مروری بر زندگینامه اسکار وایلد ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

اسکار وایلد و هر آنچه که باید از زندگی و آثارش بدانید
تاریخ نویسندگی، فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر گذاشته است.
در پس هر فرازوفرود این دشت، نامهایی نهفته است که هرکدام برگی از هویت و شناسنامهی نویسندگی در سرتاسر جهان را رقم زندهاند.
مطالعهی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها، نمایی هرچند کوتاه و گذرا، اما عمیق و قابل تأمل به ما هدیه میکند.
در دل هر یک از کلمات آنان، گنجینهای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان، رازهایی برای نویسندگان.
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه وزندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیشازپیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشهای چند پی توشهی نویسندگی خود برداریم.
در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” او “، نویسندهی ایرلندی و خالق کتاب “غول خودخواه ” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند.
زیبایی شناسی
اسکار وایلد را می توان یکی از افرادی دانست که عاشق زیبایی شناسی بود به همین خاطر او به جای اینکه بر ارزش های اجتماعی و اخلاقی تمرکز کند بیشتر به زیبایی ها توجه داشت. این نوع مکتب ها را هنر برای هنر می نامند به همین خاطر است که مکتب زیبایی شناختی در دهه 1880 بانام او گره خورده است .
او که استادانی همچون جان راسکین نویسنده کتاب نقاشان مدرن و سنگ های ونیز با دیدگاه هنر سرچشمه تمدن ها قرار گرفت به همین خاطر در آثار او می توان آموزه های راسکین را در هر اثر اسکار وایلد به خوبی مشاهده کرد و آن را قضاوت کرد. او یکی از سه استادی بود که درآکسفورد به او آموزش داده بود.
یکی دیگر از استادان به نام وایلد پروفسور والتر پاتر نویسندهی کتاب مطالعات تاریخ رنسانس و ماریوس اپیکوری است و می توان سبک نثر او را به راحتی در اثر اسکار وایلد به خوبی مشاهده کرد یکی دیگر از استادان او در آکسفورد مهافی از استادان تاریخ باستان بود که او نیز دیدگاه های خود را به وایلد انتقال داد و همین موضوع یعنی تأثیر پذیری او از بزرگترین افراد زمان خود باعث شد هر اثر اسکار وایلد جاودانه شود. همچنین شاعر ونویسنده ایرلندی با نام اسکار در جدول است که از آن بسیار استفاده می شود.
اوج شکوفایی او را می توان دهه آخر زندگی او دانست . او که سال های آخر زندگی خود را در اروپا می گذراند آثار معروف خود را در آنجا نوشت و آن ها را به چاپ رساند با این حال بعد از چاپ نوشته های با ارزش خود سفرهای زیادی را انجام داد و روح خود را با سفر جلا می داد و با دوستان خود اوقات خود را می گذراند اما در نهایت به دلیل بیماری در یکی از هتل های پارس دیده از جهان فرو بست.
زندگی نامه اسکار وایلد
اسکار فینگل اُ. فِلاهرتی ویلز وایلد (Oscar Wilde) در شانزدهم اکتبر سال ۱۸۵۴ در ایرلند زاده شد.
او نمایشنامهنویس، شاعر داستاننویس است و نام هنری و مختصر او را برای خود برگزیده است.
مادر او بانام هنری اسپرانزا، شاعر و مترجم آثار افراد سرشناسی مانند دوما بود.
پدر او یک چشمپزشکِ عتیقهشناس و فرهنگ دوست بود.
وایلد تحصیلات ابتدایی خود را در شمال ایرلند به اتمام رسانید و در کالجهای آکسفورد، ترینیتی و مگدالن ب تحصیل پرداخت.
او در سی سالگی ازدواج کرد و ثمرهی ازدواج او دو پسر بود ک مجموعه داستان شاهزاده خوشبخت و دیگر قصهها را برای آنها نوشته است.
مضمون بیشتر داستانهای شاهزاده خوشبخت، اثبات انسان از طریق عشق ورزیدن به دیگران و رسیدن به زیبایی درونی بود. او داستان بلبل و گل سرخ خود را تحت تأثیر اساطیر و شعرای ایرانی بهخصوص حافظ نوشته است.
فیلم غول خودخواه برگرفته از داستانی به همین نام از او است که در سال ۲۰۱۳ ساختهشده است.
او یکی از تأثیر گذرترین وبرترین نمایشنامه نویسان تاریخ ادبیات محسوب میشود.
او در ۴۱ سالگی به همجنسگرایی متهم شد و دو سال به زندان افتاد. این اتهام موجب بدنامی و منزوی شدن او شد.
تنها نوهی او در سال ۲۰۱۴ تئاتری در رابطه با محاکمه وایلد بر اساس دستنویس های دادگاه او اجرا کرد.
کتاب شعر “قطعه زندان ردینگ”، پس آزادی او از زندان نوشته شد و به اثر ادبی مشهوری تبدیل شد.
انتشارات دانشگاه آکسفورد سه اثر از وایلد با نامهای دوریان گری، اهمیت جدی بودن و روح کانترویل را برای یاد گیران زبان انگلیسی چاپ کرده است.
اسکار وایلد همچون بسیاری از نویسندگان در زمان حیاتشان طور که شایسته او بود موردتوجه و تقدیر قرار نگرفت.
او سرانجام در سال ۱۹۰۰ (در ۴۶ سالگی) در اثر بیماری مننژیت در پاریس درگذشت.
آثار اسکار وایلد
داستان ها
- شاهزاده خوشبخت و دیگر قصهها
- بلبل و گل سرخ
- موشک خوب
- دوست فداکار
- پسرستاره
- غول خودخواه
- پادشاه جوان
- گربه سفید
- ماهیگیر و روحش
شعر
- اشعار
- راونا
- ابوالهول
- چکامه زندان ریدینگ
نمایشنامه
- ورا؛ یا، پوچگرایان
- دوشس پادووا
- سالومه
- بادبزن خانم ویندرمیر
- زن بیاهمیت
- شوهر مطلوب
- اهمیت جدی بودن
نثر
- تصویر دوریان گری
- شاهزاده شاد و دیگر داستانها
- خانه انار
- از اعماق
- روح کانترویل
- جنایت لرد آرتور ساویل
مروری بر آثار و اندیشه ها او
به جد هرگاه صحبت از شعر و نمایشنامهنویسی مدرن در ادبیات نسل نو شود، نام او یکی از گزینههایی است که باید در صدر فهرست نوگرایان ادبی از آن یادکرد.
این نوگرایی را هم به لحاظ سبک و هم به لحاظ محتوا میتوان تعریف کرد.
او از معدود نویسندگان و شاعرانی بوده است که هیچگاه در دام کلیشهها خود را مدفون نکرده و همیشه و خالق بهترین آثار با بدیعترین افقهای دید بوده است.
یکی از ویژگیهای بارز اشعار اسکار وایلد این بوده است که هیچگاه حصار سبک و فرم را به آثار خود راه نداده و در هر قالبی اعم از داستان، داستان کوتاه، شعر و نمایشنامهنویسی، فعالیتهای شایان توجهی داشته است.
این امر برای یک نویسنده میتواند منشأ روانشناختی داشته باشد و یا او را در شرایطی خاص از یک منش فکری متفاوت قرار دهد.
درواقع میتوان گفت، آنچه از مستندات ادبی برآمده است و از دل آثار او نیز میتوان بیرون کشید این عامل است که او به میزانی سیلان ایده و فکر داشته است که قالبهای ادبی برای او گاه تهی میشدند و او دست به نگارش نوینی در هر یک از گونههای ادبی میزده است. این امر برتری اسکار وایلد را نشان میدهد.
هرچند این عامل نیز حرکت بر لبهی یک تیغ است. چراکه بسیار نویسنده و شاعر داشتهایم که جدای از قالب اختصاصیشان به گونههای ادبی دیگر نیز ورود کردهاند و دراینبین هنگامیکه مروری بر کارنامهی ادبیشان میکنیم در مییابیم که چه فاصلهی طولانی و چه میزان از شکاف میان نگارش در قالب تخصصیشان و تفننهای ادبیشان وجود دارد.
اما اسکار وایلد هیچگاه مجال ایجاد چنین شکافی را در هیچکدام از کارهایش نداده است. این به علت پختگی بسیار بالای اوست. در تذکرههای موجود در باب اشعار اسکار وایلد بهکرات میتوان این جمله را دید که وی در یک پختگی تام و تمام دست به نگارش ادبی زده است.
او بیشتر آثار معروف خود را در دههی آخر عمر خویش نوشته است. این امر نشان از یک پیشرفت و سیر صعودی در مرحلهی باروری ایدههای اوست.
دیگر عاملی که به باروری ایدههای او منجر شده است روحیهی شکستناپذیر او بوده است.
شاید اگر مروری بر زندگینامه و اندیشهی بسیاری از نویسندگان همعصر با اسکار وایلد داشته باشیم درمییابیم که آنان همیشه در جنگی با اجتماع به سر میبرده اند، اما اسکار این نگرش را از یک جنگ بیرونی به صلح درونی برای رسیدن به شادکامی تغییر وضعیت داده است.
اسکار سختیهای بسیاری در زندگی کشیده است. او بارها و بارها به وضعیت بد اقتصادی دچار شده و دراینبین نیز یکبار محکومیت سختی را در زندان به سر برده است.
اما هیچکدام از این مسائل او را از پای درنیاورده و او را سرسختانهتر به جنگ زندگی و صلح در برابر خویشتن رسانده است.
نخستین ثمرات این صلح درونی را میتوان در نگرش هنری و زیباییشناختی او مشاهده کرد. او هنر را شاکلهی یک روح بیآلایش میداند.
او معتقد بوده است که انسان آن زمانی به هنر دست پیدا میکند که سراسر زندگیاش با سادگی و صفا و صمیمت گرهخورده باشد.
این امر برای او یک مکتب فکری ایجاد میکند. او معتقد است که هنر را به هر زبان که بیان کنیم، زیباست.
هنر هیچگاه در قالب زشتیها پدیدار نمیشود. او حتی در اقدامی انقلابی نویسندگی را هنری بیبدیل دانست.
او معتقد بود که جهان کنونی برای نوشتن، فضایی آرام را در اختیار قرار نمیدهد چراکه انسانها بهمراتب با هر درجه از نگرش به جهان، رویکردهایی گاه عبث و بیهوده دارند.
او دریکی از جملاتش به این امر اشاره میکند که انسانها برای سرگرمی زندگی میکنند و تنها تفاوتهای فکری و تنوع کارهای بیهودهی شان آنها را از هم متمایز میکند.
او هنر را تجلی عقل میدانست. دیگر ویژگی بارز او این بود که دریچهای از تفکر را گشود که در پی آن میتوان به سیاسی نگری هنری و یا جامعهشناسی از دیدگاه هنر نیز اشاره کرد.
او در مکتب فکری خودش، هنر را مرکز یک دایره قرارداد که از آن میتوان بسیار خط (پل) به محیط دایره ایجاد کرد و همهچیز را با آن معنا کرد.
نگاه او گاه ازنظر منتقدین ادبی بسیار افراطی بوده است اما او یک درونمایهی فکری داشت و آن این بود که مهمترین چیز در دنیا هنر است و بی اهمیتترین کس در دنیا هنرمند است.
او این درونمایهی فکری را بعدها در آثارش به شکل یک تئوری جامعهشناختی نیز مطرح کرده است.
از نگاه او انسان هنرمند، همیشه در تضاد با ظلم و بیعدالتی است. حکومتها و سیاسیون با هر درجه از اخلاص ردی از ظلم را در دل خودشان دارند.
به همین دلیل است که همیشه حکومتها بر سر هنرمندان میزنند و آنان را ملامت میکنند و گاه دربند میکشند.
هنرمند جلوهی تمام نمای حقیقت است. اسکار وایلد در بسیاری از آثار خود به بیعدالتی اجتماعی اشاره دارد.
او دلی به حقیقت خونبار از این بیعدالتیها داشته و تجربهی زندان برای او چنین حسی را عمیقتر کرده است.
درواقع هر انسان آگاهی ردی از این ظلمستیزی را در خود دارد، اما اسکار علاوه بر این آگاهی، عمیق اندیشی را نیز چاشنی کار خودکرده است.
او جز معدود نویسندگان مردی بوده است که به نقش زنان نیز اشارهکرده است.
هرچند در این راه بر اساس تفکرات و بر اساس باورهای زمانهی خود، ایراداتی هم به زنها وارد کرده است اما در یک صورت کلی او تمام جامعه را از نگاه ریزبینان ی خودش گذرانده است.
در زیر دو قطعه از شعرهای بینظیر او را باهم خواهیم خواند.
شعر نخست
“با این حال، هر انسانی آنچه را که دوست میدارد، میکشد،
بگذار این سخن را همه بشنوند.
بعضی این کار را با نگاهی تلخ انجام میدهند،
و برخی دیگر با کلماتی تملق آمیز،
ترسو با بوسه ای، و شجاع با شمشیر!
بعضیها عشق شان را هنگامیکه جوان هستند میکشند،
و برخی دیگر، آن هنگام که دیگر پیر گشته اند؛
برخی عشق شان را با دستان شهوت خفه میکنند،
و برخی دیگر با دستانی از طلا؛
و مهربان ترینها با چاقو، چرا که مُرده، خیلی زود سرد میشود.
بعضی عشقها خیلی کوتاه هستند، و بعضی دیگر خیلی طولانی،
بعضی به فروش میرسند، بعضی خریداری میگردند؛
برخی هنگام این کار، بسیار اشک میریزند،
و برخی دیگر، حتی یک آه هم نمیکشند:
چرا که هر انسانی، آنچه را که دوست میدارد میکشد،
با اینحال هیچ انسانی نمیمیرد.”
شعر دوم
“کی به دیده حقارت میکشد،
دیگری با زخم زبان،
بزدل به بوسه ای،
دلیر به پیکان،
“یکی تا جوان است میکشد،
دیگری به کهنسالی،
یکی به دریای شهوت غرق میکند،
دیگری به دریای ثروت،
به خنجر میکشد آنکه نرم دل است تا کارش زود تمام شود،
یکی عشق نمیورزد آنچنان که باید،
دیگری بیش از آنقدر که باید،
یکی میفروشد عشق اش را،
دیگری عشق را میخرد،
یکی وقت کشتن اشک میریزد،
یکی ککش هم نمیگزد،
خلاصه اینکه همه عشق را فدا میکنند اما کسی فدای عشق نمیشود.”
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
اسکار وایلد چه مکتبی رو دنبال می کرد؟
درود خدمت دوست و همراه گرامی جنبش زیبایی شناسی را دنیال می کرد