مروری بر زندگینامه ژاک بنینی بوسوئه ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

[av_textblock textblock_styling_align=” textblock_styling=” textblock_styling_gap=” textblock_styling_mobile=” size=” av-medium-font-size=” av-small-font-size=” av-mini-font-size=” font_color=” color=” av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
زندگینامه ژاک بنینی بوسوئه ، که با نام هنری و ادبی بوسوئه به گوش آشناست ، شاعر ، منتقد و نویسنده ی فرانسوی است که به تاریخ 27 سپتامبر 1627 در فرانسه چشم به جهان گشوده است .
وی نوشته هایی عمدتا با موضوعاتی چون الهیات در کارنامه ی خویش دارد و علاوه بر نویسندگی یک کشیش نیز بوده است .
اما بعد ، اگر بخواهیم کمی در زندگی وی بیش از این تعمق کنیم ، باید بگوییم که در خانواده ای مذهبی و سنت پرست و طرفدار سلطنت زاده شد و از طرف پدر برای کسب مقامات روحانی به مدرسه مذهبی يسوعیان فرستاده شد .
بوسوئه در پانزده سالگی به تحصيل الهيات پرداخت، اما این امر مانع ورود او به اجتماع نشد، غالبا به تئاتر می رفت و نمایشنامه های کورنی را تماشا می کرد .
اشعار ویرژیل را بخاطر می سپرد و کتابهای مذهبی و آثار کشیش های گذشته را مطالعه می کرد و بدین وسیله استعداد نویسندگی و فصاحت کلام را در خود پرورش می داد .
بوسوئه در ۱۶۵۲ در رشته الهیات به دریافت در دکتری نائل آمد و به وعظ و خطابه پرداخت. اولین موعظه از مواعظ خود را در شانزده سالگی انجام داد که قدرت و استعداد زودرس و شگفت انگیز او در فصاحت آشکار ساخت .
بوسوئه در ۱۶۶۰ به پاریس رفت و واعظ باب روز معرفی شد. خاصه موعظه در باره مرگ او را به اوج فصاحت و به قله پیشرفت در تعليمات مذهبی رساند . بوسوئه خود این مواعظ را انتشار نداد، زیرا از نظر او سخنانی بود که در موارد مختلف و برای شنوندگان مختلف ایراد شده بود .
پس از مرگش دستخط های او به برادر زاده اش رسید و تعداد فراوانی از آنها پراکنده یا مفقود گشت و در قرن هیجده به وسیله دو تن از روحانیان جمع آوری شد و میان سالهای ۱۷۷۲ و ۱۷۷۸ در نوزده جلد انتشار یافت .
بوسوئه در ۱۶۷۰ مربی ولیعهد شد و نه سال در این سمت باقی ماند و برای شاگرد خویش کتاب گفتار در تاریخ عمومی را نوشت که در ۱۶۸۱ منتشر شد. این تاریخ شامل وقایعی است از بدو عالم خلقت تا سلطنت پارلمانی و به سه بخش تقسیم می شود، بدین طریق : بخش اول اعصار ، بخش دوم سیر مذهب ، بخش سوم امپراتوریها .
بوسوئه به همه این وقایع از يك نقطه نظر می نگرد و آن مشیت الهی است. این تاریخ نه تنها بوسوئه را بزرگترین نثرنویس فرانسه معرفی کرد، بلکه غنای موضوع و تجزیه و تحلیل امور و تعمق در مسائل، بر وسعت معرفت او را گواهی می داد . بوسوئه که از دسیسه ها و مخالفت درباریان آزرده گشته بود، خود را کنار کشید، بیشتر وقت را به آموزش مسائل دینی گذراند ، متون کتاب مقدس را تدریس کرد و بدین طریق مقام مهمی در جامعه روحانی بدست آورد .
مطلب پیشنهادی : نامه عاشقانه
در ۱۶۸۱ اسقف گشت و بسیار نیز معروف شد و برای ایراد وعظ و خطابه غالبا به ورسای و پاریس رفت و آمد کرد . يك رشته رساله نوشت که پس از مرگش انتشار یافت و از درخشان ترین آثار دوره پختگی او به شمار آمد . مرثیه ها و خطبه های مذهبی بر شهرت بوسوئه افزود و می توان گفت که او مرثیه را از نو خلق کرد . زندگی هر متوفائی در نظر بوسوئه بهانه ای بود برای عرضه کردن تفکر و اعتقاد مذهبی خویش پازده مرثیه ایراد کرد و شش مرثیه آخرین را در مجموعه مرتبه ها و خطبه های مذهبی در ۱۶۷۲ منتشر کرد که از همه معروف تر بود و در رثا و مدیحه ملکه آن که در نمازخانه سلطنتی و در باب شاه ایراد کرد و آن منتشر کرد .
دیگر خطبه در رثای ملکه انگلستان که در شانزدهم نوامبر در حضور شاهزاده كنده و ملکه ماری ترز ایراد کرد و در آن به كمال قدرت در فصاحت و هنر وعظ و خطابه دست یافته بود . تنها فصاحت و کلام پرطمطراق نبود که بوسوئه را خطیبی معروف ساخت ، بلكه مرثیه ها و مدیحه های او تعلیماتی در باره زندگی و عظمت مقام در بر داشت . بوسونه عقیده داشت که مسیحیت سازنده بشر است و همه چیز در دنیا دامی است در پیش پای فرد مسیحی فصاحت تنها وسیله عرضه کردن این اندیشه ها بود که وی در حد کمال از آن بهره می گرفت. در ۱۶۷۱ خطبه ای در باره مبانی ایمان کاتوليك ایراد کرد که جنبه رسمی یافت و از پر فروش ترین آثارش بشمار آمد .
مطلب پیشنهادی : کلیپ انگیزشی
در ۱۶۸۹ تاریخ تغییر و تحول کلیساهای پروتستانی را منتشر کرد . یکی از هدفهای بوسوئه در آغاز زندگی روحانی او، مبارزه با دشمنان دین و وحدت بخشیدن به جامعه برادران روحانی و از میان بردن سوء تفاهم ها بود . در این کتاب لزوم قبول کلیسای واحدی را یادآور شده است و به سبب آنکه قصد داشته تا به پروتستانها ثابت کند که روح کلیسا را خوب درك نكرده اند، از لحن پرخاشگرانه و حمله مستقیم خودداری کرده است .
کتاب تاریخ تغییر و تحول کلیساهای پروتستانی به محض انتشار از طرفی پیروزی عظیم بدست آورد و از طرف دیگر با ابطال و انکار روبرو شد و بوسوئه مدتها به همه اعتراضها با بیغرضی پاسخ می گفت. شیوه نگارش کتاب گاه با فصاحت وصناعت کلام همراه است و گاه بسیار مأنوس و آشنا می نماید و در هر حال از منطقی ستایش انگیز برخوردار است .
بوسوئه در ۱۶۹۴ اصول و انديشه هائی در باره کمدی و در۱۶۹۷ تعلیماتی درباره شکوه و جلال في خطابه را منتشر کرد که فنلون به آن پاسخ گفت. فنلون از رقیبان سرسخت بوسوئه به شمار می آمد و پیوسته میان آن دو مبارزه فکری جریان داشت، تا جائی که کارشان به قضاوت رسمی کشیده شد و بوسوئه با منطق و فلسفه و با پشتیبانی شاه توانست قانون را مغلوب کند .
مطلب پیشنهادی : قانون جذب
از مهمترین مواعظ بوسوئه تفکرات در باره ی انجیل می باشد که در تاریخ 1695 به چاپ رسیده ست که وی در آن کمال صراحت روحانیان را به تفکر و مطالعه در باره انجیل دعوت کرد تفکرات تفسیرهائی بود از سخنان مسیح که وی به زبانی ساده آن ها را رمز گشایی کرده است .
مکاتبه هائی که بوسوئه با چند راهبه انجام داد، عقاید و احساس های مذهبی و انسانی او را نشان می دهد. وسوئه در نوع وعظ و خطابه و مرثیه و مدیحه تحولی ایجاد کرد وظیفه ی راهنمائی و تعلیماتی را در اخلاق و مذهب بر عهده گرفت و همه کوشش خود را بکار برد که از وجود شاه ، انسانی شرافت مند و خبير بسازد . بوسوئه از طرف دیگر استاد نثر کلاسيك فرانسه بشمار می آید. او به خوشاهنگی و موسیقی کلام و معانی دقیق الفاظ توجه خاص نشان می داد و مسائل بزرگ دینی و انسانی را با لحن شاعرانه بیان می کرد و در ۱۶۷۱ به عضویت آکادمی فرانسه برگزیده شد. وی در تاریخ 12 آوریل 1704 دنیا را بدرود گفت .
آثار بوسوئه
- بحث در تاریخ جهان
- سوگندها
- مرثیه ها
- خطابه شوم
- تاریخ اختلاف کلیساها
- خطابه هایی درباره ی انجیل
مروری بر آثار
بوسوئه ، یک نویسنده ی اخلاق مدار و فضیلت محور است. ادبیات بوسوئه یک ادبیات پاکیزه و پر از توصیفات اخلاقی در باب یک زندگی معنوی و سالم است . متاسفانه این روزها بازار ترجمه ی کتاب در ایران به سمت کتاب های پر فروش رفته است و کتاب هایی که یک مقدار مغز و محتوای بیشتری دارند به حاشیه رفته اند . با این اوصاف ، بوسوئه یکی از آن نویسندگانی است که حتی پایش به ایران هم باز نشده است. او نویسنده ای معنوی است .
نوشته هایش به مثابه خطابه هایی برای سالم زیستن می ماند. اگر می توانید و به زبان انگلیسی و یا فرانسه تسلط دارید ، حتما متن هایش را بخوانید و در صورت امکان آن ها را ترجمه کنید . این متن ها از چند جهت بسیار با ارزش هستند . نخست اینکه هر کدام از این متن ها می توانند به شما شمای یک زندگی ایده ال را هدیه کنند و شما می توانید با اموزهای اخلاقی ادبیات فرانسه در یک دوره ی خاص آشنا شوید .
اما از این امر مهم تر ، مسئله ای است که شاید کمتر به آن توجه شده باشد و آن ذکر این نکته است که شما می توانید با استفاده از متن این کتاب ها یک تحقیق پژوهشی میان ارتباط معنویت و ادبیات و یا ادبیات و مذاهب هم داشته باشید . مطمئنا سوژه های خوبی برای پژوهش خواهند شد. در ادامه تصمیم داریم که بخش هایی از یکی از وعظ و خظابه های بوسوئه را در باب مرگ با یکدیگر مطالعه کنیم. این موعظه برای نخستین بار در ایران و توسط تیم مطالعاتی تیموری تهیه و تدارک دیده شده است :
در زندگی هر انسانی مرگ نقش مهمی دارد. شاید انسان های بسیاری باشند که فکر کنند مرگ وجود ندارد . انسان های بسیاری نیز وجود دارند که احساس می کنند مرگ فقط برای دیگران اتفاق می افتد و هیچگاه به سراغ آنها نمی آید .
اما اگر بخواهیم راستش را بگوییم ، باید به این نکته اشاره کنیم که هر انسانی که این فکر را کند ، همان لحظه مرده است . هیچ انسانی نباید از تفکر مرگ خالی باشد. چون عاقبت همه ی ما مرگ است و ما هر لحظه می میریم و دوباره زنده می شویم . این اتفاقی نیست. این خود ماییم که هر لحظه تولدی داریم و لحظه ای دیگر می میریم. همانطور که روزی به دنیا آمدیم می میریم. شاید اگر بخواهیم یک مثال بزنیم همه چیز واضح تر شود .
ما روز نخستی که به این دنیا می آییم ، درست مثل قطره های باران هستیم که از آسمان به دریاها می ریزیم . یا مانند رودی کوچک هستیم که از دل صخره ها و فراز و نشیب رودخانه ها خودمان را به دریا رسانده ایم. در دریا موج های بسیاری را راه می اندازیم .
این ها همه استعاره هایی هستند که ما از آن ها بهره می گیریم . ما در زندگی مثل موج ها می مانیم. هیاهو می کنیم به هر کجا می رویم ، کشتی های بسیاری را غرق می کنیم و کشتی های بسیار دیگری را به مقصد می رسانیم ، اما اگر به حقیقت امر نگاه کنیم ، ما سرانجامی نداریم جز اینکه به ساحل برسیم .
آخر زندگی هر موجی هم ساحل است. درست مانند انسان که آخر زندگی هر انسانی می رسد به همان ساحل زندگی ، یعنی مرگ . یک چیز دیگر بگویم و این بحث را تمام کنم. در دریا فرقی ندارد که شاه باشی و یا گدا. همه موجیم و همه نهایتا به ساحل میرسیم. برای رسیدن به ساحل سبک بار تر قدم برداریم .
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
[/av_textblock]
[av_comments_list av-desktop-hide=” av-medium-hide=” av-small-hide=” av-mini-hide=” alb_description=” id=” custom_class=” template_class=” av_uid=” sc_version=’1.0′]
دیدگاهتان را بنویسید