این صفحه مورد پسند 347 بازدیدکننده می باشد.
فرانسوا دو سلینیاک دو لا موت فنولون ، مشهور به فرانسوا فنولون ، نویسنده فرانسوی ، ادیب و پژوهشگر حوزه ی الهیات ،
به تاریخ ۶ اگوست ۱۶۵۱ دیده به جهان گشود. فنولون فرزند ما قبل آخر از چهارده فرزند پدر و مادر خود بود که هر دو از خانواده های اصیل فرانسوی بودند.
از کودکی برایش تحصیل در رشته علوم الهی در نظر گرفته شد و پس از پایان این تحصیلات در مدرسه علوم الهی سن-سولپیس در حدود سال ۱۶۷۵،به سلک کشیشان در آمد و
پس از سه سال انجام وظیفه در حوزه تحصیلی خود،
به مدیریت مدرسه کاتولیک های جدید در پاریس منصوب شد و از ۱۶۷۸ تا ۱۶۸۹ در این سمت باقی ماند و
به تربیت دختران پروتستان که به مذهب کاتولیک در آمده بودند،
اشتغال یافت و وظیفه خود را با چنان درایت و ملایمت و نزاکت انجام داد که در جامعه به صورت شخصیتی ممتاز معرفی گشت.
در همین دوره به درخواست یکی از مادران پر اولاد، پند و حکمت هائی برای تربیت دخترانش تنظیم کرد و
در ۱۶۸۹ در کتابی به نام در تربیت دختران انتشار داد، با هدفی عملی که از تجربه های شخصی او مایه گرفته و
در آن اصول بسیار جدید تربیتی با واقع بینی فراوان عرضه گشته بود.
این اثر سودمند ترین اثری است در باره تعلیم و تربیت که از قرن هفدهم باقی مانده و
در سراسر قرن هیجدهم تازگی خود را حفظ کرده است و ژان ژاک روسو در کتاب امیل مستقیما از آن تاثیر پذیرفته است.
شیوه نگارش با سادگی و لطافت طبعی کمی زنانه همراه است.
فنولون در پاریس با بوسوئه آشنا شد و به محفل او که روحانیان جوان در آن گرد می آمدند، پیوست.
در بحث های فلسفی شرکت جست و در اصول منطق تسلط بسیار نشان داد و در عین حال به مطالعه راههای پرداخت که فن خطابه را مؤثر تر و قانع کننده تر سازد.
در این زمینه در ۱۶۸۱ گفتگو درباره را نوشت. فنولون در مجالس وعظ و خطابه، سخنرانی های بسیار جالب توجه ایراد می کرد و
مکاتبه های وسیع و فراوان در باره مسائل معنوی و اخلاقی با بانوان والا مقام فرانسه انجام می داد که
همه آنها از شیوه بیان و فصاحت بسیار برخوردار بود.
فنولون بنابر توصیه بوسوئه از طرف لوئی چهاردهم به ریاست هیاتی از مبلغان مذهبی منصوب گشت و
راه شهرستانهائی را پیش گرفت که براثر تعصبات مذهبی پروتستان ها محیطی آشفته یافته بود.
مطلب پیشنهادی : نامه عاشقانه
پس با کاردانی و احتیاط و با روش خاص خود طوری پیش رفت که زمینه را برای مذهب کاتولیک آماده ساخت و
از ین رو مورد اعتماد کامل لوئی چهارده قرار گرفت که در ۱۶۸۹ او را مربی دوک دو بورگونی کرد که وارث تاج و تخت و پسری تندخو بود با طبعی ناهنجار زندگی را در پیش می گرفت که فلنون توانست او را تربیت کند.
فرانسوا فلونون ۱۶۹۷ وقت خود را به رام کردن و تربیت این جوان مصروف داشت و برای متشکل ساختن فکر و روح او تلخیص هائی از وقایع تاریخی و مسائل اخلاقی و روحی فراهم آورد،
از آن جمله کتاب گفتگوی مردگان در ۱۷۱۳ است که نوعی درس زنده و گویا بود و فنولون به وسیله آن می خواست عشق به دوره های گذشته را در وجود شاگردش پایه گذارد و
به بزرگانی چون سقراط و کنفوسیوس و افلاطون و ارسطو و مباحثه های آنان با یکدیگر به نحوی مطلوب جان بخشد،
در ضمن عصر لوئی یازدهم و بزرگان عصر او را که همه از تقوا و سعادت و عشق به وطن و بلند پروازی سخن گفته بودند،
در نظر شاگردش مجسم کند و با عرضه کردن اصول و مبانی اخلاقی و صفات پسندیده انسانی و
ایجاد علو طبع و توجه دادن به وظیفه شناسی و حس مسؤولیت، شاگرد جوانش را به راه راست هدایت کند.
از این رو اشخاص کتاب در دست او خصوصیت تاریخی خود را از دست می دادند و
در هاله ای از افسانه جای می گرفتند. فنون در خلال این داستانها نظریه و اندیشه های خود را نیز آمیخته با احساسی لطیف بیان می کرد،
به همین سبب بود که لوئی چهارده او را دانا ترین و خیال پرداز ترین شخصیت عصر خود خواند. فنولون در این دوره شخصیتی رفیع و
برجسته یافت که آن را به درایت و عمق روح و صفای طبع و تسلط در سخنوری خویش مدیون بود،
اما این روح دقیق و نکته بین از مجاورت با زندگی عالم مادی رنج می برد و در ۱۶۹۴ که از طرف لوئی چهاردهم اسقف اعظم کامبره گشت.
به حوزه اسقفی خود رفت و از آنجا برای شاگرد خود نامه هائی ارسال داشت که ادامه طریق ارشاد او بود.
مطلب پیشنهادی : کلیپ انگیزشی
از آثاری که فرانسوا فلونون برای دوک دو بورگونی نوشت افسانه ها بود به نشر که بر همه آنها اندیشه تعلیم و تربیت تسلط داشت و شکل تمثیلی و هنری آن تنها به قصد نفوذ در شخصیت شاگردش بود.
کتاب سرگذشت تلماک ، نیز برای دوک دو بورگونی ساخته شده بود که فنولون در آن از کتاب اودیسه اثر هومر اقتباس کرده و از آن قهرمانی را بر گزیده بود که مورد توجه شاگردش باشد.
این کتاب نوعی دایره المعارف داستانی است که در آن علم اساطیر و جغرافیا زمینه تعلیمات اخلاقی و سیاسی قرار گرفته است.
تلماخوس پسر اولوس در جستجوی پدر که غیبتش به ارکان حکومت لطمه وارد آورده بود، همراه دوستی به سفری خطرناک قدم می گذارد.
نویسنده قهرمانش را در طی این سفر دور و دراز از کشورهای گوناگون عبور می دهد و حوادث مختلف را چون مبارزه ها، غرق کشتی، جنایت ها و حیله های جنگی، بازرگانی، دام های عشقی که بر سر راه قهرمان گسترده می شود،
همه را با شرح و بسط فراوان وصف می کند و در ضمن فن حکومت کردن را به شاگردش می آموزد و از کسانی که در قلمرو سلطنت نفوذ دارند تصویر هایی می سازد و غیر مستقیم از سیاست زمان و لوئی چهارده انتقاد هائی به عمل می آورد.
کتاب تلماک با غنای اندیشه ای که داشت، مدتها شاهکار داستانی بشمار آمد و پیروزی خارق العاده بدست آورد و به غالب زبان ها ترجمه شد، اما موجب سوءظن شاه گشت و به تحریک در باریان به گمان این که فنولون او را هجو کرده است، از دربار خود راند و مورد غضبش قرار داد.
فنون که خود را مغضوب و مطرود دید، از نشر کتاب خودداری کرد، اما کتاب پنهانی و بی اجازه او از طرف ناشری منتشر گشت.
خود در این باره نوشته است: «همه میدانند که متن این کتاب به سبب خیانت کاتبی از دست من بیرون رفته است.»
در این دوره فرانسوا فلونون با پیشامد ناگوار دیگری روبرو گشت و آن انتشار کتابش با عنوان توضبح حکم قدیسین در ۱۶۹۷ بود که از طرف مقامات کلیسا محکوم گردید.
فرانسوا فلونون در این اثر از اصول عقاید مذهبی دوستش مادام گویون دفاع کرده بود که بر اثر اعلام مسلکی جدید که مغایر با مذهب سنتی کاتولیک تلقی گردیده، به زندان افتاده بود.
مطلب پیشنهادی : قانون جذب
فرانسوا فلونون نیز در موافقت با عقاید این زن تارک نفس و ریاضت و عشق الهی و فنای مطلق را مبنای مذهب خود قرار داده و عشق محض را در درون بشر،
بدون انتظار هیچگونه اجر و پاداش دنیوی و اخروی و توقع پیروزی و سعادت ابدی، اصل اعتقاد مذهبی دانسته بود.
کتاب فنون از جاذبه خارق العاده ای برخوردار بود، اما اثری در مخالفت با مذهب رایج زمان بشمار آمد که بوسوئه بشدت به آن تاخت و رابطه خود را با فرانسوا فلونون قطع کرد و
مدتی میان آن دو مباحثه و مشاجره ای در گرفت که داوری آن به شورای رسمی مذهبی واگذاشته شد و سرانجام در ۱۶۹۹ به محکومیت فرانسوا فلونون انجامید.
فرانسوا فلونون بدون قید و شرط به رأی شورا گردن نهاد و به سکوتی ظاهری تسلیم گشت، اما دنباله عقاید خود را در آثار دیگر گرفت.
فرانسوا فلونون بعدها در حوزه اسقفی خود، به حال تبعید به سر برد و وقتش را به نظارت در امور تعلیمات دینی و کمک به پیروان خود مصروف داشت و
در زمستان سخت ۱۷۰۹ به ارتش فرانسه که در برابر شهر او اردوگاه بر پا کرده بودند، غذا رساند.
مرگ دوک دو بورگونی در ۱۷۱۲ به بلند پروازی های سیاسی او پایان داد این زمان کتاب نوشته درباره پارسائی را انتشار داد.
دیگر کتابی که در این دوره از فنولون منتشر شد سلسله نامه هابود که به شکل مجموعه ای پیوسته انتشار یافت که در آن اصول عقاید خود را به شکل مذهب رایج در آورده بود.
دسته ای از این نامه ها به دختران روحانی نوشته شده که شامل ارشاد هائی است در طریق زهد و ترک نفس، که خود اولین کسی بود که آن را به کار می بست.
نامه ها از ۱۸۲۷ تا ۱۸۲۹ در چندین جلد انتشار یافت و نمونه هائی از آن در دوره بازگشت سلطنت به نام نامه های روحانی منتشر گشت که فرانسوا فلونون بیشتر آنها را به تائبان خود فرستاده بود.
باید گفت که فنولون از آغاز کار روحانیت در مقام ارشاد گناهکاران پیروزی بزرگی بدست آورد،
فرانسوا فلونون در برابر روح توبه کاران ملایمت و مهربانی و بردباری بسیار از خود نشان می داد.
از این رو به سمت کشیش اعتراف دهنده شخصیتهای بزرگ کشور برگزیده شده بود. نامه ها از نظر شناخت شخصیت فنولون از ارزش بسیار برخوردار است و
خواننده را در مجاورت بسیار نزدیک شخص او که با شخصیت بوسوئه استادش بکلی متفاوت است، قرار می دهد.
شیوه نگارش این نامه ها بسیار ساده و فصیح و عاری از هر نوع تکلف و تصنع است.
آنچه در فنولون مردم را مجذوب خود می ساخت، بیشتر شخصیت او بود تا اصول عقایدش.
فنون اگرچه معاصر و دوست کوچکتر بوسوئه بود، از نظر روح و فکر و احساس بشری بر او پیشی گرفته بود.
شخصیتی داشت حساس و در عین حال جدی و با نزاکت و ادب دوست و ظریف طبع و بردبار و طرفدار هنر و تئاتر بود.
اندیشه او در باره هنر و ادراکش در کتاب گفتگو درباره فصاحت که از آثار جوانی اوست و همچنین در نامه به فرهنگستان بیان شده است که
در آنها ذوق و سلیقه هنری را مافوق قوانین و قواعد دانسته است.
در قرن هیجده از وجود فنولون چهره ای افسانه ای ساخته شده با شخصیتی انسانی که از نظر مذهب کاتولیک،
روحانی آزادی خواهی بشمار آمده است. وی به تاریخ ۷ ژانویه ی ۱۷۱۵ دنیا را ترک گفت.
آثار فرانسوا فلونون
- در تربیت دختران
- گفتگوی مردگان
- افسانه ها
- سرگذشت تلماک
- توضیح حکم قدیسین
- نوشته ای در باب پارسایی
- سلسله نامه ها
- نامه های روحانی
مروری بر آثار فرانسوا فلونون
فرانسوا فلونون نویسنده ای مذهبی و پایبند به اصول اخلاقی بود.
وی در تمامی نوشته هایش میل به آن داشت که اصول اخلاقی را بازگو کند و بتواند فرصتی فراهم سازد تا که انسان هایی که در بند گناه هستند توبه کنند و به سمت و سوی خداوند باز گردند.
وی همچنین معتقد بود که تربیت اجتماعی چون تربیت فردی است و هیچگاه پایانی بر آن نیست.
از این رو کتاب هایی را در باب تربیت اجتماعی نیز به چاپ رسانیده است که همگی از کتاب های برتر زمانه ی خودشان می باشند.
در ادامه بخشی از نوشته های او را با هم مطالعه می کنیم.
- اشخاصی که بدبختانه به لذات شدید و حاد خو گرفتهاند، دیگر از لذات معتدل حظ نمیبرند و همواره با اضطراب دنبال شادی و نشاط میگردند.
- اگر تمام سعی و کوشش خود را صرف انجام وظیفه کنیم، میتوانیم به سعادت خود یقین داشته باشیم.
- اگر ما به معایب کوچک خود اعتراف میکنیم برای آن است که به طرف مقابل خود بفهمانیم که از معایب بزرگتر بری هستیم.
- خشم معتدل شایسته مرد حکیم است.
- خطاهای دیگران را چون خطاهای خویش تحمل کن.
- زیبایی باید حقیقی و خدادادی باشد، زیبایی آرایشی دام فریب است.
- سعادتمند و عاقل کسی است که صبح هنگامی که از خواب برمیخیزد به خود بگوید من امروز سعی خواهم کرد بهتر از دیروز باشم.
- شخص باید لایق ستایش باشد ولی از آن بگریزد.
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.