مروری بر زندگینامه توماس الیوت ، به همراه لیست آثار و شرحی بر افکار و اندیشه هایش

زندگینامه توماس الیوت :
توماس الیوت تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است .
در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند .
مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند .
در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان .
مطلب پیشنهادی : قانون جذب
مطلب پیشنهادی : کلیپ انگیزشی
مطلب پیشنهادی : هدف چیست
قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این هم صحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم .
در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” توماس الیوت ” ، نویسنده و پژوهشگر ادبی آمریکایی بریتانیایی و خالق اثر جاودانه “سرزمین بی حاصل” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند .
زندگینامه توماس الیوت
توماس الیوت ، نویسنده شهیر آمریکایی بریتانیایی به تاریخ 26 سپتامبر 1888 در ایالت میسوری دیده به جهان گشود .
او یکی از بزرگترین نظریه پردازان ادبی و شاعران تاریخ ادبیات جهان است. الیوت در ایالت میسوری که یکی از ایالت های کشور آمریکا می باشد و در خانواده ای از مردم نیوانگلند زاده شد .
تحصیلات خود را در فلسفه در دانشگاه های هاروارد، سوربون و آکسفرد انجام داد .
به آثار جویس و براونینگ و دانته علاقه بسیار یافت، اما بیش از همه تحت نفوذ نويسندگان سمبولیست فرانسه مانند لافورگ، کلودل و بودلر قرار گرفت .
الیوت از ۱۹۱۵ در انگلستان مقیم گشت، همانجا ازدواج کرد و به تابعیت انگلستان در آمد و در ۱۹۱۸ به روزنامه – نگاری پرداخت، با مجله اگوئیست همکاری کرد و مديريت مؤسسه انتشارات فیبر اند فيبر را بر عهده گرفت. پس از آن مصمم گشت که زندگی خود را وقف شعر و ادب کند.
اولین اثر شاعرانه اليوت به نام پروفراك و ملاحظات دیگر در ۱۹۱۷ انتشار یافت که نفوذ شاعران فرانسوی در آن آشکار است.
این نفوذ همچنین در دیوان وی که در سال ۱۹۱۹به انتشار رسیده است نیز دیده می شود. سپس با ازرا پاوند، که از سلسله جنبانان مهم نهضت های ادبی در لندن به شمار می آمد و مورد توجه شاعران جوان بود، آشنایی و دوستی یافت و تحت نفوذ او قرار گرفت. الیوت پس از جنگ جهانی اول که مظاهر بی نظمی سر اسر جامعه را فرا گرفته بود، راه مشخص خویش را برگزید و یکی از مهمترین اشعار خود را که نشانه شخصیت تازه او بود به نام سرزمين بي حاصل منتشر کرد.
این اثر که قدرت شاعری الیوت را نشان می داد، انقلابی واقعی در شعر نو انگلستان پدید آورد. الیوت از آن پس بر ضد رومانتیسم به پاخاست، از اوزان سهل و ساده و بیان احساسهای درونی و فردی روی برتافت و به «شعر دشوار» روی آورد. از نظر وی شاعر باید از واقعیت و صراحت گریزان باشد و بیشتر به اشاره هایی غیر مستقیم بپردازد. در شعر سرزمين بي حاصل پوچی و سخافت عالم هستی هنگامی که شخص از ایمان و ثباتی درونی بی بهره است، نشان داده می شود؛ تنها مرگ دست یافتن به زندگی واقعی بشمار می آید.
الیوت از زمانی که تابعیت انگلستان را پذیرفت، به اعمال مذهبی پایبند گشت و به مساله ارتباط ظواهر عالم خلقت و واقعیت معنوی بیشتر توجه کرد؛ این امر الهام بخش او در شعر چهارشنبه خاکستر گشت چهارشنبه خاکستر اولین روز ایام روزه در دین مسیحی است که بنا بر رسمی قدیم در این روز مؤمنین بر پیشانی خود خاکستر می نهند، و این خاکستر از نخلهایی که سال پیش متبرك شده بود، بدست می آید؛ همچنین نمایشنامه جمع خانوادگی که در آنها موضوع رستگاری و آرامش روح و نجات از نگرانی و شك و ارتباط عرفانی با خداوند دیده می شود.
اشعار چهار کوارتت از شاهکارهای الیوت بشمار می آید. در این اثر نکته ام اندیشه او یعنی مداومت تجربه در زمان و در ماورای زمان عرضه شده است نظر اليوت شعر تجمع پاره هایی از خاطرات گذشته و تجربه هاست که در وجود آدمی ثابت مانده و به تجربه های زمان حال می پیوندد: گذشته و حال را می سازد و آینده را شکل میدهد.
الیوت برای بیان این اندیشه زبان خاصی به کار می برد که هم با زبان افراد نسل او تناسب دارد هم با ادبیات سنتی، منتها با بینش و احساسی تازه که در جریان شعر او کاملا مشهود است به عمل مبادرت می ورزد. در شعر چهار کوارتت ابتذال و نامطبوعی عالم مادی با القای افكاری از واقعیت معنوی عرضه می شود و بدین ترتیب شعر در قالب اندیشه های سنتی بنظر می آید و در تصویر و نقشی بسیار تازه ظهور پیدا می کند.
الیوت از ۱۹۳۲ به خلق آثار نمایشی منظوم روی آورد در وزنی سریع و مقطع و عصبی متن هایش را به رشته ی تحریر در آورد.
نمایشنامه آلام سوینی از آن جمله است. الیوت در ۱۹۳۴ تجربه تازه ای بکار برد و نمایشنامه صخره را انتشار داد که نمایشی مذهبی بود؛ و در ۱۹۳۵ قتل در کلیسا را در کلیسای کنتربری بر صحنه آورد . موضوع این نمایشنامه قتلی است که در همین کلیسا روی داده بود به نمایشنامه پیروزی پیش بینی نشده ای بدست آورد.
می توان گفت چهارشنبه خاکستر جستجویی است در باره سرنوشت بشر، و قتل در کلیسا تسلیم به این سرنوشت است.
قهرمانان دستهای از نمایشنامه های الیوت مردمی مبتذل و فاسدند که نه میتوان به برائتشان رای داد و به آنان را محکوم کرد.
آنان کسانی هستند که در تیره روزی، ابتذال، جنایت و بی نظمی و اغتشاش به سر می برند، اما رنج می کشند و آرزوی رهایی از ملالتهای زندگی عصر جدید را در دل دارند. در بن بست گرفتارند و قادر نیستند که خود را از سرگشتگی غم انگیز نجات بخشند، حتی قدرت ندارند از وجود خود بیرون آیند یا با دیگران از روی تفاهم و حسن نیت رابطه برقرار کنند.
قهرمانان دسته دیگر از آثار اليوت به تسلیم و رضا و همدردی مشترك با دیگران دست می یابند، چنانکه در نمایشنامه کوکتل پارتی دیده می شود که در ۱۹۴۹ برصحنه آمد و در نمایشنامه گماشته رازدار به سال ۱۹۵۳ که در از مرحله اول به مرحله دوم نشان داده می شود.
الیوت حتی در نمایشنامه زمامداد پیشین که در ۱۹۵۸ به اجرا در آمد، بشر را در دوره کنارهگیری و بازنشستگی به مقامی برتر می رساند و او را تشنه تجربه های معنوی و روحی و خواستار گریز از صدای انسانی و دست یافتن به لحظه های پر نور معرفی می کند.
در قهرمانان آثار آخرين اليوت، تمایل به عالم عرفان، هر چند که در محدودیت زندگی واقعی باشد، بیشتر نمودار است. سبك شاعرانه اليوت ظاهر مقطع و نامرتب و غیر منتظری دارد که نمودار مبارزه شاعر است با تصویرهای ذهنی، همچنین نارسایی در بیان موضوعهای مهم و مختلط. اليوت تصویرهای شکسته و خرد شده را برمی گزیند تا بهتر بتواند به وسيله آنها نمای مقطعی را که دنيا از ورای آن بر او ظاهر می شود، نشان دهد. الیوت همچنین شیوه سمبولیسم خاصی پدید آورده است.
استعاره ها و تمثیلهای بسیار غنی که در آثار او گسترش می یابد، حال شاعرانه ای که در آن مفهوم و وزن به طور مداوم به هم می پیوندد، لحن سنگینی که به وسیله آن اوضاع و احوال بشر در برابر عالم هستی و عالم ابدی عرضه می شود، همه موجب شده است که به تی. اس. الیوت عنوان «شاعر ماوراء۔ الطبيعه عصر جدید» داده شود.
الیوت در نقد ، میزان و معیار را سليقه شخصی می داند.. تی. اس. الیوت در ۱۹۴۸ به دریافت جایزه ادبی نوبل نایل آمد. آثار اليوت از شعر و نقد ادبی، به طور عمیق در نسل جوان قرن بیستم نفوذ کرده و نمایشنامه هایش پیوسته با پیروزی بسیار بر صحنه آمده است. وی در تاریخ 4 ژانویه ی 1965 دیده از جهان فرو بست.
آثار توماس الیوت
- سرزمین بی حاصل، توماس استرنز الیوت، بهمن شعلهور (مترجم)، تهران: نشر چشمه
- کوکتیل پارتی، توماس استرنز الیوت، نکیسا شرفیان (مترجم)، بهمن حمیدی (ویراستار)، تهران: نشر لاهیتا
- خراب آباد: معجزه قرن بیستم، توماس استرنز الیوت، حامد نوری (مترجم)، محمد حامد نوری (مترجم)، تهران: آزاد پیما
- سرزمین بیحاصل، توماس استرنز الیوت، جواد علافچی (مترجم)، تهران: نیلوفر
- چهارشنبه خاکستر، توماس استرنز الیوت، بیژن الهی (مترجم)، تهران: ناشر پیکره
- چهار کوارتت، توماس استرنز الیوت، جواد دانش آرا (مترجم)، تهران: نیلوفر
- منشی رازدار، تی. اس. الیوت، معصومه بوذری (مترجم)، تهران: نشر قطره
- سیاستمدار مهتر، توماس استرنز الیوت ، معصومه بوذری (مترجم)، تهران: انتشارات افراز
مروری بر آثار تی. اس. الیوت
تی . اس . الیوت ، نوشته های بسیاری را در طول عمر نویسندگی خویش به ثمر رسانده است. اما از این میان شعرهایش اقبال بیشتری داشته اند و در طول تاریخ ادبیات جهان ماندگار تر شده اند. در اینجا سعی کرده ایم که یکی از شعرهای او را که جلوه ی تمام نمای سبک نوین ادبی او می باشد را با شما دوستان به اشتراک بگذاریم و آن را مطالعه کنیم . این شعر ترجمه ی خانم سارا خلیلی جهرمی با عنوان ” صدا زدن گربه ها ” می باشد.
حالا دیگر دربارهی انواع و اقسام گربهها خواندهاید،
و فکر نمیکنم
برای فهمیدن شخصیت گربهها
احتیاجی به مفسر داشته باشید.
الآن دیگر آن قدری یاد گرفتهاید که
بدانید گربهها خیلی به من و شما شبیهاند
و به بقیهی آدمهایی که از نظرمان
افکار و ایدههای مختلفی دارند.
عدهای عاقلاند و عدهای هم دیوانه
بعضیها خوباند و بعضیها بد
و بعضیها بهتر و بعضیها بدتر-
اما همگی را میشود به شعر درآورد.
آنها را، هم سر کار، هم وقت بازی دیدهاید،
دربارهی اسمهای خاصشان هم یاد گرفتهاید،
دربارهی عادتها و محل زندگیشان:
اما
یک گربه را چطور باید صدا بزنید؟
اول از همه، من حافظهتان را غلغلک میدهم،
و بهتان یادآوری میکنم: گربه مثل سگ نیست.
خب سگها وانمود میکنند اهل دعوا مرافعهاند؛
معمولا واقواق میکنند، گاهی هم گاز میگیرند؛
اما با همهی این احوال، اسم سگها را به طور کلی
میشود گذاشت یک روح ساده.
البته این شامل سگهای پیکینیزی،
و سگهای دمدمیمزاج و عجیب غریبی از این قبیل نمیشود.
یک سگ معمولی توی شهر
دوست دارد مسخرهبازی دربیاورد،
و بدون اینکه غرور خاصی نشان بدهد
اغلب دستاش میاندازند.
خیلی راحت میآید تو
فقط کافی است کمی زیر گردنش را نوازش کنید
یا بزنید به پشتش یا باهاش دست بدهید،
و او شروع میکند به بالا پایین پریدن و قهقهه زدن.
یک مشنگ بیخیال است،
و به هر سلام یا داد و بیدادی جواب میدهد.
باز هم باید یادآوری کنم
سگ سگ است- گربه گربه است
بعضیها معتقدند درمورد گربهها یک قانون وجود دارد:
تا وقتی با شما حرف نزدهاند با آنها حرف نزنید.
من این عقیده را ندارم-
من میگویم، شما باید گربه را صدا کنید.
اما همیشه یادتان باشد که او
از خودمانی شدن متنفر است.
من تعظیم میکنم و در حالی که کلاهم را از سرم برمیدارم،
این طور صدایش میزنم: جناب گربه!
اما اگر طرف، گربهی همسایه باشد،
که قبلا چندین بار او را دیدهام
او برای دیدن من به آپارتمانم میآید
با گفتن بهبه جناب گربه بهش سلام میکنم!
شنیدهام صدایش میزنند جیمز باز-جیمز-
اما ما این قدر صمیمی نیستیم که بتوانم به اسم صدایش کنم.
پیش از اینکه یک گربه آن قدر تواضع نشان بدهد
که با شما مثل دوستی معتمد رفتار کند،
مختصر نشانهای از احترام لازم است
مثلا ظرفی خامه؛
و شما باید وقت و بیوقت
مقداری خاویار یا پای استراسبورگ برایش بگذارید،
مقداری کوکر پخته یا سس سالمون-
او به ذائقهی منحصر به فرد خودش ایمان دارد.
من گربهای سراغ دارم که عادت دارد
جز خرگوش هیچ چیز نمیخورد،
و وقتی غذایش را خورد، پنجولهایش را میلیسد
نکند خدای نکرده ذرهای سس پیازش از دست برود.
این حق یک گربه است که
انتظار این قبیل نشانههای احترام را داشته باشد.
و به این ترتیب است که شما یواشیواش به هدفتان میرسید،
و میتوانید بالاخره او را به اسم صدا بزنید.
خب، این هم از این:
این هم روش صدا زدن گربهها.
نویسنده : محمدرضا تیموری
عشق و علاقه به رشد و موفقیت و رسیدن به سطح والای لیاقت ها را مهمترین اصل در رسیدن به خواسته ها می دانم
شاید این مطالب رو هم در حوزه نویسندگی دوست داشته باشید
آموزش نویسندگی
صد رمان برتر جهان
تبلیغ نویسی
نامه عاشقانه
دریافت شابک
انشانویسی
خاطره نویسی
قصه کودکانه
چاپ کتاب
امتیاز بدی، من انرژی می گیرم.شاد باشید و پرانرژی دوست عزیز
دیدگاهتان را بنویسید