مروری بر زندگینامه ی مارتین هایدگر به همرا لیست آثاروشرحی برافکار و فعالیت هایش

مارتین هایدگر
مارتین هایدگر ، نویسنده و فیلسوف سرشناس آلمانی ، به تاریخ 26 سپتامبر 1889 در جنوب غربی آلمان و در روستای مسکیرش زاده شد .
مارتین هایدگر در خانواده ای دیده به جهان گشود که به لحاظ وضع مالی خانواده ی تنگدستی بودند و از سویی دیگر نیز بسیار مذهبی و سنتی بودند. هایدگر با این که به لحاظ علمی در طول عمر خود هزاران مرتبه از خانواده اش و اهالی روستایی که در آن زندگی می کرد ، پیشی گرفت ، به این روستا و مردمش خیانت نکرد و رابطه ی خود را با اهالی و پدر و مادرش تا به آخر عمر حفظ کرد و سنت های موجود در روستا را همیشه مورد احترام قرار داد .
زندگینامه مارتین هایدگر
مارتین هایدگر در این باره می گوید که : ” آدمی هیچ گاه نباید فراموش کند که کدامین انسان ها در زندگی او تاثیر گذار بوده اند و کدام انسان ها به او شوق زندگی کردن داده اند. روستای من با تمام چیزی که مردم به آن نسبت میدهند ، متفاوت است. مردم این روستا چون آب ، زلال اند و نزدیکترین کسان من در زندگی خصوصی و اجتماعی ام مردم این روستا می باشند . ” .
هایدگر حتی در ای باب در اواخر عمر خود یعنی در 87 سالگی برای آخرین بار قلمش را برداشت و بر روی کاغذ گذاشت و به مردم روستایش نامه ای نوشت. او در این نامه افتخار کرد از آنکه عمری در این روستا گذرانده است و به تمام مردم آن تعلق دارد . او در این نامه مردم را دعوت به یک اتحاد کرد و از مردم خواست که نگذارند تکنولوژی آن ها را از یکدیگر دور کند و همیشه کنار هم بمانند .
مارتین هایدگر آن روستا را برای همیشه خانه ی خود خواند و گفت که همیشه نیاز به خانه تعمقی که در آرامش آن خانه وجود دارد در من زنده است. این اخرین نوشته ای بود که از هایدگر بر صحنه ی هستی بر جای ماند ، چرا که درست چهار روز بعد از ارسال این نامه برای روستای محل تولد و زندگی اش دنیا را بدرود گفت .
در پایان این نامه واژه ای نوشته شده است که گویی حاصل تمامی ارتباطات عمیق او و مردمش در روستای محل تولدش بوده است. او در پایان نامه می نویسد : ” سپاسگزارم. ” . حتی نکته ی جالب این است که بنا به احترام بسیاری که وی برای مردمش قائل بود ، دو روز بعد از مرگش ، از فرایبورگ مراسمی در جهت وداع با او برگزار شد و او را به محل زادگاهش بردند و در آنجا در کلیسای کاتولیک مارتین قدیس که تمام کودکی اش با آن خاطره داشت و پدرش نیز از خادمین آن کلیسا بود ، دفن کردند .
درست در جایی که پدر و مادرش در دو طرف او قرار داشتند. اما بعد اگر بخواهیم به زندگی او بپردازیم و کارها و خدمات او به دنیای فلسفه و نویسندگی را بیان کنیم باید بگوییم که هایدگر تحصیلات عالیه ی خود را در دانشگاه فرایبورگ آغاز کرد .
مارتین هایدگر ابتدا به امر به رشته ی الهیات روی اورد و در این رشته تحصیل کرد و سپس رشته ی خود را به فلسفه که علاقه ی دیرینه ی او بود تغییر داد و در این رشته به تحصیلات پرداخت . او در تمام دورانی که تحصیل را پشت سر می گذاشت ، استادی به نام ادموند هوسرل را در کنار خود داشت که به استعداد بالای هایدگر در فلسفه پی برده بود و همین امر نیز باعث شده بود که وی همیشه در جوار این استاد باشد و کارهایش را تحت مشاوره ی ادموند هوسرل به سرانجام برساند .
هایدگر از همان دوران دانشجویی میل به نوشتن داشت. او گاها نوشته های فلسفی را دنبال می کرد و گاهی از روز نوشت های خود می نوشت و خاطرات شخصی را با فلسفه گره می زد ، اما تمام نبوغ او در زمینه ی نویسندگی و فلسفه در یک کتاب گرد هم آمده و کتاب فلسفی ” هستی و زمان” توسط او خلق شده است .
مارتین هایدگر اساسا انسان منتقدی بود . بر خلاف دیگر فلاسفه که خود به دنبال ابداع نظریات و تالیف های شخصی بوده اند ، هایدگر به دنبال نقد بود تا که هر گونه لکه ای که بر دامن علم وجود داشت را از بین ببرد و او خود را در این راه مسئول می دید. همین مسئله هم باعث شد که هستی و زمان یک کتاب سراسر انتقادی باشد و به نقد فلسفه ی غرب که از نگاه هایدگر تماما متا فیزیک بود ، بپردازد .
مارتین هایدگر در واقع در جریان این کتاب به این دستاورد عظیم دست پیدا کرد که یک هستی شناسی نو را نیز به جهان عرضه کند. وی از همان دوره ی دانشجویی در حزب نازی فعالیت می کرد و نماینده ی این حزب در دانشگاه فرایبورگ بود. هایدگر پس از دوره ی دانشجویی به طور جدی به تدریس و نوشتن در باب فلسفه روی آورد و در مدت زمان کوتاهی به سبب اندیشه های بسیار عظیمی که در زمینه ی فلسفه داشت ، تبدیل به یکی از اقطاب فلسفه در جهان شد و دنباله رو هایی چون میشل فوکو ، ژاک دریدا و گادامر را جذب خود کرد .
از هایدگر به عنوان صد چهره ی برتر فلسفه در جهان یاد می کنند که توانسته است مرزهای اندیشه را در دنیا متحول کند. اما بعد در مورد زندگی و رفتار های شخصی او باید به این نکته اشاره کنیم که هایدگر انسان بسیار ساده ای بود .
این سادگی را هم می شد در رفتار و هم در شیوه ی زندگی او دید.او انسان بسیار خوش خنده و شوخی بود و برای همه ی انسان هایی که به گرد او رفت و آمد داشتند ، احترام ویژه ای می گذاشت. او هیچ گاه سعی نمی کرد که خود را به کسی نزدیک کند و از جایگاه او برای رشد در زندگی اش بهره بگیرد و حتی در این باب نیز به دانشجویانش مسائل بسیاری را آموخته بود. تقریبا می توان این طور گفت که هایدگر تمام عمر خود را یا در دانشگاه گذارند و یا در دفتر کارش به کارهای شخصی اش پرداخت .
مارتین هایدگر در دفترش را برای تمامی کسانی که مشتاق دیدار و یا صحبت با او بودند باز می گذاشت و هیچگاه در این باب خساستی برای به اشتراک گذاری آنچه که بدان علم داشت با دیگران به خرج نمی داد. از عادات بی نظیر و کمی عجیب او این بود که به شدت فوتبال را دوست داشت و برای همین امر حتی به خانه ی همسایه ها می رفت تا که فوتبال تماشا کند. چون که هیچگاه خودش تلویزیون نخرید و از دیدن تلویزیون بیزار بود. اما رادیو را بسیار دوست داشت. او عاشق پیاده روی در جنگل و رفتن به کوکه بود .
مارتین هایدگر همچنین همسری مهربان به نام الفرید پتری داشت که بسیار او را دوست می داشت و دو فرزند از او نیز حاصل ازدواج او بود. او در 26 امین روز از ماه مه سال 1976 برای همیشه دیده از دنیا فرو بست . پس از مرگ او بسیاری از روزنامه های جهان ویژه نامه ای برای او منتشر کردند و مرگ او را به نوعی مرگ فلسفه در جهان مدرن خواندند .
مارتین هایدگر به جد یکی از تاثیر گذار ترین نویسندگان حوزه ی فلسفه و منطق در دنیای امروزی ما بود و مبدا بسیاری از اندیشه ها نو که امروزه طرفداران بسیاری در دنیا دارد. کتاب هستی و زمان از روز انتشار تا به امروز ، یک فصل مشترک در بین تمامی دانشجویان رشته ی فلسفه در تمام جهان و در تمامی مقاطع تحصیلی است .
آثار مارتین هایدگر
- هستی و زمان
- رساله ی سرشت حقیقت
- پرسش تکنولوژی
- در باب اومانیسم
- پایان فلسف
مروری بر آثار مارتین هایدگر
هایدگر یک فیلسوف و یک نویسنده ی فوق شناخته شده در ایران است و تقریبا هر کسی که کمی در این زمینه سر رشته دارد و به این دست از تفکرات علاقه مند است ، او را می شناسد . اما نکته و بحث جالبی که این میان وجود دارد بحث بر سر کتابی بزرگ به نام هستی و زمان است. شاید باور کردنی نباشد اما بسیاری از نویسندگان بزرگ حوزه ی فلسفه معتقد بر آنند که کتاب هستی و زمان مرز بین فلسفه ی مدرن و سنتی را تعیین می کند و این دقیقا همان کتابی است که بشر سالها در انتظار آن برای رسیدن به رهایی بوده است. در ادامه بخشی از مقدمه ی مترجم کتاب هستی و زمان اقای جمادی را بر کتاب هستی و زمان مطالعه می کنیم که دور نمای خوبی از محتویات کتاب به ما ارائه می کند :
پرسشی که هایدگر در هستی و زمان مطرح میکند «پرسش هستی» است، یعنی همان پرسشی که از سرآغاز فلسفه اندیشههای فیلسوفان را به تلاطم افکنده است. ازاینرو این کتاب از حیث موضوعاش تازگی ندارد. اما وجه «مدرن» آن شیوه بررسی هایدگر از این مسئله و تعیین هستی انسان (دازاین) بهمثابه دروازه ورود به شناخت هستی است که پس از سرآغازهای اصیل و خیرهکننده آن در فلسفه یونانی ماقبل سقراطی دیری است که حتی پرسش از آن به فراموشی سپرده شده است. تحلیل اگزیستانس دازاین از طریق ساختهای «ممکنی» که «اگزیستانسیال» نامیده میشوند «اونتولوژی بنیادی» نام میگیرد که شرط امکان ذاتی همه اونتولوژیها را تشکیل میدهد. زیرا دازاین هستندهای است که هر پرسش فلسفی از آن سرچشمه میگیرد و به آن بازمیگردد. ازهمینرو بسیاری از مسائل فلسفه همچون پروا، خودبودگی و دیگربودگی، جهان، مکانمندی و زمانمندی، مرگ و غیره صورتبندیهای متفاوتی کسب میکنند. این اثر فضای فلسفی قرن بیستم را تحتتأثیر قرار داده و الهامبخش بسیاری از برجستهترین متفکران پساساختارگرا همچون میشل فوکو و ژاک دریدا بوده است.
سوالات متداول در خصوص زندگینامه مارتین هایدگر
1- مارتین هایدگر کیست ؟
مارتین هایدگر ، نویسنده و فیلسوف سرشناس آلمانی ، به تاریخ 26 سپتامبر 1889 در جنوب غربی آلمان و در روستای مسکیرش زاده شد .
2- مهمترین آثار مارتین هایدگر را بنویسید ؟
- هستی و زمان
- رساله ی سرشت حقیقت
- پرسش تکنولوژی
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاهتان را بنویسید