مروری بر زندگینامه دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_textblock textblock_styling_align=” textblock_styling=” textblock_styling_gap=” textblock_styling_mobile=” size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی (Gholamhossein Ebrahimi Dinani) ، مشهور به دکتر دینانی ، فیلسوف ، ادیب و نویسنده ی عالیقدر ایرانی ،
به تاریخ 5 دی 1313 در دینان اصفهان چشم به جهان گشود . غلامحسین ابراهیمی دینانی در خانواده ای مذهبی متولد شد .
از همین رو نیز پس از اینکه تحصیلات ابتدایی را در اصفهان به اتمام رساند ، به حوزه ی علمیه رفت و دروس دینی را بعنوان تحصیلات عالیه ی خود انتخاب کرد .
وی در حوزه جایگاه رفیعی پیدا کرد و تحصیلات حوزوی خود را تا به درجهی اجتهاد ادامه داد .
پس از اینکه به این درجهی گرانقدر رسید ، وارد دانشگاه شد و تحصیلات خود را بهصورت دانشگاهی آغاز کرد .
او توانست باهوش سرشار و اراده ی آهنینی که داشت ، دکترای فلسفه خود را در سال 1355 از دانشگاه مشهد دریافت کند .
غلامحسین ابراهیمی دینانی همزمان بازمانی که در دانشگاه درس میخواند و تحصیل فلسفه میکرد، در حوزه به تدریس مشغول بود .
کلاس درس های او در حوزه به میزانی معروف شد که او را به عنوان استاد
از سراسر کشور دعوت می کردند تا که کلاس های فلسفه و علوم دینی برگزار کند .
پس از حوزهی علمیهی مشهد، وی به سمت استادی دانشگاه تهران نائل شد و
تا به امروز نیز در این دانشگاه به تدریس فلسفه و علوم مربوط به آن مشغول است .
پروفسور دینانی، در سمت نویسنده، نویسندهای پرکار محسوب می شود .
او به علت پژوهشهای گسترده ای دارد و
همچنین ذهن سیال و کنجکاوش، آثار متعدد پژوهشی و فلسفی به رشته ی تحریر درآورده است
که همگی نیز از بهترین کتب فلسفی تاریخ ایران زمین می باشند .
مشهورترین کتابی که وی به بازار کتاب روانه کرده است ،
کتابی سه جلدی به نام دفتر عقل و آیت عشق است که
تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است . این کتاب، جوایز فراوانی حاصل کرده است که
یکی از آنها، برگزیده هفدهمین دوره و بیست و سومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران بوده است .
اگر بخواهیم کمی دقیقتر به زندگی و تحصیلات او بپردازیم باید به این نکته اشارهکنیم که دکتر دینانی ،
تحصیلات ابتدایی خودش را در اصفهان به ثمر رساند و بعدازآن برای شرکت در دوره فقه، اصول و ادبیات به حوزه رفت .
او در حوزه توانست به درجهی اجتهاد دست پیدا کند اما تصمیم گرفت که
ملبس به لباس روحانیت نشود و عمر خود را به پژوهش و سخنرانی های علمی در باب ادبیات، فلسفه، عرفان و دین بگذارند.
او همانطور که ذکر شد، در سال 1355 توانست دکترای فلسفه را از دانشگاه مشهد دریافت کند .
اما بنا بر آنچه وی در باب زندگی تحصیلیاش گفته است :
از دوران کودکی به عشق مطالعه و کتاب گرفتار بودم . زندگی ام کتاب خواندن بود .
احساس می کردم که کتاب خواندن همه ی وجود مرا تسخیر کرده است. بعد ها وقتی که به حوزه رفتم ، این حس در من قوی تر شد.
در حوزه عشق عجیبی به ادبیات پیدا کردم و بعد از مدتی اسیر فلسفه شدم .
از این رو تمام عمرم را بر روی فلسفه و کلام صرف کردم و فلسفه را همیشه در اولویت قرار دادم .
اگر بخواهم در باب حوزه بگویم ، باید به این امر اشاره کنم که حوزه برای من فضای بسته ای بود .
درواقع هیچ داد و ستد علمی آنجا رخ نمی داد ، مگر میان همان حوزویان ، اما چیزی که نمی توانم کتمان کنم ،
ذکر این مسئله است که فضای معنوی ای که در حوزه بود را در هیچ کجای دیگر نمی توان یافت کرد .
اما من حس کردم که زندگی در حوزه به من سازگار نیست . آن تفکر ها و آن سبک زندگی برای من چیزی به ارمغان نمی آورد . برای همین امر هم که بود ، حوزه را رها کردم و به دانشگاه رفتم .
در دانشگاه درهای جدیدی به روی من باز شد که مطمئناً با زندگی در حوزه دست یافتنی نبود .اما باز هم ، پس از گذشت سالیان سال ، درس های حوزه را بیشتر می پسندم و آن علوم را دوست دارم .
وی درزمانی که به تحصیل مشغول بود، تدریس نیز میکرد .
در واقع دینانی از همان سال هایی که در حوزه بود توانست جایگاه خود را به عنوان یک عالم عالی قدر به اثبات برساند و در حین تحصیل ، به سال پایینی های حوزه دروس مختلفی از جمله فلسفه و کلام را تدریس می کرد .
یکی از ویژگی ها و برتری های دینانی ، چه در زمان تحصیل در حوزه و چه در زمان تحصیل در دانشگاه، ذکر این نکته بود که
هیچ گاه خود را محدود نمی کرد و مدام با علم روز و آنچه که علم روزبه آن مشغول بود، درگیر بود .
او در حوزه بود که تمرین زبان عربی می کرد .
زبان عربیاش آن قدر فصیح بود که چندین کتاب به زبان عربی چاپ کرده است که
همگی از آثار برجسته هم به لحاظ بعد زبانی و هم به لحاظ بعد محتوایی می باشند .
با این اوصاف، غلامحسین ابراهیمی دینانی زمانی که به دانشگاه رفت نیز علم زبان انگلیسی را آموخت و به ادبیات انگلیسی نیز بسیار مسلط گردید .
این گونه بود که غلامحسین ابراهیمی دینانی توانست با علم روز دنیا ارتباط برقرار کند . منابع خارجی را بخواند و در تدریس نیز از جدیدترین نظریه ها و مباحث روز بهره گیرد و دانشجویانی را تربیت کند که
جهانی فکر کنند . استادان دکتر دینانی در حوزه علمیه افرادی نظیر شیخ محمدعلی حبیبآبادی و حاج شیخ عباسعلی ادیب حبیبآبادی در آغاز راه بودهاند .
بعد ها وی به نزد اساتیدی چون مرحوم مجاهدی ، سلطانی طباطبایی ، فکور یزدی و آقا شیخ عبدالجواد اصفهانی میرود و نزد آنها به تحصیل علم مشغول می شود .
اما بزرگترین استاد او، استاد علامه طباطبایی بوده است که خود غلامحسین ابراهیمی دینانی در باب استاد این چنین می گوید که :
در همان ایام-تحصیل در حوزه علمیه قم- ضمن اینکه در درس های خارج فقه و اصول شرکت می کردم
در درس های فلسفه علامه طباطبائی نیز حضور پیدا می کردم . علاوه بر درس های روزانه خود که غالباً تدریس کتاب اسفار ملاصدرا و شفای ابن سینا را شامل می شد .
جلسه های خصوصی تدریس فلسفه در شب های پنج شنبه و جمعه را به عهده داشت که بنده نیز در آن جلسات شرکت فعال و مداوم داشتم .
علامه طباطبائی در هر سال چند ماه نیز در شب های جمعه به تهران می رفتند و با پرفسور هانری کربن فرانسوی در
موضوعات مختلف دینی و فلسفی به گفتگو می پرداختند این بنده به همراه مرحوم علامه به تهران می رفتم و در آن جلسات شرکت می کردم.
غلامحسین ابراهیمی دینانی پس از ورود به دانشگاه و انتخاب شیوهی تدریسی نوین، بسیار مورد علاقه مردم عامه نیز قرار گرفت .
بیان او و سبک تدریس او به گونهای بود که همهی مردم محو تدریس او میشدند و از آموزه های عرفانی او بسیار درس می گرفتند .
همین مسئله باعث شد که وی در تلویزیون صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برنامهای را به
مجری گری دکتر لاریجانی در دست داشته باشد، تحت عنوان ” معرفت ” که در آن به تبیین دروس زندگی، ادبی، فلسفی و عرفانی بپردازد .
وی هماکنون یکی از چهرههای تأثیر گذار فلسفهی در جهان اسلام است .
همچنین آثار وی امروزه به زبانهای دیگر ترجمهشده و در سراسر جهان از او در قالب پروفسور دینانی، یکی از بزرگترین فیلسوفان جریان ساز در دنیا یاد می کنند .
آثار غلامحسین ابراهیمی دینانی
- قواعد کلی فلسفی در فلسفهٔ اسلامی(در سه مجلد)، چاپ و نشر انجمن حکمت و فلسفه، تهران، ۱۳۵۷و موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۵.
- دفتر عقل و آیت عشق، سه جلد، انتشارات طرح نو، ۱۳۸۰.
- ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، سه جلد، انتشارات طرح نو، ۱۳۷۶.
- وجود رابط و مستقل در فلسفه اسلامی، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲. و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
- شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، انتشارات حکمت، ۱۳۶۴.
- اسماء و صفات حق، انتشارات اهل قلم، ۱۳۷۵و سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ وارشاداسلامی، ۱۳۸۶.
- نیایش فیلسوف، دانشگاه رضوی آستان قدس، مشهد، ۱۳۷۷.
- شبهه آکل و ماکول، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی(دبا). بازبینیشده در خرداد ۱۳۸۷.
- درخشش ابن رشد در حکمت مشاء، ناشر طرح نو، ۱۳۸۴.
- فیلسوفان یهودی و یک مسئله بزرگ، ناشر هرمس، ۱۳۸۹.
- هستی و مستی، حکیم عمر خیام نیشابوری، ناشر اطلاعات، ۱۳۹۰.
- فلسفه و ساحت سخن، ناشر هرمس، ۱۳۸۹.
- مقدمهای بر شرح فصوص جندی، تصحیح جلالالدین آشتیانی.
- عقلانیت و معنویت، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی.
- دُر سخن، مجموعه جملات قصار فلسفی و عرفانی حکیم دینانی، ناشر: نور دانش 1393.
- معمای زمان و حدوث جهان، مؤسسه حکمت و فلسفه ایران 1393.
مروری بر آثار غلامحسین ابراهیمی دینانی
پروفسور دینانی به جد بزرگترین فیلسوف معاصر ایرانی است که هم به لحاظ تعدد آثار و به لحاظ کثرت دانش از تاثیرگذار ترین نویسندگان و متفکران در جهان می باشند . در ادامه بخشی از جملات قصار او را با هم مطالعه می کنیم :
- زمان نمیاندیشند و زمان را درک نمی کنند ، اما انسان چون به زمان و آینده میاندیشد و مینگرد و این توان فقط در انسان است و چون به آینده مینگرم مرگ خود را میفهمم و میدانم روزی فراخواهد رسید که با این زندگی فعل بدرود خواهم گفت و به این میاندیشم که من در آن صورت به کجا خواهم رفت.
- قدرت خیال، بسیار تواناست اگر تجسم پیدا کند و در اختیار ما باشد. از سوی دیگر خطرناک هم هست اگر ما در اختیار خیال باشیم. در عالم وهم، شکل نداریم و معانی جزئی است. عالم وهم، عالم معنی است و شکل ندارد. محبت و دشمنی شکل ندارد. وهم به عالم معنای جزئی تعلق دارد، نه معانی کلی.
- کسی که گذشته ندارد، آینده هم ندارد. کسی آینده دارد که گذشته دارد. ما فکر میکنیم که گذشته در قفای ماست، پشت سر ماست، اما اگر نیک بنگری گذشته در قفای ما نیست بلکه پیشاپیش ما حرکت میکند. گذشتهاست که راه آینده را روشن میکند. کسی که گذشته ندارد، ایده ندارد. کسی که گذشته ندارد، آرمان ندارد.
- غربیها سابقه خود را دوست دارند و آن را حفظ کردهاند. اما ما میخواهیم قبل از اسلام را به فراموشی بسپاریم. حدیث جعل میکنیم و دروغ دروغ میخوانیم و میگوییم قبل از اسلام هیچ خبری نبوده؛ نخیر خیلی خبر بوده، آن وقتی که شما اروپاییان در توحش به سر میبردید، ما کوروش داریم و منشور حقوق بشر.
- مادام که عقل انسان در قید تعلقات و خواستههای نفسانی محدود و گرفتار است از خطا و اشتباه مصون نیست، ولی هرگاه از قید تعلقات خالص و مصفّا گردد و از شائبه امور نفسانی رها شود از خطا و اشتباه برکنار خواهد بود؛ ولی رها شدن انسان از قید تعلقات و خواستههای نفسانی کار آسانی نیست و بنابراین، دور ماندن از هرگونه خطا و اشتباه کمتر میسر خواهد بود. عقل کل خطا نمیکند و در سخن خداوند تبارک و تعالی اشتباه یافت نمیشود.
- مرگ یکی از ویژگیها و تأملات مختص انسان است. مرگ، یکی از مسائل مهم انسان است، یعنی حیوانات و نباتات مسئله مرگ را ندارد؛ مسلماً بدان معنی نیست که نباتات و جمادات نمیمیرند، بلکه همه موجودات میمیرند. منظور این است که حیوانات و نباتات با مرگ، «مسئله» ندارند. موضوع مسئله داشتن غیر از مردن است، حیوان به مرگ خود نمیاندیشد و وقتی که نمیاندیشد دغدغه مرگ هم ندارد. حیوان فکر مرگ ندارد و به آنگونه که اقتضاء میکند زندگی میکند و وقتی هم که مرگ آمد دیگر نیست.
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
[table id=1 /]
[/av_textblock]
[av_comments_list av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” alb_description=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
دیدگاهتان را بنویسید