مروری بر زندگینامه ی نظامی به همرا لیست آثاروشرحی برافکار و فعالیت هایش

نظامی │ صد نویسنده برتر جهان
تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است .
در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند .
در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان .
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم .
در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” نظامی ” ، شاعر و داستان سرا پارسی و خالق اثر جاودانه” خمسه نظامی” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند .
زندگی نامه نظامی
جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد، معروف به نظامی و نامدار حکیم نظامی سراینده و داستانسرای ایرانی و پارسیگوی ایرانی در سال ۵۳۵ ه.ق در شهر گنجه به دنیا آمد. وی بهعنوان رهبر و پیشروی داستانسرایی در ادب و فرهنگ پارسی نقش نقش بسزایی را ایفا کرده است .
نظامی در شهر گنجه می زیست و در همین شهر نیز دار فانی را وداع گفت. او در سنین کم پدرش را از دست داد و از ابتدا توسط دایی مادرش رشد و پرورش یافت و تحت حمایت وی به تحصیلات خویش را پیش می برد .
خاندان مادرش از اشراف و بزرگان کرد بودند و این برداشت بر اساس یک بیت از دیباچهٔ لیلی و مجنون به دست می رسد .
خود او نام و نسبش را در ابیات خودش آورده است، که بنا بر این شعر، خودش الیاس و پدر او یوسف بن زکی بن مؤید نام داشته اند :
در خط نظامی ار نهی گام بینی عدد هزار و یک نام
والیاس که الف بری ز لامش هم با نود و نه است نامش
ز اینگونه هزار و یک حصارم با صد کم یک سلیح دارم
گر شد پدرم به سنت جد یوسف، پسر زکی مؤید
پیرامون محل تولد او تردد ها و نظرهای متفاوتی وجود دارد. برخی از منابع و مراجع او را اهل تفرش یا فراهان و برخی او را از زمره ایرانیان شهر آران میشمارند. در رابطه با پدر او، بهروز ثروتیان این بیت در لیلی و مجنون را سند گفته خود می داند «دهقان فصیح پارسیزاد – از حال عرب چنین کند یاد» و میگوید : «دهقان فصیح پارسیزاد: نظامی گنجهای/عرب:مجنون و پدر او/یادداشت- سرآغاز بندهای لیلی و مجنون همه به توضیحی کنایی آراسته گردیده و شاعر با کنایه بیان می کند که این قسمت از خود اوست یا در داستان اصلی و به زبان عربی آورده شده است .
بیت اول بند ۳۶ اهمیت فراوانی از نظر تاریخ پژوهش در حیات و آثار نظامی را مشتمل می شود و آن اینکه شاعر پیشه و جایگاه اجتماعی خود را که «دهقان» بودهاست و همچنین نژاد و اصل او که خود را «پارسی زاده» مینامد، به وضوح و عبارت صریح بیان کرده و هیچگونه شکی در صحت بیت وارد نمی باشد و با بررسی و پژوهش درمورد کشاورزان و دهقانان قرن ششم در آذربایجان و بررسی «پارسی» که آیا منظور او «ایرانی» است یا زبان «پارسی» یا هر دو، گوشه ای از زندگی و سطح اجتماعی شاعر آشکار می شود. پدر وی (یوسف) به متن صریح خود او در «لیلی و مجنون»، پارسی بودهاست، چنانکه گوید :
دهقان فصیح پارسی زاد /از حال عرب چنین کند یاد. دهقان به معنای یک ایرانی اصیل و صاحب زمینهای کشاورزی می باشد، آن چنانکه فردوسی گوید: از ایشان هر آن کس که دهگان بدند/ ز تخم و نژاد بزرگان بدند. این تعبیر دهگان، پس از مدتی از جهت اطلاق جزء به کلّ همهٔ ایرانیان را شامل شده است؛ با این وجود، لغت دهقان به معنی «تاریخنگار» هم بکار برده شده است، آن چنانکه برداشت نظامی که دهقان را با صفت «فصیح» بیان میکند، به همین معنا و مفهوم است و باز در همین معنی فردوسی هم چنین بیان کرده است :
ز دهقان کنون بشنو این داستان/ که برخواند از گفتهٔ باستان. یا: سراینده دهقان موبد نژاد/ از این داستانم چنین کرد یاد. پس نظامی که خود را «دهقان فصیح پارسی زاد»، می داند، می بایست هم ایرانی نژاده و اصیل، هم تاریخدان و سخنور و هم مالک زمینهای کشاورزی باشد. نقش دهگانان در حراست از فرهنگ و تاریخ ایران در دوره اسلامی و نیز در جمع آوری خراج و ایصال آن به دولت مرکزی، نیز قابل وصف است .
چکیده آنکه خاندان نظامی در شهرگنجه یک خاندان دهگان با سطح آگاهی فرهنگی بالا و ثروت بودهاند .
یکی از شواهد و مستندات این سوابق خانوادگی، آشنا بودن تاریخی ما با پدر نظامی «مؤید مطرزی» و عمو یا برادر یا عموزادهاش به نام قوامی مطرزی از پارسیگویان حوزه قصیده و غزل سرای آذربایجان است .
وحید دستگردی می نویسد : «برای اثبات این مطلب که آیا زادبوم نظامی همان شهر گنجه است یا آنکه در عراق عجم متولد و در زمان کودکی با پدر به گنجه رفته، دلیلی در اشعارش نیست، ولی تقریباً تمام تذکره نویسان بر این باورند که در گنجه چشم به جهان گشوده است، اما عراقی الاصل بودن وی مسلم است. بدین دلیل که در همه جا عراق را ستایش و همواره به دیدار عراق و مسافرت بدین صوب اظهار شوق و شعف کردهاست و از آن جمله است :
گنجه گره کرده گریبان من
بی گرهی گنج عراق آن من
بانگ برآورده جهان کای غلام
گنجه کدام است، نظامی کدام؟
**
عراقی وار بانگ از چرخ بگذاشت
به آهنگ عراق این بانگ برداشت
**
عراق دلافروز باد ارجمند
که آوازهٔ فضل از او شد بلند
از اشارههای موجود در خسرو و شیرین این موضوع حاصل می شود که نخستین همسر او، کنیزکی که دارای دربند به عنوان هدیه برایش فرستاده بود، زمانی که نظامی سرودن خسرو و شیرین را به سرانجام رساند و پسرشان محمد هفت ساله بود ، چشم از اجهان فروبسته بود. هرچند تعدادی از محققان مانند وحید دستگردی با استناد به یک بیت، نام این کنیزک را آفاق ذکر کرده اند، اما سعید نفیسی این گونه بیان می کند که: «مرحوم وحید دستگردی ازین بیت :
سبک رو چون بت قبچاق من بود
گمان افتاد خود آفاق من بود
برداشت متفاوتی کرده و نام این کنیزک و همسر نظامی را «آفاق» آورده و توجیه نبوده که قصد وی از «گمان افتاد خود آفاق من بود» این نیست که نام کنیزک و همسر نظامی آفاق بوده بلکه مراد این است که چنان شیفته و دل بسته ی او شده بود که او را همه دارایی خود میدانسته و در نگاه او جایگزین همهٔ آفاق و در برابر همهٔ آفاق بودهاست .
البته در دوره ای که هم اکنون در آن زندگی میکنیم رواج شدهاست که نام زنان را «آفاق» بگذارند اما در دوره نظامی این نام برای زنان رایج نبوده و مانند آن در جای دیگر مشاهده نشده است و بسیار دور از انتظار میباشد که نام همسر وی آفاق بوده باشد»از این اشعار چنین برداشت می شود که علاوه بر کنیز و همسری که زمان نظم خسرو و شیرین از دست دادهاست، همسر دیگری از دست داده که هنگام لیلی و مجنون در قید حیات نبوده و همسر سومی از دست او رفته که او هم کنیز بوده و چنانکه گوید جز وی مرد دیگری ندیده یعنی باکره بودهاست و در زمان نظم اقبال نامه در زنده نبودهاست .
این چنین بر می آید که از این دو همسر خود فرزندی متولد نشده است. در اثنای اشعار نظامی اشارههایی به دو همسر بعدی او نیز به چشم میخورد که هر دو در زمانی که نظامی در قید حیات بوده است فوت کرده اند. نظامی سراسر عمر خود را در شهر گنجه در زهد و عزلت گذراند و فقط در سال ۵۸۱ سفری کوتاه مدت را به دعوت سلطان قزل ارسلان به سی فرسنگی شهر گنجه داشت و از سلطان عزت و حرمت دریافت نمود .
نظامی هرچند شاعری ستایشگر نبوده، با چندی از فرمانروایان دوره خود ارتباط داشته است، از جمله: فخرالدین بهرامشاه پادشاه ارزنگان از دستنشاندگان قلج ارسلان سلطان سلجوقی روم که کتاب مخزن الاسرار را به او هدیه کرده است، اتابک شمسالدین محمد جهان پهلوان که منظومه خسرو و شیرین به نام وی می باشد، طغرل بن ارسلان سلجوقی و قزل ارسلان بن ایلدگز که در همین منظومه به نام وی اشاره شده است، ابوالمظفر اخستان بن منوچهر شروانشاه که لیلی و مجنون را به او هدیه داده است .
نظامی از جمله شاعرانی است که می بایست او را در زمره بنیان گذاران و ارکان شعر فارسی و از اساتید مسلم این زبان به حساب آورد. وی از جمله سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی به آن درجه رسید که به ابداع و تکمیل سیاق و روشی خاص نایل شود. وی در برگزیدن الفاظ و لغات مناسب و خلق ترکیبات خاص نو و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات با قوه ی تخیل و ریزبینی در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و استفاده از تشبیهات و استعارات مطبوع و بدیع، از زمره کسانی حساب می آید که همانندی مانند وی پس از آن و بعد از آن پیدا نمی شود .
ضمناً بنا بر عادت شاعران آن زمان از بکار بردن اصطلاحات علمی، لغات و ترکیبات عربی وافر و بسیاری از اصول و مبانی حکمت و عرفان و علوم عقلی به هیچ روی دریغ نکرده است و به همین جهت و با توجه به دقت زیادی که در بکاربردن مضامین و گنجانیدن خیالات ظریف در شعرهای خویش داشت، سخن او گاهی بسیار دشوار نیز شدهاست .
با این حال توانایی او در ایراد معانی مطبوع و قدرت او در تنظیم و ترتیب منظومهها و داستانهای خویش سبب آن شد که آثار او بهزودی مورد تقلید مقلدان زمانه واقع شوند. نظامی اگرچه شاعری داستانسراست و بیشتر به داستانهای عاشقانه یا به قول خود به «هوسنامه»ها توجه کرده است، ولی او سراینده ای است حکیم و فرزانه، آشنا با فرهنگ و هنر و تاریخ ایران، که در ورای قصهها و هوسنامههایش نکاتی ژرف دیده می شود، و به همین علت است که او چندین مرتبه از خوانندگان مثنویهایش تقاضا نموده تا پرده از رازها و رمزهای بکاربرده شده در شعر او بردارند، از جمله در این دو بیت در هفت پیکر :
هر چه در نظم او ز نیک و بد است
همه رمز و اشارت خرد است
**
هر یک افسانهای جداگانه
خانهٔ گنج شد نه افسانه
شعرهای نظامی گنجوی با منشا فرهنگ اصیل ایرانی او، ایران پیشااسلامی و پسااسلامی را متحدتر می سازد.بخشی از داستانهای نظامی در شاهنامه نیز آورده شده است، ولی نظامی از لحاظ سیاق و سخنوری از فخرالدین اسعد گرگانی نیز الگوبرداری کرده است. او در کتابهای خسرو و شیرین و لیلی و مجنون و اسکندرنامه و هفت پیکر از فردوسی و شاهنامه یاد می کند. برای مثال در کتاب اسکندرنامه فردوسی را سخنگوی پیشینه دانای توس می نامد.
از ان خسروی می که در جام اوست
شرف نامهٔ خسروان نام اوست
سخنگوی پیشینه دانای توس
که آراست روی سخن چون عروس
همچنین برخی از ابیات نظامی با شاهنامه تطابق دارد:
فردوسی:
چنان دان که شاهی و پیغمبری
دو گوهر بود در یک انگشتری
نظامی:
نزد خرد شاهی و پیغمبری
چو دو نگین است در انگشتری
فردوسی:
جهان را بلندی و پستی تویی
ندانم چهای هر چه هستی تویی
نظامی:
همه نیستند آنچه هستی تویی
پناه بلندی و پستی تویی
یکی از محققان اهل جمهوری آذربایجان بیتی را برای نظامی دانست که از نظر فنی و قافیه مناسب نیست (در این بیت ترک با گرگ هم قافیه دانشته شده است که ایراد فنی دارد) و در هیچ نسخهٔ دست نویس یافت نمی شود. همچنین در ادبیات پارسی و فرهنگ ایرانی همیشه گرگ جانوری درنده و دَدمنش شناخته شده است. بیت جعلی مورد نظر (که بدون هیچ بیت پیشین و پسین جعل شدهاست) چنین است:
پدر بر پدر، مر مرا ترک بود
به فرزانگی هر یکی گرگ بود
نظامی در ابیاتش نیز گرگ را حیوانی جاهل و درنده می خواند و آن را کمتر از شیر و روباه بیان می کند:
ز آن بر گرگ روبه راست شاهی
پکه روبه دام بیند گرگ ماهی
با این حال که تمامی آثار نظامی گنجوی به زبان فارسی است، قوم گرایان پانترکیست دیوان یک شاعر دیگر به نام نظامی قونوی رامنسوب به نظامی گنجوی کرده اند. جمهوری آذربایجان سالیان درازیست که در رابطه با تحریف کردن آثار نظامی گنجوی ادعاهای غیرعلمی جعلی بنا می دارد. جمهوری آذربایجان با نصب نمودن مجسمه نظامی در میدانهای شهرهای مختلف جهان، او را شاعر آذربایجانی و غیرایرانی می دانند. پروفسور پائولا اورساتی استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ساپینتزای شهر رُم، نصب مجسمه نظامی در رم را یک تحریف تاریخی بیان می کند : اما پردهبرداری از مجسمهای از نظامی گنجوی در شهر رُم با عنوان «شاعر آذربایجانی» باید ما را به خود بیاورد تا در برابر چنین تحریفهایی واکنش از خود بروز دهیم» .
و همچنین استاد ایوان میخالویچ استبلین-کامنسکی، پروفسور و رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه سینت پترزبورگ در رابطه با مجسمه نظامی در یکی از میدانهای آن شهر و تحریف تاریخ میگوید:”برای نمونه ادعا آنها یک مجسمه در میدان کمنوستورسک ساختند و او را “شاعر بزرگ آذربایجانی” خواندند. در حالیکه نظامی گنجوی حتی به ترکی سخن نمی گفت و اصلا ترکی نمیدانست .
آنها میگویند چون در سرزمین امروزی به نام جمهوری آذربایجان زندگی میکرد . اما نظامی تمامی آثارش به فارسی است”. همچنین در سال ۲۰۱۲ کتابی به نام «دربارهٔ سیاسیسازی شاعر ایرانی نظامی گنجوی در دوران نوین»، نوشته سیاوش لرنژاد و علی دوستزاده که اکتبر ۲۰۱۲ به زبان انگلیسی به مرحله چاپ رسید به پژوهش و واکاوی این اقدامها و تحریفها و برداشتهای غلط و غرضآلوده از سرودههای نظامی به دست دانشمندان شوروی و «ناسیونالیست» های جمهوری آذربایجان و پانترکان میپردازد .
این کتاب بهطور رایگان بر روی اینترنت نیز موجود است. خانم دکتر پائولا اورساتی ، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ساپینتزای شهر رُم، دربارهٔ این کتاب چنین بیان می کند که: «این کتاب فهرست کاملی از تحریفهایی را بررسی میکند که به منظورهای ناسیونالیستی ساخته شدند و امروزه در زمینه پژوهشهای مربوط به شاعر بزرگ ایرانی، نظامی گنجوی، رایج گردیدهاند. این تحریفها از زمانی کلید خورد که دولت شوروی تصمیم گرفت هشتصدمین سالگرد نظامی را جشن بگیرد .
نویسندگان این کتاب با نگاهی دقیق و انتقادی استدلالهایی را به میان می آورند که دانشمندان شوروی و نیز به تازگی نویسندگان جمهوری آذربایجان دربارهٔ نظامی بیان کردند تا او را به اصطلاح «شاعر آذربایجانی» معرفی کنند و آثار او را جزو به اصطلاح «ادبیات آذربایجانی» به شمار آورند .
نویسندگان این کتاب نادرستبودن این ادعاها را بیان می کنند. گذشته از این بخشهای انتقادی، کتاب حاضر بخشهای سازندهای هم دارد و آن هم اطلاعات و آگاهیهایی است که نویسندگان از منبعهای دست اول از جمله از راه بازخوانی دقیق آثار نظامی و دیگر شاعران همروزگار او و نیز منبعهای تاریخی همروزگار او به دست ما می دهند. این کتاب پژوهشی جالب و با دقت مستندشده در زمینه ادبیات کلاسیک فارسی است و نیز به پرسشهایی دربارهٔ وضعیت تاریخی و قومنگاری و زبانی منطقه ارّان و تراقفقاز پاسخگو است.» در سال ۲۰۰۷ نوروز علی محمداف، دانشمند فرهنگی تالش به سبب حمایت و پشتیبانی از فرهنگ تالشی به زندان فرستاده شد. یکی از اتهامات دولت جمهوری آذربایجان علیه علی محمداف این بود که نظامی گنجوی را در یک نشریه غیرترک و تالش نام برده بود. سرانجام در سال ۲۰۰۹ نوروز علی محمداف در زندان رخت از جهان بربست.نظامی در بین سالهای ۶۰۲ تا ۶۱۲ هجری در گنجه از دنیا رفت و آرامگاهی منسوب به او در همان شهر هم اکنون قرار دارد
آثار نظامی گنجوی
- خسرو و شیرین
- لیلی و مجنون
- هفت پیکر
- اسکندرنامه
- دیوان قصاید و غزلیات
- مخزن الاسرار
مروری بر آثار و اندیشه ها نظامی گنجوی
سوالات متداول در خصوص زندگینامه نظامی گنجوی
1- نظامی گنجوی کیست ؟
جمالالدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد، معروف به نظامی و نامدار حکیم نظامی سراینده و داستان سرای ایرانی و پارسیگوی ایرانی در سال ۵۳۵ ه.ق در شهر گنجه به دنیا آمد . وی بهعنوان رهبر و پیشروی داستانسرایی در ادب و فرهنگ پارسی نقش نقش بسزایی را ایفا کرده است .
2- مهمترین آثار نظامی گنجوی را ذکر کنید ؟
از مهمترین اثار نظامی می توان به خسرو و شیرین – لیلی و مجنون – هفت پیکر اشاره نمود .
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
خوب بود
سپاس از شما خانم اسفندیاری