و در خانوادهای با اصالت ایل زنگنه ی کرمانشاه، چشم به جهان گشود . وی از شاعران و قصیده سرایان عالیقدر دربار فتحعلی شاه، محمّدشاه و شروع پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار بود .
2- آثار قاآنی را نام ببرید ؟
- دیوان اشعار
- پریشان
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سالی که قاآنی در گذشت رو هم بذارین