مروری بر زندگینامه ی منوچهری دامغانی به همرا لیست آثاروشرحی برافکار و فعالیت هایش

منوچهری دامغانی │ صد نویسنده برتر جهان
تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است . در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند .
مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند .
در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان .
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم .
در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” منوچهری دامغانی ” ، نویسنده ی ایرانی و صاحب “دیوان منوچهری ” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند .
زندگی نامه منوچهری دامغانی
ابوالنَّجم احمَدبن قوصبن احمد منوچهری دامغانی که وی را با نام منوچهری می شناسند،در سال 398 هجری قمری در شهر دامغان به دنیا آمد .
اهالی شعر و شاعری به او لقب شاعر طبیعت را داده اند.وی تخلص خود را از نام اولین شخصی که در ستایش او شعر سرایید، فلک المعالی منوچهر بن قاموس وشمگیر پنجمین فرمانروای زیاری برگزیده است و علاقه ی وافری به او داشت .
اگرچه منوچهری نخستین شاعر پارسیگوی نیست که از شاعران عرب زبان متاثر شده است، با این وجود، شاید در بین شاعران پارسیگوی قبل از خود یا هم دوره های خود هیچ کس به اندازه او از ادبیات عرب تاثیر نگرفته است. خردسالی و جوانی منوچهری در شهر دامغان به فراگیری زبان عربی سپری شد، تا این که به نزد منوچهر قابوس زیاری در طبرستان رفت .
پس از فوت منوچهر قابوس، منوچهری به ری عزیمت کرد و به خدمت طاهر دبیر رسید که از طرف سلطان مسعود غزنوی در آنجا حکمفرمایی داشت. او از آنجا وارد دربار غزنه راه شد، و به حمد سلطان مسعود غزنوی پرداخت. منوچهری برای جلب توجه و حمایت عنصری قصیده هایی با نام «لغز شمع» سرود و در آن عنصری را مورد ستایش و حمد قرار داد. شعرهای وی در باب طبیعت سروده شده است .
منوچهری دامغانی افزون بر آشنایی به زبان عرب، با علومی چون نحو، پزشکی، ستارهشناسی، و موسیقی آشنا بود، و در اشعار خود از لغات تخصصی این علوم استفاده میکرد. دیوان منوچهری شامل اشعاری می باشد که در قالب غزل، قصیده، مسمط، قطعه، و ترکیببند سروده شده اند و مباحثی چون حمد، وصف، و خمریه را نیز شامل می شود. وی قالب شعری مسمط را برای اولین مرتبه در شعر پارسی آفریده است .
اشعار وی معمولاً حول دو سبک هستند. یا تغزل و شعرهایی که به جوانی وی موقع شاعری برمیگردد و دیگری مدح و ستایش پادشاهان و اکابر زمانه که از آداب رایج شاعری آن دوره بودهاست. در اشعار او مفردات و اصطلاحات عربی بسیار پیدا می شود که تبحر او در ادبیات عرب را به مخاطب می رساند.بهره بردن از واژهها و اصطلاحات عربی، حتی لغات ناآشنا و نامانوس، اشاره به نام نزدیک به نزدیک سی شاعر عرب زبان در دیوان او، اشاره به خواندن و حفظ اشعار شعرای عرب، استفاده از اسلوب و درونمایه سروده های عربی، بعضی از مصداق های این مبالات محسوب می گردند .
زبان وی در شعرش نه به اندازه ی سادگی و روانی زبان رودکی و فرخی می باشد و نه به پختگی زبان عنصری . عبدالحسین زرین کوب شعرش را این گونه وصف می کند :
“زبانی شیرین دارد ولی درشت و ناهموار است و میتوان گوشه هایی فضل فروشی از آن برداشت کرد “.
و دلیلش همان دانستن عربی و عربی خوانی وی و مراجعه پرتعدادش به دیوانهای شاعران عرب بودهاست . مقالهای که در زمینه ادبیات تطبیقی و با غایت بررسی میزان تأثیرپذیری منوچهری دامغانی از معلقه امرؤالقیس ثبت شده است حاکی از تأثیرپذیری وی در دو چامه خود از معلقه امرؤالقیس در محور عمودی و موتیف است. باوجود این مسایل، در محور افقی نوآوری و استقلال عمل منوچهری، به ویژه در حوزه توصیفات تماما آشکار است .
در سال ۱۳۲۶ دیوان منوچهری دامغانی بوسیله محمد دبیرسیاقی به چاپ رسید که آخرین تجدید نظر او از این دیوان در سال ۱۳۸۷ به وسیلهٔ انتشارات زوّار منتشر شده است .
تصحیح دیگری بوسیله ی برات زنجانی توسط مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۷ به چاپ رسید. در سال ۱۳۹۳ دیوان منوچهری دامغانی به تصحیح حبیب یغمایی و به تلاش سید علی آل داود از طرف بنیاد موقوفات محمود افشار به چاپ رسیده است .در سال ۴۳۲ هجری قمری، منوچهری در سن سی و چهار سالگی دار فانی را وداع گفت .
آثار منوچهری دامغانی
- دیوان منوچهری
مروری بر آثار و اندیشه ها منوچهری دامغانی
منوچهری شاعر طبیعت ، شادی و زندگی است. اگر بخواهیم ده تن از شاعران شادی افزای ایران زمین را نام ببریم ، به جرئت باید نام منوچهری را نیز در میان آنان ذکر کنیم. چرا که منوچهری نه تنها شاعری بلند مرتبه است ، بلکه بسیار هم طبع والایی دارد و جهان را کاملا مثبت اندیشانه نگاه می کند و آنچنان شعرهای پر مسمایی می گوید که می توان از او بعنوان یک مرد شاد و طرب افزا یاد کرد .
نکته ای که بسیاری از دوستان گه گاه در ایمیل ها از ما می پرسند این است که آیا در ادبیات کهن ما و یا در تاریخ ما که این میزان نیز قدمت دارد ، کسانی بوده اند که سخنان انگیزشی بگویند و از موفقیت بخواهند صحبت کنند یا اینکه این مقوله یک مسئله ی کاملا تازه یافت شده است ؟ پاسخی که ما می خواهیم خدمتتان ارائه کنیم این است که : ” اتفاقا مدتها بود بر این قضیه تامل می کردیم و از آنجایی که می دانستیم ذهن آگاه مخاطبان ما ، به یک پاسخ مثبت راضی نمی شود ، به دنبال به یک مدرک بودیم که ثابت کنیم ، در تاریخ کهن ما بسیاری از ادبیان ونویسندگان و شاعران بوده اند که کارهای ارزنده ای در باب نوشته های انگیزشی کرده اند و هر کدام نیز سهم عظیمی در این راه دارند.” .
یکی از آنان که می تواند گزینه ی قطعی و بسیار عالی در این باب محسوب شود ، منوچهری ست. منوچهری به یمن تلاش هایی که استاد شفیعی کدکنی کرده است ، این روزها بیشتر مورد توجه اصحاب هنر و ادب قرار گرفته است و دیوان هایش بیش از پیش در میان مردم دست به دست می شود و نقل مجالس شده است. ما به فرم شعر منوچهری نمی پردازیم ، به این دلیل که بسیار فرم شعر او تخصص می طلبد و هر چند که ما نیز در این باب دستی بر آتش داریم اما شما را به کتاب ” صور خیال در شعر پارسی ” اثر استاد کدکنی ارجاع می دهیم که از مدرکی مستند و منبعی موثق در باب شعر منوچهری بخوانید و استفاده کنید .
اما در باب محتوای اشعار او سخن بسیار داریم که بگوییم و این سخنان نیز حاصل تامل ما و برداشت های ما از منوچهری است و بقول سیروس شمیسا ، بهترین گونه ی تفسیر ادبی ، همین گمانه زنی هایی است که ادیبان از جای جای دنیا در باب یک اثر ادبی می کنند. چرا که هیچ کدام از ما در ذهن منوچهری و امثالهم نبوده ایم که بخواهیم بگوییم دقیقا او چه گفته ست و چه معنایی از سرایش ابیاتش داشته است ، بلکه با گمانه زنی هایی سعی می کنیم یک دو روزن فکری به سمت آثار او باز کنیم و در باب آن ها با هم حرف بزنیم .
اما بطور رک و پوست کنده بخواهیم بگوییم ، اولین وجهی که بسیار از آثار منوچهری به چشم ما بسیار تاثیر گذار آمد ، روایت های ناب او از توصیف طبیعت است. طبیعت و یا هر آنچه که خداوند در قالب کائنات خلق کرده است ، یکی از عزیزترین و مهم ترین المان های جهان هستی است و انسانی که به این اموردقت کند و در باب آن ها خیال پردازی کند و بخواهد از آنان در قالب های وسیعی چون شعر ، حرفی بزند ، انسانی است دارای سطح شعور بالا که به تمامی ارکان هستی تسلط کافی را بدست آورده است. در واقع بگذارید یک مثال برای تان ارائه دهیم تا این قضیه را بیش از پیش درک کنید .
اگر امروز به شما بگویند که در کانادا کلبه ای هست که روی آب بنا شده است و در یکی از روستاهای کانادا هم هست ، شما چه تصوری از آن دارید و چه برداشتی می توانید از آن بکنید و یا اگر یک عکس به شما نشان بدهند و بگویند این عکس کجای دنیاست ، شما چه چیزی برای گفتن دارید ؟ این جاست که باید بگوییم که وقتی شما شناخت نداشته باشید و زمانی که شما درک این مقوله را نداشته باشید که نشان جهان هستی چیست و آدرس آن رازهای پنهان در جهان هستی چیست ، به هیچ وجه هم نمی توانید درکی درست از آن داشته باشید و می دانید که توصیف کردن یک چیز نیز به معنای درک درست و کامل از آن چیز است و شما تا درکی کامل از یک مسئله و مقوله نداشته باشید نمی توانید آن را درک کنید .
از این رو باید بگوییم که منوچهری مردی بوده است که جهان هستی را به نیکی می شناخته است و انسان هایی که تا به این حد هستی را می شناسند و از آن اطمینان کامل دارند ، طبیعتا انسان هایی هستند که موفق اند. چون درک هستی ، همان شادمانی است و همان نقشه ی راهی است که انسان برای رسیدن به موفقیت نیاز دارد. منوچهری هم همینطور بود . او بسیار به شادی و شادمانی توضیه می کرد و انسان را از هر گونه غمی پاک می داشت و معتقد به این بود که اگر انسان دمی در این دنیای بزرگ زنده است و می خواهد زندگی کند ، باید به شادی بگذراند ، چون انسانی که شاد نباشد به هیچ درکی از دنیای پیرامون خویش نمی رسد .
در ادامه بخشی از قصاید او را با هم می خوانیم که در وصف نوروز و بهار است وشما می توانید به راحتی به این مسئله پی ببرید که وی به چه میزان ، شادی را می ستاید و حقیقت جهان هستی را درک کرده است.
نوبهار آمد و آورد گل تازه فراز
می خوشبوی فزار آور و بربط بنواز
ای بلنداختر نامآور، تا چند به کاخ
سوی باغ آی که آمد گه نوروز فراز
بوستان عود همیسوزد، تیمار بسوز
فاخته نای همیسازد، طنبور بساز
به قدح بلبله را سر به سجود آور زود
که همی بلبل بر سرو کند بانگ نماز
به سماعی که بدیعست، کنون گوش بنه
به نبیدی که لطیفست، کنون دست بیاز
گر همیخواهی بنشست، ملکوار نشین
ور همی تاختن آری به سوی خوبان تاز
بدوان از بر خویش و بپران از کف خویش
بر آهوبچه، یوز و بر تیهوبچه، باز
زرستان: مشک فشان، جام ستان، بوسه بگیر
باده خور، لاله سپر، صید شکر، چوگان باز
بخل کش، داد ده و شیرکش و زهره شکاف
تیغ کش، باره فکن، نیزه زن و تیرانداز
طلب و گیر و نمای و شمر و ساز و گسل
طرب و ملک و نشاط و هنر و جود و نیاز
بستان کشور جود و بفشان زر و درم
بشکن لشکر بخل و بفکن پیکر آز
آفرین زین هنری مرکب فرخ پی تو
که به یک شب ز بلاساغون آید به طراز
شخ نوردیکه چو آتش بود اندر حمله
همچنان برق مجال و به روش باد مجاز
پایش از پیش دو دستش بنهد سیصد گام
دستش از پیش دو چشمش بنهد سیصد باز
بانگ او کوه بلرزاند، چون شنهٔ شیر
سم او سنگ بدراند، چون نیش گراز
بهتر از حوت به آب اندر، وز رنگ به کوه
تیزتر ز آب به شیب اندر وز آتش به فراز
بگذرد او به یکی ساعت از پول صراط
بجهد باز به یک جستن از کوه طراز
ره بر و شخ شکن و شاد دل و تیز عنان
خوش رو و سخت سم و پاک تن و جنگ آغاز
گوش و پهلو و میان و کتف و جبهه و ساق
تیز و فربی و نزار و قوی و پهن و دراز
برق جه، باد گذر، یوز دو و کوه قرار
شیر دل، پیل قدم، گورتک، آهو پرواز
بجهد، گر به جهانی، ز سر کوه بلند
بدود، گر بدوانی ز بر تار طراز
سوالات متداول در خصوص زندگینامه منوچهری دامغانی
1- منوچهری دامغانی کیست ؟
ابوالنَّجم احمَدبن قوصبن احمد منوچهری دامغانی که وی را با نام منوچهری می شناسند،در سال 398 هجری قمری در شهر دامغان به دنیا آمد .
2- مهمترین آثار منوچهری دامغانی را نام ببرید ؟
دیوان منوچهری یکی از مهمترین آثار منوچهری دامغانی می باشد .
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاهتان را بنویسید