مروری بر زندگینامه ویلیام بلیک ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

زندگینامه ویلیام بلیک ، شاعر و نقاش بریتانیایی ، در تاریخ 28 نوامبر 1757 در انگلستان دیده به جهان گشود .
او یکی از بزرگترین و ارزشمند ترین شاعران تاریخ ادبیات جهان است و شعرهای پر از تصویر های نوی او در جهان ادبیات شهره ی عام و خاص می باشد .
در چهارده سالگی مدرسه را رها کرد و در کارگاه گراوور سازی به کار پرداخت. در ۱۸۷۰ با فلکسمن مجسمه ساز نئوکلاسیک آشنا شد که طرح ها و نقش های دلپذير او را پسندید و در کنار وی تاثیر بسیار برجای گذاشت .
بليک پس از آن به آموختن هنر یونانی پرداخت و از نمازخانه وستمینستر و دیگر کلیساهای قدیم در نقاشی خود الهام گرفت و تحت نفوذ کارهای رافائل و میکل آنژ و استادان دیگر واقع شد .
در ۱۷۸۲ با زنی هنرمند و فداکار ازدواج کرد که سراسر زندگی با او همکاری داشت و به او کمک های شایان توجهی در هر چه پر بار تر شدن زندگی هنری او کرد .
بليک در ۱۷۸۳ طرحهای شاعرانه را انتشار داد که تکامل کار او را نشان میداد، در ۱۷۸۷ با شرکت یکی از دوستان کار کاه گراوور سازی تأسیس کرد و به مصور کردن و نقاشی کتاب پرداخت ، خاصه با مصور کردن تفکرات شبانه اثر یانگ و انتشار ابداع ها در کتاب ایوب که شاهکار او در این زمینه به شمار میرفت و همچنین به وسیله تصویر هائی که برای کمدی الهی اثر دانته، ساخته بود، خود را به مردم شناساند. بليک از ۱۷۶۸ به سرودن شعر پرداخت و با آنکه تحصیلات رسمی آکادمیک نداشت، تورات و آثار میلتون و شکسپیر را مطالعه کرد .
مطلب پیشنهادی : نامه عاشقانه
سبک ساده و روشن بعضی از شاعران قرن هجدهم را رد کرد و از پیروی مکتب مشخصی سر باز زد و هنگامی که برای چاپ اشعارش ناشری نیافت، خود طريقه خاصی برای انتشار آنها برگزید . بدین طریق که متون اشعار را بر مس با طرح بسیار عالی و برجسته حکاکی می کرد، آنگاه همه را رنگ می زد و صفحه های فلزی حکاکی شده شعر را برای دوستان می فرستاد .
از این راه میان شعر و هنر طراحی و حکاکی رابطه نزديک برقرار ساخت. نخستین دیوان بليک در ۱۷۸۹ به نام نغمه های بی گناهی منتشر شد که از فکر عرفانی و مذهبی خاص او مایه گرفته بود و معروفترین شعر آن بره نام دارد. در۱۷۹۴ دیوان دیگری با عنوان نغمه های تجربه انتشار داد که معروفترین شعر آن ببر است. این ابتدا جداگانه، سپس در يک جلد منتشر شد که بنا بر گفته شاعر دو نمای مختلف روح آدمی را نشان می دهد .
اشعار کوتاه این مجموعه که بليک در آنها علاوه بر تعبيرات و استعارات زیبا، کلمه ها و وزن های خوشاهنگ و تصویرهای دلپذیر بکار برده بود، در ردیف اشعار تنزلی عهد اليزابت و کاملترین اشعار غنائی زبان انگلیسی شناخته شد .
دیوان دیگر بليک به نوشته های پیامبرگونه معروف است، که با اصول علمی و عقلانی عصر خود مخالف بود را در معرفت حقایق نارسا می دانست ، در این نوشته ها تنها راه دست یابی به مفاهیم اثر ، شناخت مفاهیم استعاری و مبهم است . وی در این اثر ، حقیقت را روی آوردن به باطن و عالم کشف و شهود می داند .
بليک در کتاب پیوند بهشت و دوزخ، خوبی و بدی و عشق و کینه را برای زندگی انسان لازم می شمارد. در نظر او بدون پیوستگ عناصر متضاد هیچگونه پیشرفتی حاصل نمی شود. نیکی بهشت است و بدی دوزخ که هر دو برای تکامل بشر کمال لزوم را دارد .
مطلب پیشنهادی : کلیپ انگیزشی
این کتاب به وسيله آندره ژید به زبان فرانسوی ترجمه شد. بليک از سوی دیگر به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز دلبستگی دارد، به طور عجیبی تحت تأثیر انقلاب فرانسه و آمریکا قرار گرفته و کتابهائی در این زمینه انتشار داده است، مانند انقلاب فرانسه و آمریکا که از این دست می باشند. کتاب میلتون و اورشليمدر دوره ای نوشته شده که بليک با مسیحیت آشتی کرده است .
بلیت به دنیای عرفان تعلق دارد و در نوشته هایش شیوه ای استعاری و مبهم بکار می برد که فهم مضامین آثارش را دشوار می سازد، حتی در تصاویر و حکاکیش نیز پایبند همین خصوصیتهاست. وی همه جا عالم محسوس را انکار می کند و اشیا را چنانکه در ظاهر نمودار می شود، نمی بیند و تنها در باطن آنهاست که خصوصیت جاودانی بودن را تشخیص می دهد .
بليک از راه کشف و شهود می خواهد استعدادهای نهفته را واقعیت بخشد و همه جا بی حاصلی عقل و منطق را به اثبات رساند. ازین رو آثار او را در زمان حیات چون آثار دیوانگان می پنداشتند، اما پس از مرگ رفته رفته به شخصیت استثنائيش پی بردند و زیبائی و قدرت آثارش را شناختند، چه در شعر، چه در هنر حکاکی و نقاشی او را یافتند و به این امر دست پیدا کردند که او به جد چه گوهر ارزنده ای برای جامعه ی ادبی بوده است. وی در نهایت به تاریخ 12 اوت 1827 برای همیشه دیده از جهان فرو بست .
آثار ویلیام بلیک
- میلتون
- اورشلیم
- نغمه های تجربه
- نغمه های بی گناهی
- پیوند بهشت و دوزخ
- انقلاب فرانسه
- نوشته های پیامبر گونه
مروری بر آثار ویلیام بلیک
ویلیام بلیک یکی از بزرگترین شاعران و ارزشمندترین هنرمندان بریتانیای کبیر بوده است. او توانست یکی از گران بها ترین و بدیع ترین پیوند های جهان را میان ادبیات و هنر بوجود آورد و اثری جاودانه به نام شعر حکاکی شده از خود به جای بگذارد. اما سخن از این بدیع ترین پیوند ابداعی او ، کمی شاید کلیشه به نظر بیاید و از عمق مرور ما بر آثار و روش فکر او بکاهد. از این رو بهتر است که یک نگاه مختصری به فعالیت های وی داشته باشیم و سپس رو به این پیوند ادب و هنر بیاوریم و آن را برای شما دوستان شرح دهیم .
مطلب پیشنهادی : قانون جذب
مهم ترین بحثی که به محض نام بردن از اسم ویلیام بلیک در خاطر می آید ، ذکر این نکته است که وی شاعری بدون هیچ سواد آکادمیکی بوده است. وی زمانی که چهارده سال داشته است ، مدرسه را ترک کرده و هیچ سواد سطح بالای آکادمیکی نداشته است. اما روزی تصمیم می گیرد که معروف ترین آثار موجود در ادبیات کشورش را بخواند و شروع به نوشتن شعر کند. این را از این جهت می گوییم که درسی در درون آن نهفته است. شاید اگر بخواهیم روزی یک لیست از نویسندگان مطرح دنیا برایتان استخراج کنیم ، باید بگوییم که بیش از نیمی از آن ها حتی مدرک لیسانس هم ندارند و یا در رشته ای درس خوانده اند که هیچ ارتباطی با نویسندگی ندارد. این را از این سو می گوییم که یکی از بهانه هایی که بسیار در کلاس های نویسندگی مشاهده کرده ایم و نظیر آن در تمامی حرفه ها نیز وجود دارد ، ذکر این نکته است که فرد احساس می کند که بدون داشتن سواد آکادمیک و بدون درس خوندن در مقاطع بالای تحصیلی نمی تواند نویسنده شود.
اما باور کردنی نیست که بسیاری از نویسندگان معروف دنیا ، حتی سواد نوشتن هم نداشته اند و تنها قضه پردازی کرده اند و کسی برای آن ها تحریر کرده است. پس به طور کلی این تفکر را باید کنار گذاشت و به این فکر بود که برای رسیدن به هنر نویسندگی یک اراده و دو مطالعه ی انسان بر هر گونه مدرک و سوادی برتری دارد. برای رسیدن به اراده ما درس های بسیاری در آموزش نویسندگی در سایت خدمت تان ارائه کردیم که می توانید از آن بهره بگیرید.
اما در باب مطالعه باید بگوییم که شما می توانید به راحتی هر چه تمام تر با عضویت رایگان در کمپین مطالعاتی استاد تیموری ، مروری بر تمام تحلیل های موجود از صد رمان برتر دنیا داشته باشید که با تحلیل ، درس های نویسندگی ، بررسی المان و عناصر داستانی در خدمت شما قرار گرفته است و شما می توانید به کمک آن سواد خود را به عالی ترین شکل ممکن در حوزه ی ادبیات تکمیل کنید. اما بعد ، دومین مسئله ای که می توان در بلیک به آن اشاره کرد ، ذکر این نکته است که وی به این دلیل که با بسیاری از قالب های ادبی آشنا نبود و یا اینکه اصلا مطالعه ای در باب آن ها نداشت ، بسیار دلی و راحت شعر می نوشت.این دقیقا چیزی است که ما از یک نویسنده انتظار داریم . نویسنده ای موفق می شود که یک فلسفه و یک ایده ی خوب را بدون بن بست های ذهنی و بدون اینکه توجهی به بندها و چهارچوب ها داشته باشد ، عرضه کند. این عرضه ی آزادانه باعث می شود که مخاطب نیز احساس راحتی را از دل متن دریافت کرده و آن را بستاید.
پس حتما توجه داشته باشید که مطالعه در باب نویسندگی در حد یادگیری اصول و مروری بر آثار شاخص جهان تمام آن چیزی است که یک نویسنده باید بداند و هر چه مطالعاتش را بدون تمرین و خلق کردن ادامه دهد ، تنها تبدیل به بند هایی می شوند که به هیچ وجه دیگر نویسنده نمی تواند از شر آن ها رهایی پیدا کند. اما برای آخرین نکته باید به همان مبحث پیوند هنر و ادب بپردازیم. زمانی که آثار اولیه بلیک برای انتشار مورد تایید قرار نمی گرفت و کسی به او اعتماد نمی کرد ، او توانست با نگاهی درست به مفهوم هنر و آن تصویرگری آموخته در هنر نقاشی ، شعرهایش را به صورت تابلوهای حکاکی شده در بیاورد و آن ها را به فروش برساند. این هوش و این استعداد ، درست همان نکته ای است که ما به آن اعتماد به نفس و میل به پاسخ به مشکلات می گوییم. این نکات شاید آنچنان تعمقی در آثار بلیک را به همراه نداشته باشد ، اما یقینا نکاتی را برایتان گفتیم که بیشترین بازده را برای شما عزیز حاضر در سایت تیم مطالعاتی استاد تیموری داشته باشد. در ادامه سه شعر از ویلیام بلیک را با هم مطالعه می کنیم که نام مترجم یکی از شعرها مشخص است و آن دو شعر دیگر ، مترجمی نامعلوم دارند که اگر کسی از دوستان اطلاعی از نام این مترجمین دارند ، حتما ذکر کنند که ما حق کپی رایت آن ها را نیز با ذکر نامشان ادا کرده باشیم.
شعر ” آه ای گل آفتاب گردان “
آه گل آفتابگردان! خسته از زمان،
کسی که قدمهای خورشید را میشماری،
به دنبال آن سرزمین طلایی دلانگیز
جایی که سفرِ مسافران به پایان میرسد؛
جایی که جوان نحیف شده با خواهش،
و باکرهی رنگپریده کفن شده در برف،
از قبرهایشان بر میخیزند و سر به آسمان میکشند،
جایی که گل آفتابگردانم آرزو میکند برود.
ترجمه ای از ” فروغ پرهوده “
********
رنجیدم از دوست
خشم را فرا خواندم اما خشم من خاموش گردید
از دشمن آزده خاطر شدم
گفتمش این یکی نه…..خشم من گلی شد دلفریب
در ترس و دلهره آبش دادم
خنده هایم بر او تابید
دلفریب و نیرنگ آمیز
تناور شد در طول روز ها وشب ها
آن هنگام سیبی نورانی ببار آورد
دشمن آن میوه تابان را نگریست
و دانست آن میوه درخشان ار آن من است
وقتی که شب بر دیرک من خیمه زد
دزدی به باغ هجوم آورد
بامدادان دیدم خصم را که مسرور
در پای درخت بر خاک افتاده است
****************
من به مهر و دوستی پا گذاشتم
چیزی دیدم که تا کنون ندیده بودم
کلیسای کوچکی دیدم در آن میانه قامت کشیده بود
کلیسایی که من سال ها پیش با چمن هایش الفتی داشتم
در های کلیسا بسته بود
تو نباید….این چیزی بود که بر سر در نوشته شده بود
بسوی باغ روی گرداندم
اما گل های زیبا انگار فرو خفته بودند
دوباره نگاه کردم همه جا گورستانی بود
بجای گلها انگار گور هایی رسته بود
و کشیش ها با لباس های بلند و سیاه خود گرد آن ها می چرخیدند
و اینگونه مرا با بوته های خار تنها می گذاشتند
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاهتان را بنویسید