مروری بر زندگینامه گونتر گراس به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_textblock textblock_styling_align=” textblock_styling=” textblock_styling_gap=” textblock_styling_mobile=” size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
گونتر گراس
گونتر ویلهلم گراس ، نویسنده ی صاحب سبک و مشهور آلمانی ، به تاریخ 16 اکتبر 1927 در دانتسیگ دیده به جهان گشود .
گونتر گراس ، یکی از برندگان جایزه ی ادبیات نوبل می باشد. در کارنامه ی گونتر گراس آثار بسیار درخشانی وجود دارد که هر کدام به نوبه ی خود می تواند بخشی از سبک ادبی او را در اختیار مخاطبان قرار دهد و درس های بزرگی از ادبیات و نویسندگی به آن ها هدیه دهد .
اما آنچه که گونتر گراس را بقولی بر روی زبان ها انداخت و او را در جایگاه یک نویسنده به شهرت بسیار رساند ، نخستین رمان او بود که در سال 1959 با نام ” طبل حلبی ” منتشر شد. این رمان که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده بود توانست بسیاری از مردم اروپا را با سبکی جدید و گرایشی جدید از ادبیات که پیش از این در آمریکای جنوبی رواج داشت ، آشنا کند. طبل حلبی اولین کتاب از سه گانه ای به همین نام بود که دو کتاب دیگر با نام های موش و گربه و سالهای سگی به چاپ رسید .
زنگینامه گونتر گراس
کتاب های او عمدتا با فحوای اجتماعی و گرایش های چپ سیاسی عرضه و به رشته ی تحریر در می آیند . البته این امر ریشه در فعالیت های سیاسی وی نیز دارد . یکی از آینه های بسیار شفاف نگرش نویسندگان در کتاب هایشان می باشد و همیشه نیز این نکته را به خاطر داشته باشید که سالها و قرن ها بعد می توان از روی تک تک کلماتی که یک نویسندده امروز به نگارش در آورده است ، گرایش اجتماعی و سیاسی و تاریخی که وی در آن می زیسته است را به لحاظ فرهنگی ، اقتصادی و .. بیرون کشید .
کما اینکه امروز بسیاری از مورخین ادبی با تکیه بر ادبیات اتفاقات قرن های پیش خصوصا حوادث مهمی چون جنگ های جهانی را از دل نوشته های ادیبان تحلیل می کنند و چهره ی نهان تاریخ را بازگو می کنند. گونتر گراس نیز یکی از آن نویسندگانی است که به شدت طرفدار حزب سوسیال دموکرات می باشد و تمام نوشته هایش نیز حاکی از این مسئله می باشد .
بسیاری از سیاستمدارانی که در این حزب فعالیت می کنند ، نوشته های او را تریبون جهانی ادیبان این سبک می دانند و برای او جایگاه مکتبی قائل اند. اما بعد باید به این نکته اشاره کرد که موفقیت های او تنها در حوزه ی رمان نویسی خلاصه نمی شود . نوشته های او به قدری دارای تصویر و ایماژ می باشد که بسیاری از کارگردانان سینما پس از خوانش آثار او مشتاق به ساخت نسخه ای سینمایی از داستان او می شوند .
گفتگوهای بسیاری با او در این باب شکل می گیرد که در نهایت با وسواس های بسیار او در سال 1979 نسخه ای اقتباس شده از روی این داستان به همین نام تبدیل به فیلم می شود و هر دو جایزه ی نخل طلایی جشنواره کن و بهترین فیلم اسکار را دریافت می کند. در سال 1999 آکادمی نوبل اعلام می کند که گونتر گراس برنده ی جایزه ی ادبی نوبل شده است .
آکادمی سوئد و هیئت داوران جایزه ی نوبل در وصف آثار گونتر گراس این چنین ذکر می کنند که او تصویرگر چهره های فراموش شده ی تاریخ می باشد. اما بعد اگر بخواهیم کمی به زندگی شخصی و ماجرای نویسنده شدن او بپردازیم باید بگوییم که وی در آلمان زاده شد . خانواده اش خانواده ای مذهبی و سنتی معتقد به دین مسیحیت بودند. گراس نیز به سبب شرایط خانوادگی و باورهایی که وجود داشت با اعتقادات مذهب کاتولیک بزرگ شد که مادرش به ان گرایش بیشتری داشت و در همان کودکی نیز به او لقب پسر محراب را داند .
پدر و مادر یک خوار و بار فروشی داشتند و از این راه امرار معاش می کردند . گونتر گراس علاوه بر خود یک خواهر دیگر نیز داشت که همدم او بود و سه سالی بعد از او دیده به جهان گشود. تنها 16 سال سن داشت که برای تغییر شرایط زندگی خود به ارتش نازی پیوست . در واقع او در این باب گفته است که : ” ما زندگی فقیرانه ای داشتیم و اوضاع برای من در آن زمان اصلا مناسب نبود . من تنها کاری که می توانستم بکنم این بود که از آن شرایط خودم را نجات بدهم و تنها راه هم در آن زمان وابسته شدن به دولتی بود که روی کار بود و حاکمیت به دست آن بود. ” .
البته او هیچگاه اعلام ندامت و یا برائت از این کارش نداشت ،اما بسیاری این مسئله را یک نقطه ی تاریک در زندگی او می بینند که به نظر قضاوتی مقرضانه است. اما بعد به هر طریق پس از مدتی که در میان نازی ها فعالیت کرد به جنگ اعزام شد و در 20 آپریل سال 1945 او دچار جراحتی در میان یکی از درگیری ها شد . از آن به بعد ارتش نیز دیگر خواستار او نبود چرا که جراحت او باعث اختلال در کارهای نظامی می شد .
گونتر گراس از ارتش بیرون آمد و سعی کرد که به کارهای دیگر بپردازد. از این رو ابتدا به معدن رفت و در معدن سنگ کار کرد . همزمان در همین سالها مجسمه سازی را نیز فرا گرفت. پس از اینکه مجسمه سازی را شروع کرد دریافت که به چه میزان استعداد هنری او در این زمینه بالاست و همین مسئله به او روحیه داد که این کار را ادامه دهد و بعنوان حرفه آن را بپذیرد .
گونتر گراس مدت کوتاهی بعد از شروع این هنر بسیار در این هنر پیشرفت کرد و یکی از اعضای گروه 47 که یک گروه هنری بود و بسیار سازمان یافته به کار می پرداخت گردید . پس از آن در این گروه به عنوان یک طراح ، مجسمه ساز و یک نویسنده به فعالیت پرداخت . نویسندگی او در این دوره بسیار از هنر های دیگرش مورد اقبال قرار گرفت .
در سال 1953 او به غرب برلین مهاجرت کرد و در دانشگاه هنر برلین به تحصیل هنر پرداخت . در سال 1960 ، او در برلین به عنوان یک هنرمند پاره وقت مشغول به کارهای هنری گردید ولیکن موفقیت های نوشتاری او از او یک نویسنده ی تمام وقت ساخت . از سال 1983 تا 1986 نیز وی در قامت دبیر آکادمی هنر برلین مشغول فعالیت گشت و به هنرمندان آلمانی خدمت کرد .
اما بعنوان بخش آخر این زندگی نامه باید به کارهای سیاسی او بپردازیم . شاید این نخستین بار باشد که از این مسئله به صراحت در زندگی نامه ی یک فرد یاد می کنیم ، اما چیزی که زندگی گراس را بعنوان یک نویسنده مشهور ساخته است ، افکار و اندیشه های اوست که به گفته ی خود او چیزی جز سیاست در او نیست . گونتر گراس همانطور که گفتیم یکی از اعضای حزب سوسیال دموکرات بوده است .
گونتر گراس ده سال در این حزب به فعالیت های سیاسی پرداخت اما بعد از ده سال تصمیم بر آن گرفت که از حزب و اتفاقات درون آن استعفا بدهد و بعنوان یک طرفدار ، کارهای این حزب را دنبال کند و از اندیشه هایش بنویسد. او در این باره گفته است که زمانی که به عنوان یک انسان حزبی به فعالیت می پردازی ، تمام اندیشه هایت با معیار های حزب سنجیده می شود ، اما وقتی که آزادنه به کار می پردازید ، آنگاه این حزب است که باید خود را با معیارهای نوشته ات تطبیق دهد .
او هیچگاه با مناسبات سیاسی موافق نبود ، هر چند که یک شخصیت تماما سیاسی در تمام عمر بوده است. او نیز مانند همکار خود در عرصه ی نویسندگی هاینزیش بل از اینکه بخواهد نشان صلیب خدمت را دریافت کند ، پا پس کشید و خود را در این ماجرا دخیل نکرد . اما چیزی که شاید بسیاری از ایرانی ها از او در ذهن دارند دفاع جانانه ای است که او از حقوق ملت ایران کرده است .
این را نمی توانیم منکر شویم که گراس یک شخصیت آزادی خواه است و این آزادی خواه بدون هیچ تعصبی باعث شده است که او حقیقت را بگوید و این حقیقت گویی نیز اتفاقا برای او دردسرهای فراوانی بوجود آورده است. اما او در باب ایران می گوید که : ” از این تعجب می کنم که کشورهایی که تمام سلاح های جنگی خطرناک دنیا را دارند و به شیوه های مختلف دیگر کشورها را می آزارند ، حال می خواهند با کشوری قصد جنگ کنند که نه آغازگر جنگی بوده است و نه حتی یک بمب اتم در این کشور یافت شده است .
این مخالف صلح است . این یک توهم است . ” . او غرب را متهم به سیاستی بی رحمانه کرد ، چرا که از نگاه او غرب بسیار متوهمانه نسبت به بعضی از کشورها نگاه می کند و به هیچ وجه نمی تواند صدای حقیقت را بشنود. این که کشوری در فکر ساخت بمب اتم باشد ، خیلی تفاوت دارد که بمب اتمی ساخته باشد و یا با آن دست به جنگی زده باشد. گونتر گراس به دلیل مصرف بیش از اندازه ی پیپ در سالهای عمرش و به دلیل عفونت به تاریخ 13 آوریل 2015 برای همیشه دنیا را ترک گفت .
آثار گونتر گراس
- طبل حلبی
- موش و گربه
- سالهای سگ
- پابرهنهها تمرین انقلاب میکنند
- مجموعه اشعار
- از دفتر خاطرات یک حلزون
- کفچه ماهی (سفره ماهی)
- مادهموش/ دنباله طبل حلبی
- قرن من
- بر گام خرچنگ
- آخرین رقص
- داستانهای هانس کریستیان آندرسن از دیدگاه گونتر گراس
- پوست کندن پیاز
- شهر فرنگ
مروری بر آثار و اندیشه های گونتر گراس
گونتر گراس ، بیش از انکه یک نویسنده ی مشهور باشد برای ما اعضای تیم مطالعاتی استاد تیموری ، یک مدرس نویسندگی و آزاد اندیشی است. همیشه در این بخش سعی کرده ایم که گفتگوها را خودمانی تر کنیم و از این رو باید بگوییم که نمی دانیم اثری از او خوانده اید یا نه ؟
اما باید بگوییم که او یکی از نویسندگانی است که اندیشه ی ازادش و قلم گیرایش بزرگترین درس های نویسندگی و اندیشیدن را برای هر نویسنده ای به همراه دارد. در اینجا تنها به یک درس از او اکتفا می کنیم و باقی را برای شما عزیزان می گذاریم که با خواندن آثارش به این درک برسید. گراس یک تریبون برای اندیشه های آزادی خواهانه اش بود. این را بخاطر داشته باشید که هر کسی که قلم در دست می گیرد برای هدفی این کار را می کند و هدف داشتن برای نویسندگی یکی از اصول نویسندگی است .
شما می توانید با نوشتن یک کتاب به بیان اندیشه های جمعی یک ملت اشاره کنید. می توانید گره از دغدغه های خودتان باز کنید و تمام نوشته هایی که در این دنیا وجود دارند ، حتی آن ها که در حال خاک خوردن در گوشه ی کتاب خانه ها هستند ، برگی عظیم از زندگی بشر و تاریخ بشریت می باشند. پس بنویسید و خود را ماندگار کنید. این شاید بزرگترین درسی است که از گراس باید آموخت. در ادامه بخشی از کتاب طبل حلبی با ترجمه ی استاد سروش حبیبی را با یکدیگر مرور می کنیم :
- در این دنیا چیزهایی هست که هرچقدر هم که مقدس باشد، انسان حق ندارد به آنها نپردازد.
- هیچ چیز بدتر از این نیست که با دل تنگ سفر کرد.
- مادر جانم آسان فراموش میکرد، با آنکه حافظه خوبی داشت.
- مستراح تنها جایی بود که آدم میتواست آزاداندیش باشد و آزاد بماند.
- زود باوران به بابانوئل اعتقاد داشتند، اما در حقیقت بابانوئل مأمور گاز از آب درآمد.
- به قدری یکدیگر را دوست داشتند که یکدیگر را تربچه نقلی مینامیدند و تربچهٔ نقلی را دوست داشتند و یکدیگر را گاز میزدند.
- به پشت سپر بیخبری پناه میجوییم و باید دانست که این بهانهٔ بیخبری آن روزها مُد شده بود و حتی امروز کلاه قشنگیست که با بسیاری از کلهها جور است و روهای بسیاری را سفید میکند.
- جوانانی که بیرون آسایشگاه به سر میبرند آدمهای جالبی هستند. نمیدانم چرا از رفتار طبیعی بیزارند.
- من خودآموز بودم و اگر نظری دارم با کوشش خود به آن رسیدهام.
- خدایان خود را سانسور میکردند.
- زمان و خود ما، غیر از همین آثارمان نیستیم.
- آدم باید فاصله خود را با پریزادها حفظ کند. زیرا خطر آن هست که آدم به بوسه پریزادها عادت کند .
سوالات متداول در خصوص زندگینامه گونتر گراس
1- گونتر گراس کیست ؟
گونتر ویلهلم گراس ، نویسنده ی صاحب سبک و مشهور آلمانی ، به تاریخ 16 اکتبر 1927 در دانتسیگ دیده به جهان گشود .
2- مهمترین آثار گونتر گراس را نام ببرید ؟
- قرن من
- بر گام خرچنگ
- آخرین رقص
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
[/av_textblock]
[av_comments_list av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” alb_description=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
دیدگاهتان را بنویسید