مروری بر زندگینامه پیو باروخا ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_textblock textblock_styling_align=” textblock_styling=” textblock_styling_gap=” textblock_styling_mobile=” size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
پیو باروخا
پیو باروخا ، نویسنده و داستان سرای معروف اسپانیایی ، به تاریخ 28 دسامبر 1872 در اسپانیا متولد شد .
او انسانی به غایت اخلاق مدار و با ذوق بود و از هوش بسیار سرشاری نیز بهره می برد .
اما بعد ، وی یکی از پزشکان اسپانیا بود که به دلیل عشق به نویسندگی پزشکی را رها کرده و به نویسندگی می پردازد .
پیو باروخا ، نماد یک انسان آزادی خواه است. او انسانی شوخ بود و برای هر چیزی که در اطرافش می گذشت ، یک طنز یافت می کرد. اما اگر روح او را جستجو کنیم ، خواهیم یافت که به زندگی به چه میزان و به چه اندازه بدبین بوده است .
زندگینامه پیو باروخا
نوشته های او در اکثر اوقات ، نوشته هایی است که جامعه را نشانه می گیرد و به طور کلی می توان گفت که او انسانی است که وظیفه و رسالت یک ادیب را ، یعنی آینه ی تمام نمای اجتماع بودن را به خوبی ، به ثمر رسانده است. اما بعد اگر بخواهیم کمی بیشتر در زندگی او نظاره کنیم ، باید بگوییم که :
” باروخا در سان سباستيان زاده شد، پدرش اهل باسك Basque ومادرش ایتالیائی بود. پیو باروخا کودکی را به مناسبت شغل پدر که مهندس معدن بود در شهرها و نواحی مختلف گذراند و امکان یافت که با چشم اندازهای مختلف و حالتهای گوناگون مردم اسپانیا آشنا شود .
در ۱۸۷۹ همراه پدر و خانواده اش در مادرید مقیم شد و به تحصیل پرداخت. تحصیل را در شهر والانس از سر گرفت و سرانجام در ۱۸۹۳ در مادرید به دریافت درجه دکتری در رشته پزشکی نائل آمد .
پس از همکاری با چند مجله و روزنامه، از طرف شهرداری شغلی پزشکی یافت و چندی در روستا ها به پزشکی و رسیدگی به کار روستاییان پرداخت و همین امر ارتباط روزانه او را با مردم فقیر نزدیک تر و رشته های همدردی و شفقت فطری را نسبت به هم میهنانش استوارتر کرد، اما زندگی یکنواخت روستائی با رؤیاهای جوانی او سازگار نیامد، پس از يك سال و نیم استعفا داد و مدتی نیز در زادگاه خود به طور خصوصی به درمان بیماران پرداخت و به سبب دشواری مالی نتوانست مطبی دائر کند، پس به مادرید بازگشت و به ناچار با برادرش در اداره دکان نانوائی که متعلق به یکی از عمه هایش بود، همکاری کرد که تا هفت سال به طول انجامید و در انتخاب راه آینده اش تاثیر مهمی بر جای گذاشت .
در واقع باروخا در ضمن شغل خود، با کارگران مادریدی رفت و آمد یافت و به فقر شهرهای بزرگ پی برد و در اثرش به نام پیکار برای زندگی از تجربه این دوره مایه گرفت و عصیان فکری خود را نسبت به وضع رقت بار مردمی که ناگزیر به زندگی دنیای جدید تن در داده اند، آشکار ساخت .
این عصیان زمینه اصلی همه آثار باروخا قرار گرفت. باروخا پس از نانوائی به چند شغل تجاری دیگر دست زد که توفیقی نیافت. در این دوره مقاله هائی انتشار داد که روح پرخاشگر و مسلك ضد روحانیت و نفی و انکار او را در بر داشت و موافق طبع روشنفکران برجسته زمان قرار نگرفت و دشمنانی برایش بوجود آورد .
باروخا سفرهائی به داخل کشور اسپانیا انجام داد و در ۱۸۹۹ به پاریس رفت، سپس از ایتالیا، سوئیس، آلمان وهلند دیدن کرد و در بازگشت به مادريد عزم کرد که زندگی را به طور كامل وقف ادبیات کند .
پس با محیطهای گوناگون رفت و آمد یافت، با نویسندگان آشنا شد و در اجتماعات ادبی که در کافه ها تشکیل می شد، شرکت کرد و همه این تجربه ها را در آثار خود منعکس ساخت. کم کم از همه گسیخت و در نظر مردم مردی کناره گیر و بدبین و تندخو معرفی شد، این نظریه در رمانهایش نیز به اثبات رسید .
در ۱۹۰۰ دیوانی به نام زندگی ها در سایه انتشار داد. باروخا نسبت به مکتبهای ادبی باب روز بی اعتنا بود و جز دوره کوتاهی که به حزب جمهوری خواه پیوست، به سیاست نیز علاقه ای نشان نداد، اما آزادی خواهی مطلق او در همه آثارش دیده می شد. باروخا زمستان ها را در مادرید و تابستان ها را در خانه ای قدیم در منطقه باسك و در میان خانواده اش می گذراند. چند بار به پاریس سفر کرد و پس از آن به طور کامل از جامعه کناره گرفت و آثار بی شمار خود را انتشار داد .
آثار عظیم باروخا که به صدها اثر می رسد و بیشتر به دسته های سه بخشی با نامی کلی تقسیم بندی می شود، به بسیاری از زبانها ترجمه شده است. وی که عاشق زاد بوم خود، منطقه باسك بوده، تعداد فراوانی از آثار خودرا به وصف این منطقه اختصاص داده و در بسیاری از رمانها دنباله داستانهای سنتی کشورش را در باره گروه ماجراجویان و راهزنان گرفته و به آن تازگی بخشیده است. از میان همه قهرمانان آثار او، قهرمان انقلابی و ماجراجوی قرن اخیر است که باروخا زندگی پرحادثه او را در ادوار مختلف در رمان خاطرات مردی کوشا شرح داده است .
این رمان بزرگ در بیست و دو جلد و در میان سالهای ۱۹۱۳ و۱۹۳۵ نوشته شد که پرده نقاشی بزرگی از افکار آزادی خواهی و زندگی مردم اسپانیا آن هم در قرن نوزدهم پیش چشم خلق می کند . علاقه به واقع بینی موجب شده است که باروخا در این اثر تنها به تاریخ گذشته و زنده گرداندن وقایع اکتفا نکند و ذهن خود را به زمان حال و آینده کشورش نیز معطوف دارد .
قهرمان کتاب که فردی واقعی است و باروخا آن را در خلال قصه های خانوادگی یافته است، مرد عمل و شخصیتی مورد علاقه نویسنده است، قهرمانی که بیش از هر چیز به لزوم کار و کوشش پی برده و در عین حال عصیانگری پرشور و واقعی است. باروخاکه در کمال اکراه در دنیائی پوچ و بدون واقعه جالب توجهی به سر می برد، باشرح خاطرات این قهرمان برای روح پریشان خود تسکینی می یابد .
در داستان زالاستین ماجراجو در ۱۹۱۰، منطقه باسك قالب اصلی قرار دارد، حوادث آن مربوط به عصر جنگ های داخلی است و قهرمانش جوان درستکار و با شهامتی است که بیشتر وقت خود را به ماجراجوئی و تلاش فراوان می گذراند .
پیو باروخا در این داستان به وصف سنتها و عادات طبقه فتنه جویان و اشرار پرداخته و با سبك موجز و صريح و لحن گزنده خود شاهکاری پدید آورده است. باروخا چندین جلد مقامه و نوشته انتقادی دارد، از آن جمله : جوانی و خودپرستی است که باروخا را زنده تر و صریحتر و با لحنی نیشدار تر از گذشته نشان می دهد و موجب می شود که او را «داستايفسکی اسپانیا» به نامند .
باروخا با هزل فراوان، از اسپانیای در حال تحول نماهائی پیش چشم می گذارد که تا آن زمان کسی به فکر توصیف آن نیفتاده بود. در این اثر واقع بینی با خیال پروری و مباحثه ها و نظریه های تازه با حوادث زندگی آمیخته است. ساعتهای تنهائی و غار هزل ، سه جلد خاطرات باروخا باصداقتی آمیخته با تلخی به نام پس از آخرین پیچ جاده میان سالهای ۱۹۴۴ و ۱۹۴۹ و آثار کامل در هفت جلد در سال های ۱۹۴۷-۱۹۴۸ به چاپ رسید. باروخا در مادرید در گذشت، در حالی که همچنان در بی ایمانی باقی بود و از اجرای آخرین مراسم مذهبی امتناع کرد، ازین رو تدفین او به صورت غیر مذهبی انجام گرفت .
آثار بیشمار باروخا با آنکه از خصوصیت های ملی اسپانیایی برخوردار است، رنگ شخصی دارد و با بینشی عمیق همراه است و از آغاز تا پایان به همه چیزهائی که وسائل محدودیت انسان را فراهم می کند مانند مذهب، قراردادهای اجتماعی و تعهدات سیاسی به سختی می تازد. باروخا چونان استادش داستايفسکی در واقع از بينوائی بشر، عنصری خدائی می سازد . تیره روزی و حقارت، در نظر او اصل مهمی بشمار می آید که انسان می تواند در باره آن بیندیشد و مسائل مهمی از آن بیرون بکشد، اما برخلاف داستايفسکی هرگز به فضیلت و مزیت نجات دهنده بشر از تیره روزی معتقد نیست .
بینوائی و تیره روزی در نظر باروخا یگانه عاملی است که افراد را سخت کوش تر و مبارز تر می سازد. در واقع کوشش و تلاش تنها چیزی است که باروخا در آثار خود برای آن ارزش قائل است. خود او می نویسد: «تلاش برای تلاش، کمال مطلوب انسان سالم و نیرومند است.» در آثار باروخا عمل وحرکت مداوم غالبا با حادثه و حتی فتنه جوئی می آمیزد. نیرو و سرعت عمل و جنبش خستگی ناپذیر ، راز هنر وخصوصیت اصلی رمانهای باروخاست .
تجربه وسیع در جریان سالهای کار آموزی، در اسپانیا به باروخا امکان داده است که صدها قهرمان رنگارنگ و تماشائی بیافریند و آنان را در محیط های اجتماعی و چشم اندازها و در دوره های گوناگون زمان به گردش در آورد و از خواننده مسافری بسازد که در سفرهای نامحدود و متنوع و میان مردان و زنان کشورها او را همراهی کنند. باروخا با آنکه در نظر عده ای به زیبائی زبان و بیان توجه نداشته و تنها به فکر بیان اندیشه ها و هیجان های خود بوده است، در کنه ذهن خویش به شیوه نگارش بی اعتنا نمانده است، چنانکه خود می گوید :
« به گمان من، نوشتن مانند راه رفتن است، حرکتی موزون و متناسب با آهنگی درونی. هر چه آهنگ متوازن تر باشد، بیشتر مورد پسند قرار می گیرد.»
باروخا از افراد برجسته نسل معروف به «نسل ۱۸۹۸» است و در نوگرداندن ادبیات اسپانیا و بخشیدن ادراك تازه ای از زندگی به مردم کشورش سهم بسزایی داشته است. وی در تاریخ 30 اکتبر 1956 دنیا را برای همیشه بدرود گفت .
آثار پیو باروخا
- پیکار برای زندگی
- زندگی ها در سایه
- خاطرات مردی کوشا
- جوانی و خود پرستی
- ساعت های تنهایی
- آخرین پیج جاده
- غار هزل
مروری بر آثار پیو باروخا
باروخا ، نویسنده ای اجتماعی بود . نویسنده ای اجتماعی که مرزهای بیان هجو آمیز انتقاد اجتماعی را در هم شکست . برای او مهم نبود که دقیقا به چه جامعه ای و یا به چه کسانی نقد وارد می کند. در مکتب فکری او ، هر آنکه کاری خارج از آنچه که چارچوب انسانیت است ، صورت دهد ، محکوم به نقد بوده است.اما بعد ، نوشته های او به گونه ای زننده نبوده اند. بلکه بیشتر نیش و کنایه هایی را شامل می شدند که دارای ارزش نقد ادبی و همچنین عبرت آموزی بوده است. از این رو می توان او را نویسنده ای همراه با مردم و در عین حال در مقابل مردم دانست.کسی که خود را از جنس مردم می دانست اما برای مردم نیز قلم های تیز و منتقدانه ای داشت. حال در ادامه دو بخش از نوشته های انتقادی او را خواهیم خواند تا که بیشتر با افکار او آشنا شویم. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که او بیش از هشتاد اثر دارد که اصلا در ایران تا به کنون ترجمه نیز نشده است. پس اگر مترجم ادبیات داستانی هستید و قصد دارید سراغ نویسنده ای نو بروید ، نوشته های او را در یابید. ضمنا مطالب موجود در سایت ، ترجمه ای از متن کتاب های او به صورت اختصاصی توسط تیم مطالعاتی استاد تیموری است.
- ما در جامعه ای زندگی می کنیم که مردها به جای عقلشان با جای دیگرشان فکر می کنند و زن ها نیز به جای برجسته کردن نقش هایشان به دنبال برجسته کردن جاهای دیگرشان هستند. پس ما زیاد نمی توانیم روی پیشرفت این جامعه حساب باز کنیم ، چرا که مردان برای دیدن برجستگی های زنان از خانه بیرون می زنند و زنان برای مشغول کردن آنجای مردان ، خودشان را برجسته می کنند. نقش ها کمی اشتباه است ، شاید هم من اشتباه می کنم.
- خانه و خانواده ، به ظاهر بسیار به هم شبیه اند اما به نوعی بسیار هم متفاوت هستند. البته زمانی این تفاوت ایجاد میشود که تو انسان هایی را می بینی که بیش از خانواده به دنبال خانه می گردند. آن ها روز و شب دنبال خانه اند و خانواده که اصل مهربانی و بخشش ها و عشق است را فراموش می کنند. چطور می توان خانواده را نادیده گرفت. خانواده منشا همه چیز است. همه چیز یعنی همه خصلت های انسانی . خانه ها این روزها خانواده ها را از هم دور می کنند و خانواده ها نیز آدم را بی خانمان می کنند. چیز عجیبی نیست. در اسپانیا هم همینطور است اما با این تفاوت که نه خانه دارند و نه خانواده.
سوالات متداول
1-پیو باروخا کیست ؟
پیو باروخا ، نویسنده و داستان سرای معروف اسپانیایی ، به تاریخ 28 دسامبر 1872 در اسپانیا متولد شد .
2- پیو باروخا چه شخصیتی داشت ؟
او انسانی به غایت اخلاق مدار و با ذوق بود و از هوش بسیار سرشاری نیز بهره می برد .
3- ویژگی رمان خاطرات مردی کوشا در چیست ؟
این رمان بزرگ در بیست و دو جلد و در میان سالهای ۱۹۱۳ و۱۹۳۵ نوشته شد که پرده نقاشی بزرگی از افکار آزادی خواهی و زندگی مردم اسپانیا آن هم در قرن نوزدهم پیش چشم خلق می کند .
4- یکی از استادان مشهور پیو باروخا را نام ببرید ؟
داستايفسکی
5- آثار پیو باروخا را نام ببرید ؟
پیکار برای زندگی – زندگی ها در سایه – خاطرات مردی کوشا – جوانی و خود پرستی – ساعت های تنهایی – آخرین پیج جاده – غار هزل
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
[/av_textblock]
[av_comments_list av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” alb_description=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
دیدگاهتان را بنویسید