میگل د اونامونو
میگل د اونامونو ، یکی از بزرگترین جریان سازان ادبیات اسپانیا ، به تاریخ ۲۹ سپتامبر ۱۸۶۴ در سرزمین باسک اسپانیا دیده به جهان گشود .
میگل د اونامونو یکی از بزرگترین شاعران ، مقاله نویسان و همچنین بزرگان حوزه ی نمایشنامه نویسی و ادبیات داستانی است که در شکوفایی ادبیات اسپانیا تلاش های بسیاری کرده و در این حوزه از افراد شهیر ادبیات جهان نیز می باشد .
میگل د اونامونو دارای مکتبی نوگرا بود. تمام تلاش میگل د اونامونو ، به این نکته ختم می شود که برای برداشتن مرزهای مختلف در ژانر های ادبی ، تلاش های بسیاری کرده است و سعی کرده است که ادبیاتی نو و به روز برای جامعه ی خود فراهم آورد. او علاوه بر نوشته هایش ، یکی از تاثیر گذار ترین افرادی است که در حوزه ی تفکرات نو ، درست به مانند قلمش در ادبیات اسپانیا فعالیت کرده است .
زندگینامه میگل د اونامونو
او روشنفکری قهار و صاحب ایده بوده که بسیاری از متفکرین قرن ۱۹ از او در نوشته ها و بیانیه هایشان الهام گرفته اند. اما بعد اگر بخواهیم کمی در زندگی او عمیق تر شویم و بخواهیم سیر زندگی او را بررسی کنیم باید بگوییم که او در شهر بیلبائو از سرزمین باسک اسپانیا متولد شد و تحصیلات اولیه را در زادگاه خود یعنی سرزمین باسک به ثمر رساند .
او یکی از زبده ترین دانش آموختگان دوران تحصیل بود و همین امر باعث شد که وی در ۱۸۸۰با بالاترین نمره های موجود در نظام آموزشی اسپانیا ، راه به دانشگاه مادرید باز کند و در آنجا به تحصیل مشغول شود. میگل د اونامونو در رشته ی فلسفه و ادبیات به تحصیل ادامه داد و بسیار زود توانست خود را بعنوان یکی از دانشجویان زبده و صد البته صاحب نظر در دانشگاه مادرید معرفی کند .
بسیاری از افرادی که در نزدیکی او و از دوستان او بوده اند ، به این نکته اشاره کرده اند که تمام جریان های فکری وی ، در طول سالهایی که در دانشگاه مادرید وی به تحصیل مشغول بود ، در تمام عمر در اشعارش دیده می شود و بنا و بنیه ی نویسندگی و شاعری او نیز از دوره ی دانشجویی او شکل گرفته است .
میگل د اونامونو در دانشگاه فعالیت های گسترده ای به لحاظ گسترش دانش ادبی اش داشت ، از این رو زبان یونانی، لاتینی، عبری و ادبیات و تاریخ آموخت و در ۱۸۸۴ به دریافت درجه ی دکتری مفتخر شد . در ۱۸۹۱ کرسی زبان یونانی را در دانشگاه سالامانکا و بعد کرسی زبان شناسی تطبیقی (لاتینی ـ اسپانیایی) را بر عهده گرفت و در ۱۹۰۰ به ریاست دانشگاه منصوب شد .
سیر زندگی او در طول سالهای تدریس ، یکی از الگوهای جاویدان تدریس در تمام دنیا شد ، چرا که روش تدریس اونامونو با روش معمول استادان قدیم متفاوت بود، به این معنی که با شاگردان روابط صمیمانه ای داشت و در تدریس شیوه ای به کار برد که برای مردم زمان قابل قبول نبود. او از آنجا که ادبیات آموخته بود و خود یک ادیب گران قدر بود ، سعی می کرد که با ایجاد جریانی صمیم با دنشجویان ، آن ها را با احساس لیاقت ها در زندگی شخصی و در زندگی ادبی آشنا کند و برای آنها راهی باز کند تا که بتوانند با تکیه بر دورنیات خودشان بهترین تولیدات ادبی را دارا باشند .
میگل د اونامونو همچنین کتاب هایی در باب تدریس و روزگاری که او به تدریس مشغول بوده است را به ثمر رسانده است .
از جمله این آثار ، جایی است که وی نظر خود درباره ی آموزش و پرورش را در کتابی به نام «عشق و تعلیم و تربیت» بیان کرده است .
این کتاب علاوه بر اینکه یک اثر شاخص در نویسندگی اوست ، یک شمای کلی از سیستم تدریس او نیز در اختیار دوستدارانش قرار میدهد که بسیار ارزنده می باشد. .
در جنگ ۱۹۱۴ که اسپانیا خود را بی طرف اعلام کرد و به کلی از جنگ کناره گرفت، اونامونو مخالفتی سخت با دولت ورزید و معتقد بر آن بود که این بی ظرفی ظلمی است گران مایه و به وسیله ی سخنرانی ها و مقاله های بی شمار پیوسته برای ساختن اسپانیایی نوین مبارزه کرد .
اما متاسفانه او نیز به سرنوشتی که تمام بزرگمردان تاریخ به آن دچار بودند ، مبتلا گشت و از کارش در در دانشگاه بعنوان رییس دانشگاه اخراج شد و از ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۰ در تبعید به سر برد .
اما بعد ، در ۱۹۳۰ به کشورش بازگشت. اما هیچ کدام از این اتفاقات او را از نوشتن و دست به قلم شدن باز نداشت. او سعی کرد که در تمام سالهایی که حتی در تبعید بود ، تمام تلاش خود را بر روی نویسندگی و خلق آثاری جدید بگذارد و به این امر یقین داشت که تنها مدخل آگاهی جامعه ی بشری چیزی نیست جز ادبیت .
در ۱۹۳۵ وی موفق به نامزد شدن در جایزه ی نوبل شد که برای او اتفاقی مهم به شمار می رفت. اما بعد ، او درست در سالی که باید ثمره ی تمام کارهایش را می دید ، بعلت فشار بار دردهای تبعید ، در گذشت و بعد از مرگ نیز تمام کتابخانه اش را وقف فعالیت های دانشگاهی کرد .
اونامونو آثار متعددی نوشت که می توان این آثار را در سه گروه جای داد.نخستین بعد کارهای او مربوط به کارهای تحقیقی است که در حدود هفت جلد منتشر شده است . یکی از اساسی ترین موضوعاتی که اونامونو در آثارش بدان پرداخته است، مساله ی مرگ و جاودانگی است .
اگر سری به بازار کتاب زده باشید و از او به دنبال کتابی بوده باشید ، یقینا مشهور ترین اثر او که به قلم استاد یگانه ی ادبیات ایران ، استاد بها الدین خرمشاهی ترجمه شده است ، یعنی ” درد جاودانگی ” را مشاهده خواهید کرد. این اثر یکی از مهم ترین آثار اوست و سهمی گران در تفکرات روشنفکرانه در باب قضیه ی مرگ و جاودانگی با نیم نگاهی به انسان و مذهب داشته است .
میگل د اونامونو در این کتاب ، بر خلاف تمام کتاب های مذهبی ای که در آن مان رایج بوده است ، از هر گونه نگاه ماورایی چشم پوشی می کند و تنها سعی می کند که یک نسخه ی ناب از تفکرات انسانی که در درون خودش شکل گرفته بوده است و حاصل منطق و فلسفه ی وی بوده است را در این کتاب منعکس کند. اونامونو از نیازهای بشر گفت وگو می کند، از بشری که نمی خواهد بمیرد و روح و جسم، و آرزوهای اش به نوع ادراک وی از عالم خلقت بستگی دارد، چنان که در زندگی دن کیشوت و سانچو (۱۹۰۵) عرضه کرده است .
اما بعد ، باید به این نکته اشاره کرد که وی یکی از بزرگترین مدرسین و محققین حوزه ی نویسندگی نیز می باشد. او کتابی به رشته ی تحریر در آورده است ، تحت این عنوان که ” چگونه رمان می نویسند؟ ” ، این کتاب در سال ۱۹۲۸ ، منتشر شده است و یکی از بزرگترین و معتبرترین مراجع آموزش نویسندگی در جهان محسوب می شود. اما اگر بخواهیم کمی در باب تفکرات وی نیز بگوییم ، باید به این امر اشاره کنیم که او ، تفکراتی بسیار چالش برانگیز در باب مسائل هستی ، خدا و مذهب داشته است .
او تحقیقات بسیاری بر روی تفکرات اگزیستانسیالیسم کرده است که در جای خود بسیار ارزشمند است. قاعده ی تفکر او ، شک کردن بوده است. حتی جمله ی معروفی در این باب دارد که می گوید :
” اگر شک بردن بر هستی خداوند شرک است، من بر آن خداوندی که نمی توان بر او شک برد، شک دارم.” .و درست در همین نقطه و از این مدخل مساله ی خداوند و جاودانگی را جست وجو می کند و اعتقاد دارد که ما فقط از طریق عشق و رنج به خدا می رسیم نه از راه عقل و استدلال. زیرا عقل و استدلال، انسان را از خدا دور می کند. نمی توان ابتدا خدا را شناخت به این امید که بعدها ممکن است دوستش داشته باشیم. باید در وهله ی اول دوستش بداریم، مشتاقش باشیم، هوای اش را در دل بپرورانیم تا بتوانیم به شناخت او دست یابیم.”.
( برگرفته از بخشی از کتاب درد جاودانگی ) . اما بعد ، دومین حوزه ی کار او در زمینه ی نویسندگی ، حوزه ی رمان و داستان کوتاه است. رمان «مه» یکی از معروف ترین و مشهور ترین آثار اوست که در بازار کتاب ایران نیز ترجمه گردیده اما امروزه دیگر نایاب است.کتاب دیگر اونامونو در این حوزه یعنی حوزه ی ادبیات داستانی کتابی است تحت عنوان «آبل سانچس، داستانی از عشق و عاطفه» ا که در ۱۹۱۷ منتشر شد و کتاب «سه داستان کوتاه نمونه و یک مقدمه» اوست که در ۱۹۲۰ منتشر شد و کتاب «خاله تولا» که از معروف ترین آثار اونامونوست .
در باب رمان خاله تولا نوشته ها و نقدهای بسیاری وجود دارد ، اما آنچه که در تمامی این مقاله ها می توان مشاهده کرد ، ذکر این نکته است که این رمان ، دارای برتری های سبکی بسیاری است که هر کسی قادر به خلق آن نبوده و اونامونو توانسته است با خلق این شاهکار ادبیات اسپانیا را یک گام به سمت جلو هدایت کند و آن را در زمره ی برترین آثار موجود در ادبیات جهان قرار دهد .
در شرح این رمان که به قلم خود اونامونو نوشته شده است ، این چنین آمده که : ” رمان خاله تولا در ادبیات اسپانیا نمونه ای از نماد زن فداکار است. اونامونو چهره ی قهرمان کتاب یعنی خاله تولا را تجسمی از رسالت خالص و پاک مادری نشان می دهد.” .
در واقع برای اونامونو ، یک سری از مفاهیم همیشه از اولویت بالایی برخوردار بوده اند که از میان آن ها مسئله ی اخلاق همیشه در صدر اولویت های او قرار داشته است .
میگل د اونامونو تلاش می کرده است که شخصیت هایی خلق کند که اخلاق انسانی و یا تماما انسان در نوشته هایش جاری باشد این نویسنده ی بزرگ ، توانسته است تاثیر بسیاری بر روی تاریخ تفکر ایران زمین و دیگر کشورهای متفکر جهان بگذارد که نمونه اش را می توان در اقبال فیلسوفی بزرگ به نام بهاالدین خرمشاهی و ترجمه ی آثار اونامونو دید. دسته ی سوم از آثار اونامونو آثار منظوم است .
مانند «دیوان» (۱۹۰۷) منظومه ی مسیح ولاسکس (۱۹۲۰) که از برترین آثار اوست و جایگاه او را بعنوان یک شاعر ارزشمند در دنیای ادبیات تثبیت کرده است و از هیجان و شور و حرارات فراوان برخوردار است. اونامونو ، بیش از چهل سال در دنیای ادبیات و فرهنگ قلم زد و در تمام این سالها ، میراثی بر جای گذاشت که امروزه از آن بعنوان مکتب نوگرایانه در ادبیات و تفکر یاد می کنند .
او شخصیتی بسیار همه گیر در ادبیات بوده است. او آنچنان قلم استواری داشته که تمامی هم نسلان او از او الهام گرفته اند و به جد می توان گفت که بخشی عظیم از تاریخ ادبیات اسپانیا به او مدیون است. وی در نهایت ، به تاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۳۶ برای همیشه دیده از جهان فرو بست و شمعی از خلوتگاه اندیشه برای همیشه خاموش شد .
آثار میگل د اونامونو
- صلح در جنگ
- عشق و تربیت
- آینه مرگ
- مه (رمان)
- ابل سانچز
- تولیو مونتالبان
- سه رمان شایان تقلید و یک مقدمه
- خاله تولاترسا
- چگونه یک رمان بنویسیم یا عنوانی دیگر ” چگونه رمان بنویسید؟ “
- دون ساندالیو ٫ بازیکن شطرنج
مروری بر آثار میگل د اونامونو
یکی از فعالیت های ارزشمند میگل د اونامونو ، پرداختن به دنیای شعر است. او شعرهای جاویدانی گفته است که در ایران نیز برخی از آن ها به دست مترجمین برگردانده شده است. در این مقاله قصد داریم یکی از شعرهای او به نام فردا نزدیک می شود را با هم مرور کنیم :
بامداد رفته است
خنده خورشید سوخته
شوق و حال میرود
فردا نزدیک میشود
رویایی است، سرخی سپیده دم
رویایی است، حتی بیدار شدن
ای رویاها، گرد آورید جانها را
فردا نیز دوباره خواهد گذشت .
سوالات متداول در خصوص زندگینامه میگل د اونامونو
۱- میگل د اونامونو کیست ؟
میگل د اونامونو ، یکی از بزرگترین جریان سازان ادبیات اسپانیا ، به تاریخ ۲۹ سپتامبر ۱۸۶۴ در سرزمین باسک اسپانیا دیده به جهان گشود .
۲- مهمترین اثار میگل د اونامونو را نام ببرید ؟
از مهمترین اثار اونامونو می توان به صلح در جنگ – عشق و تربیت – آینه مرگ اشاره نمود .
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.